ممکن است این اتفاق برای شما هم رخ داده باشد که با شخصی دوست و همراه شوید، ولی پس از مدت کوتاهی بهدلیل کمالگرایی افراطی و بیمنطق آن فرد در جزئیترین موارد، از او جدا گردید. شما پس از معاشرت با این افراد بهزودی پی میبرید که رعایت کل پروتکلها و استانداردهای سفت و سخت آنان برای شما امکانپذیر نیست و علاوه بر این، استانداردهای آنها چندان هم درست و بهجا نیستند.
این افراد نه تنها شما و اطرافیانشان را عذاب میدهند، بلکه خود نیز همواره در رنج و ناراحتی هستند. آنها در مورد هر کاری که انجام میدهند، دچار شک و تردید شده و عملکرد خود را به چالش میکشند. چنین افرادی ممکن است به نوعی اختلال روانشناختی بهنام «اختلال شخصیت وسواسی جبری» مبتلا بوده و نیاز به درمان داشته باشند.
اختلال شخصیت وسواسی جبری چیست؟
اختلال شخصیت وسواسی جبری یا Obsessive-Compulsive Personality Disorder که متخصصان روان آن را بهاختصار OCPD مینامند، نوعی از اختلال های شخصیت است که در آن ذهن فرد با نظم و ترتیب بسیار، استانداردهای بالا و کنترل ذهنی و کنترل روابط میانفردی اشغال میشود و دیگر جایی برای انعطافپذیری و کارایی باقی نمیماند.
این آشفتگی ذهنی به یکسری الگوهای خاص در رفتارهای فرد منجر میشود که عبارتند از:
- افرادی که از این اختلال رنج میبرند، بهسختی میتوانند درباره اولویت انجام کارها و نحوه انجام آنها تصمیمگیری کنند. در واقع، آنها میخواهند کارها را بهحد کمال و بدون هیچگونه عیب و نقصی انجام دهند، اما این کمالگرایی افراطی باعث میشود که بهطور کل از انجام آن کار بازبمانند.
- این افراد در مواقعی که کنترلی بر هیجانات و روابط میانفردی خود ندارند، بهسرعت ناراحت یا عصبانی میشوند و معمولا نیز خشم خود را مستقیما نشان نمیدهند. (برای مثال، ممکن است شخص از خدمات ضعیف رستوران عصبانی شود، اما بهجای اینکه به مدیریت رستوران شکایت کند، از انعام دادن به گارسونها خودداری میکند.)
- مبتلایان به این اختلال معمولا در روابط خود یک الگوی تسلط-تسلیم را دنبال میکنند. یعنی ممکن است به شخصی که او را قبول دارند، بیشازحد احترام گذاشته و در عوض در برابر فردی که مورد تأییدشان نیست، مقاومت زیادی نشان دهند.
- از نظر عاطفی، افرادی هستند که معمولا محبت خود را بهشکل کاملا کنترلشده و بیروح بیان میکنند و ممکن است ابراز احساسات در مقابل دیگران برای آنها بسیار دشوار باشد. آنها همچنین در روابط روزمره بهشکل جدی و رسمی برخورد میکنند و در شرایطی که افراد معمولی میخندند یا ابراز شادمانی میکنند (برای مثال، استقبال از یک عزیز در فرودگاه)، سرد و خالی از هیجان ظاهر میشوند. دلیل این رفتار این است که تک تک کلماتی را که به زبان میآورند با هوش و منطق خود میسنجند تا هر آنچه را که میگویند، کامل و بینقص باشد.
علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری
اگر حداقل چهار نشانه از نشانههای زیر در فردی مشاهده شوند، احتمال ابتلای او به این اختلال وجود دارد.
علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری عبارتند از:
- اعتقاد دارد که بینش کاملا درستی دارد و دیگران باید رفتار او را مانند قانون اساسی مبنای عمل خود قرار دهند.
