بی انگیزگی و ۸ راهکار برای درمان آن در افراد افسرده

بی‎انگیزگی

چکیده مقاله

امروزه افسردگی یک اختلال روانی شایع است. علائم افسردگی می‎‌تواند خفیف، متوسط و در مواقعی شدید باشد. این اختلال می‎‌تواند مزمن باشد. یا می‌‌تواند یک مرتبه بر اثر وقایع ناشی از حوادث آسیب‌‎زا در زندگی مانند مرگ یا بیماری در خانواده، طلاق و یا مشکلات مالی رخ دهد. در این مقاله به بررسی بی انگیزگی […]

امروزه افسردگی یک اختلال روانی شایع است. علائم افسردگی می‎‌تواند خفیف، متوسط و در مواقعی شدید باشد. این اختلال می‎‌تواند مزمن باشد. یا می‌‌تواند یک مرتبه بر اثر وقایع ناشی از حوادث آسیب‌‎زا در زندگی مانند مرگ یا بیماری در خانواده، طلاق و یا مشکلات مالی رخ دهد. در این مقاله به بررسی بی انگیزگی ناشی از افسردگی و راهکارهایی برای درمان آن می‌‎‌پردازیم.

بی‎‌انگیزگی

بروز بی‌‌انگیزگی در فرد موجب از بین رفتن علاقه و انرژی برای انجام کارهای روزمره و ساده است. به طوری که انجام هر کاری برای فرد دشوار می‌‏‎‌شود. شستن ظرف‌‌‎ها و یا رفتن به سوپرمارکت برای خرید روزانه می‌‎‌تواند حسی مانند کوه‌پیمایی برای شخص داشته باشد. باید توجه داشت که در مواقعی، بی‌‌‎انگیزگی می‌‌‎تواند نشانه اختلال سلامت روان جدی‎تری مانند اسکیزوفرنی باشد.این بیماری یک اختلال روانی است که بر نحوه تفکر، احساس و عملکرد فرد تأثیر می‎‌‌گذارد. بی‌‌انگیزگی می‎‌تواند نشانه افسردگی شدید و یا حتی از عوارض مصرف داروهای خاص باشد.

اگر بی‌‌‎انگیزگی تحت درمان قرار نگیرد، می‌‌‎تواند همه جوانب زندگی فرد را از روابط عاطفی تا شغل او را تحت تاثیر قرار دهد. مراقبت از خود در حالی‎ که تمایل به انجام کاری ندارید می‌‎‌تواند بسیار سخت باشد. به همین دلیل مراجعه به روانشناس و استفاده از جلسات رواندرمانی می‌‌‎تواند برای درمان بی‌انگیزگی مفید باشد.

‌مطلب مرتبط: چرا همیشه خسته ام؟ ۱۶ علت خستگی و کمبود انرژی و درمان آن

علائم افسردگی

علائم افسردگی عبارت‌‌‎اند از:

  • کاهش علاقه به فعالیت‌‌‎هایی که زمانی برای فرد لذت بخش بودند.
  • بی‎‌‌خوابی و یا افزایش نیاز به خواب
  • اختلالات خوردن که منجر به افزایش یا کاهش وزن می‌‌‏شود.
  • بی‎‌قراری، خلق تحریک پذیر و یا کمبود انرژی و خستگی مداوم
  • مشکل در تمرکز و انجام فعالیت‌‌‏‎های روزانه
  • عدم اعتماد به نفس
  • افکار یا تلاش برای خودکشی

 

علائم بی انگیزگی

از علائم بی انگیزگی می‌‌‎توان به عدم نظافت شخصی اشاره کرد و یا شرکت در جلساتی که برای آن برنامه ریزی انجام شده نتوانید حاضر شوید. همچنین ممکن است به تماس، پیامک و یا ایمیل دوستانتان پاسخ ندهید. عملکردتان در کار یا مدرسه به شدت ضعیف باشد. ممکن است از پرداخت قبض‌‎هایتان امتناع کنید و یا کارهای روزمره‎‏‌تان را انجام ندهید. بیشتر افراد متوجه علائم بی‌‎انگیزگی نمی‌‌‌شوند و فکر می‎‌کنند که کاری که انجام می‌‌‎دهند کاملا طبیعی و نرمال است، به همین دلیل وجود یک شخص برای گوشزد علائم به شما ضروری است.

برای بهبود مشکلات فردی،خانوادگی و افزایش کیفیت زندگی، بهترین درمانگران را در روان‌درمان جستجو کنید: برای مشاهده لیست بهترین روانشناس در شهر خود، کلیک کنید.

