فهرست مقاله
Toggleآنهدونیا (Anhedonia) چیست و چگونه درمان میشود؟
همه ما لحظاتی را در زندگی تجربه کردهایم که ذوق و حوصله همیشگی را نداشتهایم و تنهایی را به حضور در جمع عزیزان ترجیح دادهایم، ولی معمولاً این وضعیت پس از مدت کوتاهی رفع شده و باز هم زیباییهای زندگی را در آغوش کشیدهایم. اما گاهی چنین حالتی در برخی افراد استمرار یافته و یک حالت بیتفاوتی مداوم به وقایع مختلف در آنها ایجاد میشود که گاه خبر از وجود یک اختلال روانشناختی بهنام آنهدونیا میدهد.
در چنین مواردی مشاهده میشود که فرد یا نزدیکان او به مطبهای روانشناسی مراجعه کرده و از بیتفاوتی و واکنشهای غیرعادی او گله میکنند. حتی ممکن است فرد مذکور بسیار هم موفق باشد، ولی از موفقیتهای خود ابراز شادمانی نکند. برای نمونه ممکن است که قهرمان یک رشته ورزشی باشد، ولی از دریافت مدال خوشحال نشود یا یکی از اقوام نزدیک او فوت کند و هیچ احساس غمی نداشته باشد.
آنهدونیا بهویژه روابط زوجین یا افرادی را که قصد ازدواج دارند، تحت تأثیر قرار میدهد، چراکه در زندگی زناشویی احساسات حرف اول را میزند. از سوی دیگر این اختلال برای خود فرد هم خطرناک بوده و میتواند او را بهسوی پوچی و تمایل به خودکشی سوق دهد، بنابراین لازم است که شناخت خود را از آنهدونیا و نحوه درمان آن بالا ببریم.
آنهدونیا (Anhedonia) یا فقدان لذت چیست؟
افراد مبتلا به آنهدونیا، علاقه خود را نسبت به فعالیتهایی که قبلاً از آن لذت میبردند، از دست میدهند و توانایی احساس لذت در آنها بهشدت کاهش مییابد. فقدان لذت غالباً نشانه اصلی اختلال افسردگی یا سایر اختلالات سلامت روان است، اما برخی از افرادی که آنهدونیا را تجربه میکنند، هیچ اختلال روانی ندارند.
آنهدونیا را به دو دسته عمده تقسیمبندی میکنند که عبارتند از:
آنهدونیای اجتماعی
فرد تمایل ندارد که وقت خود را با دیگران سپری کند و یا به مکانهای تفریحی مانند سینما برود.
آنهدونیای جسمی
فرد از لذتهای جسمانی محروم میشود. از اینکه کسی او را در آغوش بکشد، احساس رضایت نمیکند، غذاهای موردعلاقه دیگر حواس چشایی او را تحریک نمیکنند و حتی رابطه جنسی میتواند جذابیت خود را برای او از دست بدهد.
برخی متخصصان آنهدونیا را به دستههای دیگری مانند فکری، انگیزشی و زیباییشناسی تقسیمبندی میکنند که همانطور که از نامشان برمیآید به عدم لذت بردن از زیباییها و از دست دادن انگیزه برای انجام کارهای جدید اشاره دارند.