- ذهن فرد با قوانین، ترتیبها، جزئیات، سازماندهیها و یا برنامهریزیها اشغال شده است تا حدی که فرد هدف اصلی انجام فعالیتها و کارهای مختلف را گم میکند.
- کمالگرایی بیش از اندازهای را نشان میدهد و این کمالگرایی افراطی، انجام کارها و امور مختلف را مختل میکند. (بهعنوان مثال، قادر به تکمیل یک پروژه نیستند، چراکه استانداردهای بیشازحد سختگیرانه آنها رعایت نمیشوند.)
- تا حدی به کار و بازدهی میاندیشید که خود را از داشتن اوقات فراغت و همنشینی با دوستان (بهجز دوستانی که منفعت اقتصادی دارند) محروم میکند.
- در مورد مسائل اخلاقی و ارزشها بیشازاندازه مقید، وسواسی و غیرانعطافپذیر است. (البته مراد از ارزشها در اینجا بیشتر مراسم و مناسک مذهبی است.)
- قادر به دور ریختن اشیای فرسوده یا بیارزش نیست، حتی اگر هیچ ارزش احساسی برای او نداشته باشند.
- به حفظ حالت موجود و تکرار کارها تمایل دارد.
- تمایلی به تفویض وظایف یا همکاری با دیگران ندارد، مگر اینکه کارها دقیقا به شیوه او انجام شوند.
- در پرداخت پول برای خود و دیگران خساست میکند و پول را عاملی برای جلوگیری از حوادث و فجایع آینده میداند.
- سرسختی قابلتوجهی را نشان میدهد.
ویژگی افرادی که اختلال شخصیت وسواسی جبری دارند
افرادی که اختلال شخصیت وسواسی جبری دارند، دارای نشانه و علائمی هستند که با مشاهده کردن آنها میتوانید وجود این اختلال شخصیت جبری را به صورت قطعی مشخص کنید. ازجمله این ویژگیها و علائم عبارتنداز:
- این دسته از افراد تمایل بسیار زیادی به دستور دادن دارند.
- سعی میکنند خود را بی احساس نشان دهند یا احساسات خود را محدود میکنند.
- سعی میکنند تا تمام وقت و زمان خود را وقف کارشان کنند.
- قرض دادن وسایلشان به دیگری میتواند کار بسیاری سخت و دشواری برایشان باشد.
- سعی میکنند دیگران را کنترل کنند و به هیچ عنوان نمیتوانند این کنترل کردن را رها کنند.
- در تمام کارها باید عالی باشند و جای هیچگونه اشتباه و خطایی را به خود نخواهند داد.
- نسبت به قوانین به شدت پایبند هستند و انعطافپذیری بسیار کمی دارند.
- برای حفظ روابط خود با دیگران و اطرافیان با مشکل مواجه خواهند شد.
- بسیار وقت شناس هستند و نسبت به جزئیات توجه بسیار بالایی دارند.
- برای انجام هرکاری برنامه خاص خود را دارند و سعی میکنند به برنامه ریزی خود پایبند باشند.
- رفتارشان بسیار خشک، جدی، رک و… است.
مطلب مرتبط: سندرم ایمپاستر چیست؟ نشانه ها، دلایل و درمان خودویرانگری
دلایل ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری
ابتلا به این اختلال هم مانند دیگر اختلالات روحی و روانی دلایل خاص خود را دارد. مشکلات روحی و روانی میتواند بنا بر دلایل مختلفی چون تربیت و فرهنگ خانوادگی، تجارت زندگی، عوامل زیستی و ژنتیکی و…در فرد ایجاد شود. بسیاری از مشاوران و روانشناسان معتقد هستند که این اختلال میتواند به دنبال سختگیری والدین در فرد ایجاد شود. از طرفی بسیاری از محققان و دانشمندان فاکتورهای ژنتیکی را در این دسته از افراد مورد بررسی قرار دادند. البته یک عامل به تنهایی نمیتواند منجر به این اختلال در فرد شود، در کنار آن شاید عوامل بسیاری دست به دست هم دهند تا نشانههای این اختلال در فرد نمایان شود.