چه عواملی باعث بی ‎انگیزگی در فرد می‎شود؟

بی انگیزگی علاوه بر اینکه می‌‎‌تواند یکی از علائم بیماری اسکیزوفرنی باشد، مصرف دارو نیز می‌‌‎تواند باعث آن شود. مصرف برخی از داروهای ضد روان پریشی که برای درمان اسکیزوفرنی تجویز می‌‌‎شود نیز می‌‎توانند باعث ایجاد بی‌‎انگیزگی در فرد شوند.

بی‌‎‌انگیزگی علاوه بر افسردگی شدید می‌‎‌تواند به دلیل یکی از اختلالات زیر نیز بوجود آید:

مطلب بیشتر: علائم افسردگی در نوجوانان 

تشخیص بی‌انگیزگی

یک متخصص بهداشت روان مانند روانشناس یا روانپزشک می‌‎تواند بی‌انگیزگی را تشخیص دهد. در صورت داشتن علائم اسکیزوفرنی، افسردگی شدید یا سایر اختلالات که باعث بی‌‌‎انگیزگی می‌‎شوند، به یک روان درمانگر مراجعه کنید.

بی انگیزگی

 

راهکارهایی برای افزایش انگیزه در افراد افسرده

اگر انجام کارهای روزمره برای شما طاقت فرسا است، برای خودتان اهداف کوچکی تعیین کنید. با رسیدن به این اهداف کوچک و گنجاندن کارهای روزمره‌‎تان در آن می‎‌توانید در نهایت به همه کارهایتان برسید. در اینجا چند راهکار را برای افزایش انگیزه توصیه می‌‎کنیم:

بخوانید: طرحواره شکست چیست؟ از نشانه ها تا درمان تله شکست

مشاوره آنلاین با بهترین متخصصان اختلالات روانی

از تختتان بیرون بیایید و لباس‎ خوابتان را عوض کنید

از تخت بیرون آمدن در طول روز اولین عمل پیروزمندانه برای مبارزه با بی‌‌‎انگیزگی است. چند یادداشت با نگرش مثبت برای خودتان بنویسید و آن را در جایی که جلوی چشمتان باشد قرار دهید. این یادداشت‌‌ها می‎‌تواند شامل جملات انگیزشی مانند: “تو میتونی از پس هرکاری بر بیای،  خواستن توانستن است،  هیچ وقت تسلیم نشو!” استفاده کنید. مغز شما از افکار شما تغذیه می‌‎‌کند، پس سعی کنید از جملات مثبت استفاده کنید تا بتوانید انگیزه‎ کافی برای انجام هر کاری را داشته باشد.

 

پیاده‎‌روی کنید

ورزش و پیاده‌‎روی به بدن شما کمک می‌‎‌کند تا هورمون‌‌‎هایی که احساس خوب به شما می‌‎‌دهند (اندروفین) در بدن آزاد شوند. پیاده‌‎روی برای ۳۵ دقیقه در روز و پنج روز در هفته می‌‌‎تواند علائم افسردگی از خفیف تا متوسط را بهبود بخشد. همچنین ممکن است به دیگر اختلالات شدید‎تر افسردگی کمک کند.

مطلب مرتبط: سندروم خستگی مزمن و درمان آن چیست؟ علت ها و علائم

دستانتان را کثیف کنید تا انگیزه‌‎تان افزایش یابد

طبق آزمایشی که بر روی موش‌‎‌های آلوده به باکتری (مایکوباکتریوم واکا) انجام شد، نشان داد که نوع خاصی از باکتری‌‌‎های موجود در خاک (مایکوباکتریوم واکا) ممکن است تولید سروتونین را افزایش دهند. سروتونین به نوبه خود به کاهش علائم افسردگی کمک می‌‌‎کند. باکتری‌‌‎های موجود در غذاهای تخمیر شده، مانند ماست، همچنین می‌‌‎تواند با کاهش اضطراب و بهبود بالقوه علائم افسردگی، باعث بهبود روحیه شود.

 

بیش از حد برنامه‌‎ریزی نکنید

اگر فقط می‌‌‎توانید یک یا دو کار را انجام دهید، خوب است. برای هر کار یا هدفی که به پایان رسانده‌اید، هر چند هم که کوچک باشد، به خود تبریک بگویید و یا حتی برای خود هدیه‌‌‎ای تهیه کنید. این کار به بهبود اعتماد به نفس و احساس انگیزه در شما کمک می‌‎‌کند.