مطلب مفید: چگونه شاد باشیم و راه شاد بودن چیست؟ ۱۵ روش کاربردی
علائم آنهدونیا یا فقدان لذت چیست؟
نشانههای فقدان لذت اجتماعی و جسمی عبارتند از:
- دوری کردن از اجتماع
- عدم برقراری روابط جدید یا انصراف از روابط قبلی
- احساسات منفی نسبت به خود و دیگران
- کاهش ابراز عواطف، از جمله کاهش احساسات کلامی یا غیرکلامی
- مشکل در سازگاری با شرایط اجتماعی
- تمایل به نشان دادن احساسات جعلی، مانند تظاهر به خوشحالی در عروسی دوستان
- از دست دادن میل جنسی یا عدم علاقه به صمیمیت جسمی
- مشکلات جسمی مداوم مانند بیمار شدن فراوان
- بیلذتی در فعالیتهای بدنی مانند ورزش و رقص
- فقدان لذت از موسیقی و هنر
- کاهش میل به خواب
همچنین بخوانید: تاب آوری چیست؟ انواع، مولفه ها، فواید و تکنیک های افزایش آن
دلایل ایجاد آنهدونیا
آنهدونیا ارتباط نزدیکی با افسردگی دارد، اما ممکن است فرد دچار افسردگی نباشد و یا احساس ناراحتی نکند. این اختلال گاهی در اثر سایر اختلالات روانشناختی مانند اضطراب، استرس، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی بهوجود میآید و حتی در افرادی که مشکلات سلامت ظاهرا نامربوطی دارند، مانند بیماری پارکینسون، دیابت، بیماری شریان کرونر و مصرف مواد مخدر نیز ممکن است مشاهده شود.
دانشمندان تصور میکنند که آنهدونیا ممکن است با یکسری تغییرات در فعالیتهای مغز مرتبط باشد. در آنهدونیا ممکن است در تولید یا واکنش مغز به دوپامین که یک ماده شیمیایی بهبود خُلق است، مشکل ایجاد شود. برخی تحقیقات اولیه (روی موشها) نشان میدهد که در مبتلایان به آنهدونیا، نورونهای دوپامینی در ناحیهای از مغز بهنام قشر جلوی مغز بیش از اندازه فعال هستند و در مسیرهای عصبی جستجوی پاداش و تجربه آن، اختلال ایجاد میکنند.
برخی تحقیقات دیگر نیز به وجود ارتباط میان التهاب با افسردگی و آنهدونیا اشاره دارند. اما این اختلال همچنان زوایای پنهانی دارد و یک مشکلی چندعاملی بوده که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و نیازمند تحقیق و بررسی بیشتری میباشد.
عوامل زمینهساز آنهدونیا
اگر سابقه خانوادگی افسردگی یا اسکیزوفرنی دارید، احتمال بروز آنهدونیا در شما بیشتر است. سایر عوامل خطرزا عبارتند از:
- یک رویداد تروماتیک (آسیبزای روحی) یا استرسزای اخیر
- سابقه سوءاستفاده یا بیتوجهی
- بیماری جسمی که بر کیفیت زندگی شما تأثیر بگذارد.
- اختلال در خوردن
لازم به ذکر است که زنان بیشتر از مردان در معرض اختلال بیلذتی قرار دارند.
تشخیص آنهدونیا
کمبود ویتامینها، مشکلات تیروئید و برخی مشکلات جسمانی دیگر میتوانند سبب تغییرات خلقی شوند. بنابراین توصیه میشود که پیش از مراجعه به روانشناس با مراجعه به پزشک و انجام آزمایش خون، یک چکاپ کلی از وضعیت بدن خود انجام دهید.
برای تشخیص آنهدونیا، رواندرمانگر در مورد علائم و روحیه عمومی شما سؤالاتی خواهد کرد، بنابراین، پیش از جلسه مشاوره، لیستی از تمام علائم خود، همچون از بین رفتن احساس لذت تهیه کنید. بیان تمام علائم به رواندرمانگر در ایجاد تصویر کامل و تشخیص اختلال مربوطه کمک شایانی خواهد کرد.
مطلب مرتبط: مدیریت هیجان چیست؟ ۱۰ تکنیک مدیریت هیجانات
آنهدونیا یا بیلذتی چگونه درمان و رفع میشود؟
آنهدونیا اختلالی است که بر روابط خانوادگی و اجتماعی تأثیر منفی زیادی میگذارد و همانند افسردگی، زندگی را برای فرد مبتلا پوچ و بیمعنا میسازد و او را بهسمت افکار خودکشی سوق میدهد.