به طور کلی پروسه ابتلا به این اختلال به شرح زیر خواهد بود:
- والدین سخت گیر و قانونمند
- درونی کردن این والدین سختگیر، منتقد و قانونمند
- شکل گیری اختلال شخصیت وسواسی جبری
علائم بالینی اختلال شخصیت وسواسی جبری
- ضعف و بیحالی
- اختلال در خواب
- مشکلات گوارشی
- احساس کلافه بودن پس از فعالیتهای فیزیکی
- واکنش زیاد به محرکهای محیطی
همچنین بخوانید: وسواس فکری عملی یا OCD چیست؟ علائم، علت، انواع و درمان آن
علت ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری
محققان بهدرستی عامل بروز شخصیت وسواسی جبری را نمیدانند، ولی اعتقاد دارند که عوامل زیر سهم زیادی در ظهور این اختلال دارند:
- عوامل ژنتیکی
- تربیت غلط والدین و کنترل بیشازحد کودک
- ابتلای والدین به اختلالات روانی
چه کسانی بیشتر در معرض ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری هستند؟
اختلال شخصیت وسواسی جبری در مردان تقریبا دو برابر زنان رخ میدهد و بین ۱/۲ تا ۹/۷ درصد از جمعیت به این مشکل دچار میشوند.
مانند اکثر اختلالات شخصیتی، این اختلال هم معمولا با افزایش سن شدت میگیرد، بهطوریکه علائم در افرادی که در دهه ۴۰ یا ۵۰ سالگی خود قرار دارند، به شدیدترین حالت خود میرسند.
مطلب مرتبط: طرحواره معیارهای سختگیرانه چیست؟ از نشانه ها تا درمان
پیامدهای ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری
مبتلایان در فعالیتهای تحصیلی و کاری به دیگران وابسته بوده و بدون کمک آنها چندان موفق عمل نمیکنند. این در حالی است که فرد خود را مسئول تمام پیشرفتهایش میداند و کمک اطرافیان را بهحساب نمیآورد. همین موضوع باعث میشود که اطرافیان کم کم ارتباط خود را با آنها قطع کنند.
این افراد به حفظ موقعیت موجود تمایل دارند و از فعالیت یا روابط جدید تا حد امکان اجتناب میکنند. بنابراین، مشاهده میشود که به شغل و همسر خود وفادار باقی میمانند، ولی معمولا همسران آنها از روابط زناشویی گلایه دارند.
این افراد معمولا از افسردگی و اضطراب رنج میبرند و بیشازاندازه به مصرف داروهای ضدالتهاب و آنتیبیوتیک گرایش دارند که ممکن است به سلامت آنها آسیب برساند.
اختلال شخصیت وسواسی جبری از جمله مشکلات روانشناختی است که ممکن است به اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر منتهی شود. یکی از دلایلی که به افراد توصیه میشود در درمان بیماریهای روانی نظیر شخصیت وسواسی جبری تعجیل کنند، همین عوارض ویرانگر مانند اعتیاد است که اگر فرد بهموقع از متخصص کمک بگیرد، به آنها دچار نخواهد شد.
[custom_box id=”24469″]
درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری
فردی که خود را کامل و بینقص میداند، معمولا متوجه رفتار غیرعادی خود و مشکلاتی که این اختلال برای او ایجاد کرده است، نمیشود. (عدم بینش)
بنابراین همسر و یا خانواده فرد باید پیش از شدت یافتن علائم، او را به مراجعه به روانشناس تشویق کنند. علاوه بر این، همراهی اعضای خانواده یا دوستان در طی روند درمان میتواند برای فرد مبتلا بسیار مفید باشد.