 

تفکرات منفی را دور بریزید

خواندن اخبار یا جستجو در اینترنت، صحبت با افرادی که احساس منفی در شما ایجاد می‌‎کنند و شما را خسته می‌‌‎کنند یا مرور مجدد موضوعات غم انگیز، این فعالیت‌‌‎ها می‌‌‎توانند در خلق و خو و انگیزه شما تاثیر داشته باشند. درعوض، بر احساس سپاسگزاری تمرکز کنید. مطالب نشاط آور را بخوانید و سعی کنید با افراد مثبت رفت و آمد داشته باشید.

 

به یک برنامه مرتب روزانه پایبند باشید

برنامه خود را بنویسید، آن را به دیوار یا جایی که می‌‌‎بینید بچسبانید و وقتی کارها را انجام دادید از علامت گذاری استفاده کنید. احساس انجام و به پایان رساندن کارهای روزمره باعث ایجاد حس مثبت در شما می‌‎‌شود و به شما انگیزه می‌‎‌دهد تا هر روز هدف والا‌تری داشته باشید.

بخوانید: طرحواره شکست چیست؟ از نشانه ها تا درمان تله شکست

معاشرت کنید

افراد مثبت و افرادی که به شما حس خوب می‌‎‌دهند برای معاشرت انتخاب کنید. برای کمک به افراد مختلف داوطلب شوید. کمک به فرد نیازمند باعث بهبود روحیه و انگیزه شما برای برخاستن از رختخواب در روز بعد می‌‎‌شود. همچنین انجام یک کار خیرخواهانه در رابطه با کمک به حیوانات یا تهیه غذا برای آ‌ن‌‎ها می‌‎تواند بسیار در روحیه و انگیزه شما تاثیرگذار باشد.

 

به اندازه بخوابید.

افسردگی و بی‌‌انگیزگی می‌‎تواند شما را به خواب زیاد و خستگی مداوم بکشاند. زیاد خوابیدن بر روی شما تاثیر می‌‌‎گذارد. ۸ ساعت خواب روزانه برای گرفتن انرژی لازم برای هر فردی کافی‎ است. بیش‎تر یا کم‎تر از این مقدار می‎‌تواند مشکلات سلامت روان و حتی مشکلات سلامت جسمی بسیاری برای فرد ایجاد کند.

 

 

امتیاز شما به مقاله:
3.6 (از 5 امتیاز)
منابع:

Healthline

ثبت دیدگاه

39 Responses

  1. ۴

    سلام من قبلنا یه دانش اموز قوی و پرتلاش بودم وسال یازدهم که بودم برادرم مبتلا به بیماری سرطان شد و چون برای درمان به یه شهر دیگه میرفتن با مادرم من با پدرم تو خونه تنها بودم نزدیک به دوسال وتقریبا سال اخرو کنکورمو بخاطر کرونا و چیزای دیگه خراب کردم ورتبم افتضاح شد بعدازاون ۳ سال بعد هم کنکور دادم اما قبول نشدم الان امسال همه هم سن هام جاهای خوبی قبول شدن اما من ۳ ساله که سر جای خودم راکد موندم وانگیزه برای هیچ کاری رو ندارم چه برسه به درس خوندن حتی خوصله فیلم دیدن که قبلنا یکی از کارهای مورد علاقه م بود رو هم ندارم جوری بی انگیزه شدم که ساعت ۴ صبح خوابم میبره به زور ساعت ۱۲ ظهر بیدار میشم درحالیکی که قبلنا جزء حافظین قران بودم صبح زود بیدار میشدم تا از هیچی جا نمونم نمیدونم الان با این وضعیت چیکار کنم هاج وواج موندم نه راه پس دارم نه راه پیش

    1. ۱

      شاید دچار نا امیدی و استیصال شده اید. لازم است بطور عملی و در مسیر درست قدم بردارید، در حال حاضر درست‌ترین مسیر این است که از شرکت مجدد در کنکور و مقایسه با همکلاسی ها دست بکشید، خیلی زود و بطور «عملی» فعالیت های جدید را آغاز کنید، در درجه اول پیدا کردن یک شغل ، حتی اگر مورد علاقه تان نیست را شروع کنید؛ قوی و قدرتمند، ورزش کنید ، ارتباط موثر با دوستان را بیشتر کنید، هر کاری مفیدی که بدان علاقمند هستید را یکی یکی شروع کنید. به کنکور حتی فکر نکنید تا اول از جا برخیزید برای اینکار به جای مقایسه با دیگران، قدم های جدید خودتان را با قبل خودتان مقایسه کنید.
      برای کنکور زمان کافی دارید. لازم است دیدتان را تغییر دهید بدین معنی که بپذیرید مشکلی برای شما وجود دارد که باعث ایستایی و ناکامی شما شده است ، برای اینکه بتوانید درست پیش روید از روان شناس کمک بگیرید ، بیاد داشته باشید قدم ها هر چه کوچکتر باشد ، در دراز مدت زودتر موفقیت بیشتر کسب می کنید ، با کمک روان شناس حتما موفق خواهید شد.

