رواندرمانی پویشی کوتاه مدت یا (Intensive short-term dynamic psychotherapy) که به اختصار با عنوان (ISTDP) شناخته می شود، یکی از انواع رویکرد های رواندرمانی است که توسط روانپزشک و روانکاوی ایرانی، به نام حبیب دوانلو (Habib Davanloo) بنیان گذاشته شد. درمان پویشی کوتاه مدت، بر مفاهیمی همچون دلبستگی، ضربه روانی و اضطراب، احساس گناه و ساز و کار های دفاعی تاکید دارد. داونلو با ضبط و مشاهده جلسات درمانی متعدد و سابقه کار با مادران و کودکانشان در بیمارستان و توجه به حوزه دلبستگی، سعی کرد تا یک رویکرد درمانی ایجاد کند که نسبت به روانکاوی کلاسیک ساختارمند و چهارچوب بیشتری داشته و از نظر زمانی کوتاه مدت تر باشد. رواندرمانی فشرده کوتاه مدت دوانلو، به دنبال تببین اختلالات روانی بر اساس تکنیک هایی چهارچوب مدار و نظام مند است که کار با مکانیسم های دفاعی و هشیار کردن تکانه های ناهشیار و سرکوب شده، بخش مهمی از آن را تشکیل می دهد.

رواندرمانی پویشی کوتاه مدت چیست؟

رواندرمانی پویشی کوتاه مدت ISTDP، یکی از انواع رویکرد های روان‌ درمانی است، که از روانکاوی کلاسیک نشات گرفته و بر کاهش مشکلات رفتای و شخصیتی و تغییر الگو های ناسازگار در روابط فرد با خود و اطرافیانش تمرکز دارد. هدف  روانپویشی کوتاه مدت یا ISTDP، کمک به مراجعان برای تجربه کامل احساسات در مولفه های فیزیکی، شناختی و رفتاری، کاهش تعارضات روانی شکل گرفته درطول سالیان، تنظیم اضطراب، چالش با مقاومت ها و عوامل مانع در پیشرفت جلسات، شناسایی و کنار گذاشتن دفاع های ناسازگار است. رواندرمانی پویشی کوتاه مدت، معتقد است که خاطرات، تکانه ها، احساسات و رخداد های منفی که افراد به خصوص در سالیان اولیه زندگی خود، تجربه می کنند به سطح ناهشیار رفته و تلاش برای هشیار کردن آن ها ایجاد اضطراب می کند. بر طبق بررسی های انجام شده، اثر بخشی رواندرمانی پویشی کوتاه مدت، بر طیف وسیعی از مشکلات و اختلالات روانی مانند اختلال افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلال وسواس فکری و عملی (OCD) و دیگر مشکلات مرتبط با سلامت روان، به اثبات رسیده است.

تمام افراد در مراحل اولیه رشدی، مقداری از ناکامی را تجربه می کنند که شدت، عمق و میزان سالم یا ناسالم بودن آن، بر اساس رفتار های مراقبین اصلی مشخص می شود. یکی از اولین نانکامی های تجربه شده را می توان فرآیند از شیر گرفتن کودک دانست. چنانچه ناکامی و احساس اضطراب و گناه ناشی از آن در حد اعتدال باشد، ظرفیت روانی کودک و میزان سازش پذیری آن افزایش می یابد، اما در صورتی که ناکامی شدید و آسیب زا باشد، کودک تلاش می کند با استفاده از بکارگیری برخی ساز و کار های روانی مانند مکانیسم های دفاعی، سلامت و تعادل روانی خود را حفظ کند. مکانیسم های دفاعی مختلفی با توجه به شکل ناکامی که کودک تجربه می کند در او شکل خواهد گرفت که در آن زمان، کارکرد خوبی دارد و موجب رفع مشکل می شود، اما در سنین بالاتر و مواجهه با شرایطی دیگر، ممکن است کارکرد خوبی نداشته و فرد را در زندگی روزمره خود دچار مشکل کند.

