علائم افسردگی بعد از ازدواج
ممکن است بسیاری از زوجها دچار افسردگی بعد از ازدواج شوند. در واقع یک دوره از این افسردگی به طرز عجیبی باعث تغییر در اوضاع فرد می‌شود؛ به گونه‌ای که فرد حتی در انجام و اداره معمولی‌ترین امور خود نیز، دچار مشکل میشوند. در ادامه به بیان برخی از علائم افسردگی بعد از ازدواج می‌پردازیم:
- کاهش علاقه به شاغل بودن یا استعفا دادن از کار
- کاهش ارتباط با سایر افراد و اطرافیان
- تغییر در عادات غذایی
- بی‌توجهی نسبت ب فرزندان
- کاهش علاقه نسبت به انجام فعالیت‌های محبوب گذشته
- کاهش میل جنسی
- گوشه‌گیری و دوری از اجتماع
- ناتوانی در هماهنگی کارها
- کاهش انرژی
- تغییر برنامه خواب
- تغییر در امور مراقبتی شخصی مانند ورزش و مراجعه به پزشک
- عدم تمرکز در انجام کارها
- احساس بی‌کفایتی و گناه در زندگی
- احساس بدبینی نسبت به همسر
- بروز غم، اندوه، اضطراب و پوچی
- پرخوری شدید یا کاهش اشتها
- صحبت و خنده افراطی با افراد نزدیک
علل بروز افسردگی بعد از ازدواج
همانطور که می‌دانید افسردگی بعد از ازدواج به حالتی گفته می‌شود که یک حس ناراحتی، پشیمانی و حال ناخوشایند پس از قطعی شدن زندگی مشترک به سراغ فرد می‌آید. این نوع از افسردگی به جنسیت افراد مربوط نمی‌شود و به شرایط همسر نیز ارتباطی ندارد. حتی در ازدواج‌هایی که بطور کامل با رضایت طرفین صورت گرفته نیز ممکن است رخ دهد. علل زیادی باعث بروز این افسردگی میشوند که در ادامه به بیان هر یک می‌پردازیم:
- دوری از خانواده و عزیزان
- تغییر ناگهانی سبک زندگی
- اختلاف سنی زیاد با همسر
- برآورده نشدن انتظارات پس از ازدواج
- تصورات اشتباه از زندگی مشترک
- اختلاف فرهنگی با همسر
- اختلاف طبقاتی و مالی با همسر
- تنهایی و انزوای بعد از عروسی
بهترین درمان برای افسردگی بعد از ازدواج چیست؟
راه‌های زیادی برای درمان اختلال افسردگی بعد از ازدواج وجود دارد؛ که زوج درمانی یکی از بهترین آن‌ها است. این شیوه، یک روش درمانی عالی برای گفتگو و حل مشکلات میان زن و مرد است. اگر فقط یک نفر از زوجین با اختلال افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند؛ پس برای بهبود او شاید نیاز به درمان فردی باشد. همچنین ممکن است سایر اعضای خانواده برای کنار آمدن با شرایط فرد بیمار، نیاز باشد تا در مسیر درمان قرار گیرند.
افسردگی بعد از ازدواج موضوعی عادی است که زوجین با همکاری یکدیگر و ایجاد ارتباط عمیق می‌توانند برای درمان آن اقدام کنند. در زندگی مشترک نیاز نیست که به دنبال علت بروز یک حس در وجود خود باشید؛ بلکه با در میان گذاشتن این حس با همسر خود و حمایت‌های او، می‌توانید در مسیر درمان و بهبود آن گام بردارید.
آشنایی با شرایط پس از ازدواج
برخی زنان و به میزان کمتری مردان، پس از ازدواج و فرو نشستن هیجانات اولیه ان دچار فروپاشی عاطفی میشوند و تجسم می‌کنند که از یک فرد شاداب تبدیل به فردی پیر و خسته کننده شدند. این احساس منفی ممکن است به دلایل زیادی در ذهن افراد خطور کند. برای مثال خانم‌ها از زمان کودکی خود، درباره روز عروسی خود خیال‌پردازی می‌کنند؛ اما به زندگی زناشویی پس از آن فکر نمی‌کنند.
آن‌ها ممکن است با پرداخت هزینه‌های جدید در زندگی زناشویی و مشارکت‌های مالی برای گذران زندگی، احساسات جدیدی را تجربه کنند؛ چرا که در زمان مجردی تمامی درآمد خود را تنها برای خودشان خرج می‌کردند. همچنین تلاش‌ها و استرس‌های پیش از مراسم عروسی باعث می‌شود که زن و مرد فکر خود را درگیر روزهای بعد از ازدواج نکنند و با روبرو شدن با لحظات زندگی زناشویی دچار غافلگیری شوند. همچنین بسیاری از زنان و مردان تازه ازدواج کرده پس از جدایی از زندگی مجردی و شروع زندگی زناشویی، دچار نوعی ترس و تردید میشوند که این خود ممکن است باعث بروز افسردگی بعد از ازدواج شود.