رواندرمانگران و یا روانپزشکان برای درمان شخصیت وسواسی جبری معمولا از یک یا هر سه رویکرد زیر استفاده میکند:
۱. رفتاردرمانی شناختی (CBT):
رفتاردرمانی شناختی نوعی مشاوره است که در طول آن، فرد مبتلا بهصورت منظم با روانشناس خود ملاقات کرده و در طی جلسات مشاوره در مورد علائم آزاردهندهای که زندگی او را مختل کردهاند، با روانشناس صحبت میکند. روانشناس نیز در مقابل راهکارهای مؤثر برای کنترل علائم بیماری را در اختیار مراجع قرار میدهد. معمولاً هدف جلسات مشاوره این است که از تمرکز فرد بر مسائل کاری و جدی زندگی کاسته شود و فعالیتهای متفرقه مانند رفت و آمدهای دوستانه و سرگرمیهای سالم جانشین آن شوند.
لازم بهذکر است که تحقیقات جدید نشان دادهاند که رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) نیز بر درمان این اختلال بسیار مؤثر است.
۲. آموزش مهارت آرام شدن:
مهارت آرام شدن یا ریلکس شدن به مجموعهای از تکنیکهای نفس کشیدن، شل کردن عضلات و خالی کردن ذهن از افکار منفی گفته میشود. استرس و اضطراب از پیامدهای شایع اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت وسواسی جبری هستند و این تکنیکها به کاهش استرس و اضطراب در فرد کمک زیادی میکنند. تمرینات ذهن آگاهی، یوگا و پیلاتس از مشهورترین تکنیکهای آرام شدن هستند.
۳. دارودرمانی:
همانطور که پیش از این بیان شد، اضطراب و افسردگی از پیامدهای اختلالهای شخصیتی مانند اختلال شخصیت وسواسی جبری هستند و روانپزشک ممکن است جهت کاهش اضطراب از مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) برای فرد مبتلا استفاده کند. علاوه بر این، تحقیقات نشان دادهاند که داروی سیتالوپرام نیز برای کاهش علائم افسردگی و علائم OCPD مفید است و ممکن است تجویز شود.
کلامی با اطرافیان افراد شخصیت وسواسی
همسر یا سایر اعضای خانواده، اولین افرادی هستند که متوجه رفتارهای ناهنجار در فرد میشوند و اغلب فداکارانه به تحمل رفتارهای نادرست فرد میپردازند. تحمل رفتارهای ناخوشایند فرد قابل ستایش است، ولی بزرگترین فداکاری این است که تلاش کنید فرد مذکور را به مراجعه به روانشناس خوب و دریافت کمک تخصصی ترغیب کنید.
سوالات متداول
آیا علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری در تمام افراد به یک شکل است؟
خیر، علائم این اختلال در هر فردی با توجه به سیستم بدنی و شرایطی که دارد میتواند متفاوت باشد.
از دیدگاه پزشکان دلیل ابتلا به این اختلال چه میتواند باشد؟
در ابتدای امر میتوان سختگیری والدین و سپس درونی کردن این سختگیریها را عنوان کرد. این عوامل میتواند موجب اختلال وسواسی جبری در فرد شود.
کدام افراد بیشتر در معرض این اختلال قرار میگیرند؟
میزان ابتلا به این اختلال در مردان تقریبا دو برابر زنان است. این اختلال اگر درمان نشود در سنین ۴۰ یا ۵۰ سالگی به اوج خود خواهد رسید.
راههای درمان این اختلال چه میتواند باشد؟
در ابتدا رفتار درمانی، سپس مراجعه به مشاوره یا روانشناس اما در نهایت در صورتی که درمان نشود دارو درمانی میتواند یک گزینه مناسب باشد.
با سلام و خسته نباشید؛ به نظر من زمانی این اختلال شخصیت جبری در فردی شکل میگیرد که آن شخص فردی مسئولیت پذیر باشد و طرف مقابل آن فردی بسیار بی تفاوت و آسان گیر باشد. با تشکر از شما
سلام، ممنون از اظهار نظر شما قطعا بین فردی مسئولیت پذیر و فردی بی تفاوت چالش به وجود میاد ولی دامنه و شدت این اختلال شدیدتره و تو همه روابط فرد دردسر ایجاد می کنه.