حبیب دوانلو

اصول رواندرمانی پویشی کوتاه مدت

رویکرد رواندرمانی فشرده کوتاه مدت یا ISTDP، مفاهیمی دارد که مخصوص به این رویکرد درمانی بوده و در جلسات درمانی مورد استفاده قرار می گیرد. روان درمانگرانی که در زمینه رواندرمانی فشرده کوتاه مدت آموزش دیده اند، این مفاهیم را فرا گرفته و در جلسات درمانی بکار خواهند گرفت تا به مشکلات و تعارضات درونی افراد پی برده و در جهت کاهش مسائل و کشمش های درونی، اقدام کنند. مفاهیم رواندرمانی فشرده کوتاه مدت، عبارتند از:

  1. تجربه کامل احساسات
  2. کانال های اضطراب
  3. کار با مقاومت
  4. مکانیسم های دفاعی
  5. انتقال و انتقال متقابل

۱. رویکرد روانپویشی کوتاه مدت و تجربه کامل احساسات

تجربه کامل احساسات از رکن های مهم درمان پویشی کوتاه مدت است، که در آن تلاش می شود تا احساس شکل گرفته ناشی از صحبت در مورد یک مسئله یا موضوع، به طور کامل تجربه شود. تجربه کامل احساسات باید در ابعاد شناختی، فیزیکی و رفتاری اتفاق بیافتد. برای تجربه احساسات، فرد باید آنچه در بدن خود احساس می کند را توصیف کرده و بگوید که این احساس، کدام بخش از بدن او را درگیر کرده است. تلاش در جهت تجربه کامل احساسات در ISTDP، منجر به درک بهتر و کامل تری از خود، شناخت هیجانات و آنچه که واقعا در حال رخ دادن است می شود. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که ابراز می کند که در حال تجربه خشم است، او برای آنکه احساس خود را به طور کامل تجربه کند باید بتواند در سه مولفه فیزیکی، شناختی و رفتاری، خشم خود را توصیف کند که عبارت است از:

  • مولفه شناختی احساس: باید بتواند احساس خود را به دقیق شکل ممکن تجربه، درک و بیان کند (من خشمگینم.)
  • مولفه فیزیکی احساس: توصیف احساس گرمایی که از زیر ناحیه شکم شروع و تا سر ادامه پیدا کرده و منجر به منقبض شدن فک می شود.
  • مولفه رفتاری احساس: هنگام تجربه خشم، معمولا دست ها مشت شده و صورت شکل اخم به خود می گیرد.

۲. کانال های اضطرابی در رواندرمانی پویشی کوتاه مدت

تنظیم هیجان که از تکنیک های منحصر به فرد روانپویشی کوتاه مدت است و به کمک شناخت کانال های اضطرابی و شیوه کارکرد هر کدام از آن ها انجام می شود. زمانی که افراد در مورد موضوعات حساسی که در سطح ناهشیار بوده یا فشار زیادی را بر آن ها وارد می کند، صحبت می کنند، یا درمانگر در حال چالش با مقاومت آن ها برای شکستن دفاع های ناسازگار است، ممکن است اضطراب بسیار زیادی را تجربه کنند. رواندرمانگران روانپویشی کوتاه مدت، در حین کار با مراجعین باید به این کانال های اضطرابی توجه کرده و نسبت به کنترل و مدیریت آن ها اقدامات لازم را انجام دهند. کانال های اضطراب در رویکرد رواندرمانی پویشی کوتاه مدت، عبارتند از:

  1. عضلات مخطط: شامل عضلات ارادی شده و واکنش هایی مثل پلک زدن، فشردن انگشتان و مالیدن دست ها یا تکان دادن پاها نمونه ای از آن ها است. “مراجعی که هنگام صحبت از پدرش، به دلیل احساس اضطراب، پاهایش را تند تند حرکت می دهد”
  2. عضلات صاف: دربرگیرنده عضلات غیر ارادی مانند عضله قلب، روده و مثانه که می تواند واکنش هایی نظیر اسهال، تکرر ادرار و تپش قلب را به همراه داشته باشد. “فردی که به دلیل احساس ترس، دچار تپش قلب و بیرون روی شده است”
  3. آشفتگی شناختی و ادراکی: این نوع کانال اضطرابی در بخش شناختی فعال بوده و هنگام بروز اضطراب می تواند همراه با واکنش هایی مانند بی حالی، بی حسی، تاری دید، دید تونلی یا فلج لحظه ای، باشد. “مراجعی که به دلیل شدت اضطرابی که تحمل کرده از حال می رود یا دچار ضعف بدنی می شود”

برای خواندن کلیک کنید: همه چیز درباره درمان هیجان مدار؛ کاربرد، تکنیک ها و مراحل درمان