  2. ۱

    خانم محترم تنها کنکور قبول شدن نمی تواند هدف شما باشد میتوانیدکاروهنر دیگر یادبگیرید وبه شغل هایی که علاقه داریدبپردازیدو درآنهاپیشرفت کنید

  3. ۵

    من اصلا انگیزه ادامه ندارم حس بدی دارم اگه هدفی تایین کنم برای خودم بعد یکی دو روز خسته میشم و به خودم میگم که اصلا چرا باید بهش برسم ولش کن و ولش میکنم دیگه الان حتی حوصله خودم هم ندادم…

  4. خب، نظر خودمو بگم، ی بخش فیزیکیه، ولی ی بخش بزرگ اینه، دنبال چی میرم؟چرا اصلا برم؟ دنیا که سروته نداره
    متاسفانه هرکسی اینو به خودش بگه یا دروغ گفته، یا نمیدونه
    یکی هست تمام زندگیش درد داشته، و وقتی اون درد کنار میره و دیگه ندارتش نمیدونه چیکار بکنه

    برای کسی که از اوج لذت و هیجان دنبال کردن اهدافش باهم احساس اعتیاد مداوم به اون لذت میکنه و ازش میترسه هم همچین چیزی هست، از اینکه اگه روزی این لذتو نتونم داشته باشم چی؟
    اصلا واسه چی دارم میرم؟ چیزایی که بهشون میگم خوب و بد، اونا چی هستن اصلا، نکنه اشتباه میرم،یعنی دارم صرفا برای لذت حرکت میکنم؟ خب اگه ی روز شاد نباشم چی؟
    اصلا خیلی اوضاع سخت میشه
    یکی تنها ۱ دلیل برای حرکت داره، چه توی شادی و چه توی غم، چه با لذت و چه با نفرت، به هر حال میره دنبالش بخاطر دلیلش که وقتی دلیله کمرنگ میشه، دیگه ولش میکنه
    یکی عاشق تنبلیه، ولی، یجایی بزور خودشو ازش جدا میکنه، ولی به جایی میرسه که میگه، اصلا چرا پاشدم؟
    نمیدونه، میگه خب به هرحال وقتی که رسیدمم مجبورم بشینم دیگه، یکی دیگه ممکنه فکر کنه لذت تنها توی گیم زدنه، تنها تو خوابیدنه

    اینا همشون، مربوط به اینه که معیار های خوب و بدتونو دسته بندی کنید، یچی دیگه میپرسم، چرا غذا میخورید؟
    که نمیرید؟ نه، مرگ برای همجین آدمی خیلی عادیه، فرق زشت و زیبارو نمیفهمه و فقط میخواد به نتیجه ی فکریش برسه، میگه خب من الان چرا شاد نیستم، چیکار واقعا درسته، اصلا ی وسواسیت فکری خیلی عجیب
    خب
    برای خودتون، یسری روش، یسری ارزش، یسری کارای ثابت به دلیل خودتون بکنید، بعد بگید خارج از اون کارای ثابت، باید لحظات ثابتم به نوعی متمرکز باشه، انگار میخواید ی مراسم مذهبی اجرا کنید، باید براشون به دلیلی که لذت بخش تر و راحت تر باشن، شرایطیو درنظر بگیرید
    مثلا همیشه ظرف ها تمیز باید باشه، همیشه محیط کارم باید مرتب بشه تا بتونم از کار لذت زیاد رو ببرم و سریعتر به هدفم برسم، وقت استراحت، من فقط استراحت میکنم، دیگه دنبال لذت نیستم، طی این ساعت مجبورم که اینطوری باشم، ساعات دیگش به من مربوط نیست، حالا یک ملاک که اول دنبال چی برم، چه هدفی الان بهتره؟ مِلاک و ارزشم چیه؟ اون ثابتا برای سالم موندن بود، ولی الان هدف چیه که بخاطرش برم؟ ارزش حرکتمو داشته باشه، لذتشو داشته باشه، نتیجشم خوب باشه
    روشام چیان؟ برنامم چیه؟ چه علومیو اول لازم دارم که برم سراغش؟ چه زمانهایی لازمه برم دنبالشون؟ کی بهش میرسم؟ خب، توی این بخش من به این نتایج رسیدم، وقت استراحت ۶ تا ۷، شام مهمه ، خواب ساعت ۱۰ مهمه، باعث تمرکز بیشتر و نداشتن هواس پرتی تو کارمه
    منظم بودن محیط خواب خیلی مهمه که راحت بخوابم، اولویت ثانویه پوله، که از ساعت ۷ تا ۶ عصر، حالا ببین چی برات ارزشش بیشتره و نزدیکتره اگه طی ساعت کسب پول از کارت جلو افتادی، برو دنبال هدف اضافیت، که حالش بیشتره