به همین دلیل اختلال خطرناکی بوده و نیازمند درمان تخصصی است. درمان آنهدونیا میتواند چالش برانگیز و طولانی باشد. معمولا درمانهایی که برای اختلال آنهدونیا تجویز میشوند، در راستای درمان اختلالات روانشناختی ایجادکننده آن (مانند افسردگی) هستند.
مراجعه به پزشک
در اولین قدم برای درمان، باید به یک پزشک مراجعه شود تا علتهای پزشکی متحمل علائم آنهدونیا را رد کند. اگر پزشک هیچ مشکل جسمانی را پیدا نکرد، لازم است که به یک روانشناس خوب مراجعه گردد. در رابطه با فقدان لذت، روشهای رواندرمانی مؤثرتر از دارودرمانی و سایر روشها هستند و روشهای دیگر معمولاً برای کمک به روند رواندرمانی انجام میشوند.
رواندرمانی آنهدونیا یا فقدان لذت
روانشناسان معمولاً از رواندرمانی رفتاردرمانی شناختی (CBT) برای کاهش علائم آنهدونیا استفاده میکنند و تلاش مینمایند تا با تغییر دیدگاه فرد به زندگی، احساس لذت را دوباره در او زنده کنند. اگر فرد همکاری لازم را با روانشناس نداشته باشد یا روند درمان بسیار کند باشد، ممکن است برای تجویز داروهای کمکی به روانپزشک ارجاع داده شود.
دارودرمانی آنهدونیا یا فقدان لذت
معمولاً برای درمان مبتلایان به فقدان لذت از داروهای ضدافسردگی از جمله مهارکنندههای انتخابی سروتونین استفاده میشود. در این حالت اگر فرد علاوه بر آنهدونیا به افسردگی هم دچار باشد، داروها بهطور همزمان به درمان هر دو اختلال کمک میکنند. البته این داروها همیشه مؤثر نیستند و حتی برخی گزارشات نشان میدهند که گاهی به بدتر شدن علائم منجر میشوند.
یکی دیگر از داروهایی که بهتازگی نتایج امیدوارکنندهای را نشان داده است، کتامین است. این دارو که در اشکال مختلف در مهمانیهای شبانه در کشورهای غربی استفاده میشود، در درمان آنهدونیا و رفع علائم افسردگی مؤثر شناخته شده است. البته تأثیر آن موقتی (حدود ۴۰ دقیقه پس از مصرف) است و به تحقیقات بیشتری برای استفاده از این دارو نیاز است.
الکتروشوک درمانی
اگر رواندرمانی و دارودرمانی در درمان آنهدونیا مؤثر نباشند، نوع دیگری از درمان بهنام الکتروشوک درمانی (ECT) استفاده میشود. الکتروشوک درمانی یکی از مؤثرترین روشهای درمان افسردگی است و برخی از متخصصان اعتقاد دارند که باید دیر یا زود خصوصاً در مورد افرادی که افسردگی بدون عارضه دارند، استفاده شود.
درمانهای دیگر آنهدونیا
درمان تحریک مغناطیسی مغز (TMS) از یک میدان مغناطیسی برای تحریک سلولهای عصبی استفاده میکند و از جریان الکتریکی کمتری نسبت به الکتروشوک درمانی استفاده مینماید و همچنین نیازی به بیهوشی عمومی ندارد. تحریک مغناطیسی مغز میتواند افسردگی افرادی را که به دارو پاسخ نمیدهند، درمان کند.
گزینه نهایی درمان آنهدونیا، تحریک عصب واگ (VNS) است. در این درمان، پزشک یک دستگاه پزشکی ضربانساز را در قفسه سینه فرد قرار میدهد. سیمهای این دستگاه، تکانههای الکتریکی منظمی را ایجاد میکنند که مغز فرد را فعال میکند.