۳. رویکرد روانپویشی کوتاه مدت و کار با مقاومت

از اصول بنیادین و مهم رواندرمانی پویشی کوتاه مدت ISTDP، مقاومت و تلاش برای شکستن آن است که رواندرمانگران باید بتوانند مقاومت را شناسایی و در طول جلسات نسبت به از میان برداشتن آن اقدام کنند. مقاومت، مفهومی در روانکاوی کلاسیک است و به حالتی اشاره دارد که در آن افراد، آگاهانه یا ناآگاهانه، نسبت به بیان برخی اطلاعات به روان درمانگر یا پذیرش برخی موضوعات به دلیل ترس، اضطراب یا عدم اعتماد، مفاومت می کنند و مانع از پیش رفت مطلوب جلسات می شوند. مقاومت می تواند به شکلی ناهشیار اتفاق افتاده و بدون آنکه فرد از آن اطلاع داشته باشد، مانع از ورود اطلاعاتی به سطح هشیاری شود که به منجر به اضطراب شده و به همین دلیل در ناهشیار ضبط شده اند. اقدامات لازم برای کار با مقاومت عبارتند از:

  1. شناسایی مقاومت: مراجعی که در جلسات درمانی زیاد حرف نزده و درمانگر احتمال داده که مقاومتی از طرف مراجع وجود دارد.
  2. چالش برای نشان دادن مقاومت: رواندرمانگر به دنبال راهی برای چالش با مقاومت فرد می گردد مثلا به او می گوید، می دانی که هر چقدر کمتر حرف بزنی، من اطلاعات کمتری از آنچه به تو گذشته دریافت کرده و جلسات کیفیت مطلوبی نخواهد داشت؟
  3. از بین بردن مقاومت: در صورت جواب ندادن یک مسیر برای شکستن مقاومت، مسیر های دیگری که مد نظر رواندرمانگر رویکرد پویشی است، امتحان می شود تا در نهایت مقاومت شکسته و از میان برداشته شود.

روانپویشی کوتاه مدت

۴. مکانیسم های دفاعی در رواندرمانی پویشی کوتاه مدت

مکانیسم های دفاعی، یکی از اصول بنیادین رویکرد روانپویشی کوتاه مدت است. مکانیزم های دفاعی در واقع، ساز و کار های روانی هستند که افراد هنگام تجربه شکست، ناکامی، ترس، اضطراب، خشم و هر احساس و تجربه منفی دیگری در یک دوره مشخص از زندگی بکار برده اند تا تعادل و ظرفیت روانی خود را حفظ کنند. مانند فردی که به دلیل ترس از پدر خود، همیشه خشمش  را فرو خورده و با لبخند واکنش نشان می داده تا از تنبیه و آزار دیدن از طرف پدر، در امان باشد. در نتیجه مکانیسم های دفاعی در شرایطی که منجر به حفظ سلامت روانی می شوند، کارکرد خوبی داشته و مفید هستند، اما زمانی که استفاده از آن ها ادامه پیدا کرده و در موقعیت های دیگر زندگی نیز رخ دهند، تبدیل به مکانیسم های دفاعی ناسازگار می شوند که مخرب هستند.

در مثالی که ذکر شد، فرد ممکن است در تمام طول زندگی خود، هنگام تجربه خشم، بدون آنکه اطلاعی از علت واکنش خود داشته باشد، لبخند زده و در نتیجه دیگران هیچ گاه او را جدی نگرفته و دچار مشکلات فراوانی با اطرافیانش شود. تلاش رواندرمانگران ISTDP، این است که مکانیسم های دفاعی ناسازگار و مشکل سازی که باعث بروز مسئله در زندگی افراد شده را شناسایی و به کمک فرد آن ها را از سازمان روانی اش حذف کرده و کنار بگذارند. بررسی و کنار گذاشتن مکانیسم های دفاعی از طریق فرآیند زیر امکان پذیر است:

  1. شناسایی دفاع های ناسازگار: تلاش یک روانشناس خوب، برای مشخص کردن مکانیسم های دفاعی ناسازگار و شفاف کردن آن برای مراجعی که آگاهی کافی از وجود آن ها ندارد. “درمانگری که متوجه می شود واکنش خندیدن مراجع هنگام صحبت در مورد موضوعاتی که او را خشمگین می کند، یک واکنش دفاعی است و به مراجعش می گوید، می دانی زمانی که از خشم حرف می زنی، لبخند می زنی؟”
  2. شفاف سازی و چالش با دفاع های ناسازگار: اقدام رواندرماندگر با رویکرد پویشی کوتاه مدت برای نشان دادن عملکرد نامطلوب و مسئله ساز دفاع به مراجع و عواقب که استفاده از این دفاع ها در زندگی به همراه خواهد داشت. “درمانگر به مراجع نشان می دهد که این مکانیسم دفاعی، باعث جدی نگرفتن او توسط دیگران و عدم احترام کافی به او می شود”
  3. مو