  5. ۰

    سلام من به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم ۱۰ سال گندی رو گذروندم دلم میخواست ازش جدا بشم اما به خاطر پسرم و خانوادم این کارو نکردم متاسفانه مشکلات روحی روانی دوران بچگیم که به خاطر رفتارای بد پدر مادرم دچارش شدم هم بهش اضافه میشد خلاصه برای فرار از اینهمه خودخوری و عذاب رو آوردم به مصرف موادحالا اعتیاد هم چیزی رو درست نکرد که بدترم شد از زندگیم و خونم فراریم و تبدیل شدم به یه آدم بی انگیزه و بی حوصله و افسرده احساس میکنم تو یه باتلاق افتادم که روز به روز بیشتر توش فرو میرم.

    1. سلام، وضعیتی که توصیف می‌کنید قطعا خیلی آزارنده‌ست و برای خروج از این وضعیت ضروریه حتما همزمان به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید تا همراهیتون کنند گام به گام از پس این چالش بربیاید و سلامت جسمانی و روانشناختی خودتونو باز سازی کنید. این که توقع داشته باشید به تنهایی از این مساله گذر کنید واقع بینانه نیست و ضوروریه فوری کمک تخصصی بگیرید.

  6. سلام احسنت به پشت کاری که داشتی.به نظرم یه کم زندگی رو آسونتر بگیری همه چیز برلتذحا و لذت بخش میشه دوست عزیز.شما میخوای همه چیز آنکادر باشه و همینجور که خودتون گفتین به نظرم توقعات بالای شما و کمال گرایی تون باعث حال الآنتونه

  7. ۱

    سلام، برای خیلی از ما که پشت کنکور می‌مونیم این مسئله پیش میاد خیلی خوبه که سبک زندگی خودت رو متعادل نگه داشتی ولی نکته مهم اینه که خیلی وقتا ما این کار رو بدون تمرکز انجام می‌دیم و ذهنمون بیشتر به سمت افکار نگران کننده، افکار منفی یا حتی عذاب وجدان داشتن از ورزش و تفریح و اوقات فراغت میره و این باعث میشه که کیفیت این کارها کمتر و کمتر شه به علاوه نگرانی‌هایی که از این سال داریم پیش فرضهایی که داریم که باید خیلی سخت کار کنیم و اگر مثلاً استراحت می‌کنیم یا تفریح می‌کنیم این کار داره به کنکورمون صدمه می‌زنه حالا اگرم تمرین کنیم که این کارا رو انجام بدیم احتمالاً اولش خیلی کیفیت نداره و این ما رو دلسرد می‌کنه مهم اینه که یک روتینی که متعادل باشه از ورزش تفریح معاشرت با دیگران و درس خواندن برای خودم بسازم و اون روتین رو تمرین کنم و حواسم به مدل فکر کردنم موقع انجام این کارها باشه اینجوری کم کم دوباره کیفیت بهش برمی‌گرده.

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی‌کننده: دکتر سعید بابایی

زوج درمانگر

نویسنده مقاله: نغمه عثمانپور

مقالات مرتبط

متخصصان پیشنهادی

شهاب افراز

روانشناس نوجوان | مشاور فردی

124 تایید مقاله

508 پاسخ

دکتر سعید بابایی

زوج درمانگر

185 تایید مقاله

183 پاسخ

هادی ظهور

روانکاو | مشاور ترک اعتیاد

62 تایید مقاله

293 پاسخ

امینه رحمت

روان درمانگر | روانکاو | زوج درمانگر | مشاور فردی

0 تایید مقاله

376 پاسخ