نکته پایانی
بهخاطر داشته باشید که ارزیابی شخصی شما از وضعیت روحیتان و ارتباط دادن علائم درونی به یک اختلال روانشناختی کار کاملاً اشتباهی بوده و گاهی سبب ترس و اضطراب و وخیمتر شدن مشکلات روحی شما میشود. در واقع، تصویری که شما از خود ترسیم میکنید با تصویری که یک روانشناس از شما دریافت میکند، کاملاً متفاوت است و باید اجازه دهید که رواندرمانگر مشکل شما را مشخص نماید.


76 Responses
سلام من هر کاری میکنم نمیتونم لذت از بیدار شدن و خوابیدن و کل زندگی ببرم ،مثلا همیشه یه غمی تهه دلم هست اصلا مغزم خوشحال نمیشه و یا حس و درک نمیکنه اتفاقارو مثل اینکه انگار همیشه ادم خواب باشه درمانم چیه؟؟؟
سلام. خیلی مهم است که از چه زمانی این اتفاق برای شما افتاده است و درمان لحظه ای برایش وجود ندارد. بهترین کار رفتن به پیش رواندرمانگر متخصص هست تا علت غم درون شما بررسی شود و از ریشه حل شود.
سلام چون هدفمند نیستید و برنامه ندارید! این مشکل ممکن است ناشی از بی لذتی یا همان آنهدونیا باشد. اما برای بررسی بیشتر، بهتر است برای جلسات رواندرمانی اقدام کنید.
باسلام. در گذشته مصرف شیشه بصورت تزریق داشتم الان سه ساله که دیگه مصرف هیچگونه موادی ندارم ولی از هیچی لذت نمیبرم حتی چیزهایی که قبلا ازشون لذت زیادی میبردم. مثلا مسافرت، غذا خوردن و…… حتی اگه یه موقعیت جور بشه که یکی خرج سفرم رو به هر کجای دنیا که بخوام برم رو بده با بهترین پرواز و بهترین هتل و… برام معنی نداره و واقعا اگر همچین موقعیتی پیش بیاد نمیرم سفر. خیلی حالت بدیه زندگی برات بی معنی میشه، در گذشته خیلی فعال بودم ولی الان دوست دارم یه جا بشینم، حتی ندرتا یه موزیک گوش میدم، چون لذتی ازش نمیبرم. یه پراید با آخرین مدل بنز برام فرقی نداره فقط سالم و سر پا باشه برام کافیه. خونه دارم ماشین دارم ویلا شمال دارم ولی شش ماه یکبار به اصرار خانواده میرم شمال. ۴۶ سالمه مجردم در گذشته به خاطر مصرف مواد چند بار خودکشی داشتم . لطفا راهنمایی کنید با تشکر
سلام. در ابتدا بهتر است شما به روانپزشک مراجعه کنید و داروهایی را بگیرید که کمترین وابستگی و عوارض را به شما میدهند. هر چه تعداد داروها کمتر باشد بهتر است. و پیشنهادم به شما این است که این بی لذتی از همه چیز را حتما با مراجعه به روانشناس و درمانگر متخصص حل کنید تا منجر به اتفاقات گذشته نشود.
سلام شما دچار سندرم بی انگیزگی شدید هیچ هدف و برنامه ای ندارید لطفا برای شروع جلسات رواندرمانی اقدام بفرمایید.
سلام وقتتون بخیر
ممنونم از بابت مقاله و مطالب ارزشمندتون ، بنده میشه گفت اکثر علائم گفته شده رو بطور نسبی در خودم ملاحظه می کنم ، اما این جملات آخر شما آب سردی بود روی تصورات خودم نسبت به علائم گفته شده ، احساسم براین بود که دارم تلقین می کنم ، اما در واقع شرایط بنده در زمان و مکان های مختلف متفاوت و کاملا درست بنظر نمی رسه ! معمولا علائم گفته شده بیشتر زمانی منو درگیر می کنه که خسته و بدون انرژی ام …..
سعی می کنم تو اولین فرصت به یکی از پزشکانی که معرفی کردید مراجعه کنم
ممنونم از شما
سلام. خوشحالیم که مقاله برای شما مفید بوده است. بهتر است اگر دچار مشکلی میشویم قبل از اینکه صدمه ی جدی بخوریم به پزشک یا روانشناس مراجعه کنیم تا سریعتر ریشه کن شود.