من دیوانه شدم از دست شوهر ocpd که دارم
همه مون رو روانی کرده
همه مون داریم قرص اعصاب میخوریم ولی اصلن خودش باور ندارند مریضه
ماها سمبل کاریم از دید اون
من خسته شدم آنقدر کنترل شدم تا درست کردن ی چای ساده ی غذای ساده
سلام، قطعا کنار اومدن با ایشون خیلی سخته و شیوه تعامل شما در مراقبت از خودتون و بهبود رابطه تون بسیار مهم، بهتره به روانشناس مراجعه کنید تا هم به حال خودتون کمک کنید هم رابطه موثرتری با ایشون بسازید.
بسیار عالی از مطالب شما بهره بردیم
من مشکل وسواس دارم موقعه رفتن به جایی وهنگام آماده شدن دستام میشویم استرس زیاد میگیرم حمام طولانی میکنم قبلا زیاد بود وسواس فکری هم داشتم الان بصورت عملی وعادت دارم حساسیتم کمتره ونمیتونم عادتم ترک کنم به دکتر مراجعه کردم آسنترا داده ودارو های خواب آور مصرف نکردم میشه راهنمایی کنید ممنون
سلام، اگر تمایل به مصرف دارو ندارید بهتره به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیق تر کمکتون کنه راهکار مناسبی رو طراحب و تمرین کنید و از پس این چالش بر بیاید.
سلام پسرم احساس میکنم این علایم رو داره آیا بهش بگم یا بصورت غیر مستقیم اورا به روانشناس ببرم
سلام : تشخیص و ارزیابی شخصیت نیاز به مصاحبه بالینی توسط متخصص روانشناسی و یا روانپزشکی دارد و در صورت نیاز به دریافت نوار مغزی و آزمایشات مرتبط می باشد و نمی توان صرفا با مشاهده یکسری از رفتارها که می تواند از عادات و یا سبک فرزندپروری و یا بر اساس تشویق و تنبیه شکل گرفته باشد، تشخیص قطعی در خصوص اختلال شخصیت داد. لذا پیشنهاد میشود جهت انجام مصاحبه بالینی به روانپزشک و یا روانشناس حاذق مراجعه نمایید و بر اساس نظر فرد متخصص و با راهنمایی ایشان با پسرتان صحبت نمایید.
من همسرم را بردم پیش روانپزشک ۵ماه دارو مصرف کرد دیگه مصرف نکرد و میگه من خوبم تو مشکل داری به نظر شما مت چیکار کنم واقعا غیر قابل تحمل شده به نظرتون ازش جدا شم ؟
سلام : چنانچه به روانپزشک مراجعه نمودید و تشخیص ایشان مصرف دارو بوده ، لازم است داروها در دوره زمانی تجویز شده مصرف گردد و نیز لازم است جهت آگاهی پیدا کردن همسرتان به عوارض عدم مصرف داروها و نیز آگاهی از تاثیر آن روی زندگی شخصی و نیز جهت بهبود روابط زناشویی تان ، به متخصصین روانشناسی و نیز زوج درمانگر مراجعه تا راهکارهای لازم جهت بهبود روابط ارائه گردد. مد نظر داشته باشید جدایی راهکار آخر و نهایی محسوب می شود و بهتر است تلاش لازم و کافی زیر نظر متخصص جهت حفظ رابطه و سالم سازی آن صورت گیرد و در صورت عدم پاسخگویی به راهکار آخر توجه و فکر شود.
من بعد از کرونا خیلی ترس دارم و اصلا بیرون نمیرم از خونه
تو خونه هم همش در حال شستن دستم هستم اصلا نمیتونم رو کارام تمرکز کنم
چی کار کنم خانم دکتر؟
لطفا مطالب زیر رو مطالعه کنید. راه حل های احتمالی آورده شده.
https://bit.ly/2Pf337K
https://pezeshkekhoob.com/blog/health-anxiety/