باسلام من به علت تنش عصبی وسردردعصبی ۴ساله قرص میخورم که بنا به صلاحدید پزشک مغز و اعصاب داروهام کم کم،کم و ۲ماه دیگه هم میخواد قطع شه الان يه ماهی میشه که دارم بی لذتی از زندگی رو تجربه میکنم ومثل سابق حس ذوق وشوق اون چیزایی که داشتم رو اصلا ندارم همش میگم ول کن آخرش که مرگه آدم پول میخواد چیکار خونه و ماشین آخرین سیستم میخواد چیکار که چی بشه که کی آدمو تایید کنه که چی مثلا؟؟!! واین چیزایی که قبلا آرزوم بود شده برام یه چیز بی ارزشو پوچ لطفا کمکم کنید وباید اینجوری میمونم یا به خودی خود خوب میشم یا نیاز به روانشناس دارم؟ البته ناگفته نماند از وسواسی هم رنج میبرم وداروهایی که واسه سردردم میخوردم نورتیریپتیرین که چن وقته قطعشون کرده توپیرامات ۵۰ که هرشب میخوردم آلان شده هرشب نصفه و آسنترا ۵۰ که قبلا هر روز نصف بود بعد شد یه روز درمیون نصف حالاهم شده یه روز درمیون یک چهارم آیا از کم شدن قرصام این حالت برام ايجاد شده؟؟ چکار باید بکنم ممنون از راهنمایی هاتون
سلام. احتمال دارد این حال شما به علت قطع دارو باشد و دچار افسردگی و بی لذتی از زندگی شده باشید. اگر این حال طولانی شده است بهتر است از روانشناس کمک بگیرید.
سلام این حالات از عوارض مصرف و قطع قرص هست و اینکه حتما تحت جلسات تراپی و رواندرمانی قرار بگیرید.
بسیار خوب بود
خوشحالیم که این مقاله برای شما مفید بوده.
سلام پزشک خوب سراغ دارید
سلام وقت بخیر
آیا این حالات میتونه از عوارض قرص های اعصاب مثل سرترالین، الانزاپین ، رها کین و پرپرانول باشه؟
من برای وسواس و اضطراب به تجویز پزشک مصرف کردم و تمام حالات بالا رو دارم .
سلام به شما، مصرف برخی داروهای روانپزشکی تاثیراتی در میل افراد نسبت به رابطه جنسی یا سایر فعالیتهای لذت بخش میگذارد. این حالات از عوارض این داروها هستند و میتوانید موضوع را با روانپزشک خود در میان بگذارید تا در صورت صلاحدید دوز مصرفی را تغییر دهد یا داروی مناسبتری برای شما تجویز کند.
مطالب خوب بود
از رضایت شما خرسندیم.
سلام من ۶ماهه ترامادول مصرف می کردم رفتم دکتر گفت زده به مغزت دارو داده ولی خوب نمیشم یک ماهه شباها خواب ندارم ولذت از کار وزندگی وتفریح وخنده از بین رفته
با سلام و درود خدمت شما همراه محترم، زندگی فراز و نشیب های زیادی دارد که ممکن است باعث احساس غم، ناراحتی و تنهایی در آدم ها شود. برای مبارزه با این احساسات می توانید در جمع های خانوادگی و دوستانه خود شرکت کرده یا دوستان جدیدی پیدا کنید که احساس خوبی درشما ایجاد خواهند کرد. صحبت کردن با اعضای خانواده و دوستان در مورد سختی ها و مشکلات از بار سنگین تحمل این احساسات کم خواهد کرد. به علاوه یکی از بهترین راه ها برای رفع این شکل از احساسات، مراجعه به روانشناس یا روانپزشک حاذق است تا به شما در خارج شدن از این شرایط کمک کنند.