۴ نکته برای مقابله با افسردگی بعد از ازدواج
هر زن و مردی با وجود داشتن هیجان و حس شادی در روزهای قبل از ازدواج، ممکن است با وقوع ازدواج و لمس شرایط جدید دچار افسردگی بعد از ازدواج شوند. در ادامه به بیان ۴ راه برای مقابله با این نوع از افسردگی می‌پردازیم:
با یک روانشناس یا روانکاو مشورت کنید
زن و مرد اغلب به دلیل داشتن افکار منفی در دوران بعد از ازدواج، دچار احساس گناه میشوند. پس در طی این شرایط باید به دنبال یک مربی یا مشاور باتجربه و کاربلد باشید تا شرایط و احساسات شما را به خوبی درک کند. این فرد به شما کمک می‌کند تا احساس گناه را از خود دور کنید و انتظارات غیر واقعی که از ازدواج دارید را در ذهن خود برطرف کنید. در نهایت نیز بر روی سایر روابط و مشکلات زندگی زناشویی شما تمرکز می‌کند و مشکلات احتمالی شما را درمان خواهد کرد.
مطلب مفید: چگونه شاد باشیم و راه شاد بودن چیست؟ ۱۵ روش کاربردی
یک چشم انداز جدید کشف کنید
با خدای خود راز و نیاز کنید و از او بخواهید که اهداف و جلوه‌های زندگی زناشویی را برای شما آشکار کند و فرصت چشیدن لذت و همکاری و کمک به همسرتان را برای شما فراهم کند. بجای پر و بال دادن به افکار منفی به انجام کارهای مثبت بپردازید و با همسر خود بیش از پیش معاشرت و همکاری کنید.
اهداف زندگی زناشویی را مشخص کنید
گذر از زندگی مجردی و ورود به زندگی زناشویی برای هر فردی دشوار است؛ اما برای کنار آمدن با شرایط جدید باید تمام پیش زمینه‌های ذهنی که از گذشته درباره ازدواج داشتید را به دست فراموشی بسپارید. در واقع باید تلاش کنید تا یک زندگی آرام و رضایت بخش را در کنار همسر خود به وجود آورید. با همسرتان برای خانه، امور زندگی، سلامتی و سایر معیارهای اصلی خود برنامه‌ریزی کنید؛ پس با تمرکز بر روی این کارها، امید به آینده را در وجود خود تقویت می‌کنید.
گریه کردن را از خود دریغ نکنید
تمامی افراد در طی بروز تغییر در زندگی خود، ممکن است دچار احساس عدم اطمینان، غم و اندوه شوند. در این شرایط گریه کردن یکی از راه‌هایی است که باعث آرامش خاطر شما می‌شود؛ پس این راه آرامش را از خود دریغ نکنید. برخی احساسات منفی به دلیل خستگی از فشارهای زندگی است؛ پس بروز این حس‌های منفی معیار صحیحی برای سنجش میزان رضایت شما از زندگی زناشویی نیست. با توکل و طلب آرامش از خدا می‌توانید حجم این افکار منفی را به حداقل برسانید.
مطلب مرتبط: ازدواج سفید چیست؟ فواید، معایب، پیامدها و علل آن
14 Responses
عالی بود ممنون
سلام یک ماه هست سر درد و لرزش سر دارم وقتی در جمع هست بیشتر هست لطفاً توضیح دهید
چیزهایی که نوشتید بیشتر نشانه های بالینی هستند وبا توضیح نمیشه براش کاری کرد به متخصص مغز واعصاب مراجعه کنید.
من هم در۳۶سالگی چون مجردموندم وامکان ازدواج نداشتم احساس افسردگی دارم واقعا درسته که میگن هرکس توی هردورانی که هست ناراضیه
چیزی که نوشتید ارتباط تنگاتنگی با اضطراب داره بخشی از شما که تو انتخاب سخت وبا حساسیت بوده وانقدر این تکرارشده که تواین سن تبدیل به افسردگی شده ومسئله رو پیچیده کرده وپیشنهاد میشه برای بررسی دقیقتر به درمانگر این اضطراب تنهایی رو بررسی کنید.
سلام وقت بخیر آیا در افسردگی بعد از ازدواج زوجها می توانند برای مدتی از هم فاصله بگیرند لطفاً جواب دهید
سلام، اینکه گاهی خلوت خودشون رو داشته باشن اگه مد نظر هست بله تو هر ازدواج سالمی لازمهولی اگه منظورتون اینه که مثلا ۱۰ روز با هم در ارتباط نیاشن گزینه مناسبی نیست وبهتره به روانشناس برای گرفتن کمک مراجعه کنند.
دختر و پسری دو ماه نامزد کردن پسر افسردگی گرفته و خواهان فاصله گرفتن است آیا عملش درست است
سلام، خیلی مواقع طی دوره افسردگی فرد از دیگران فاصله می‌گیره و احتمالا راهکار مناسبی نیست ولی با اصرار و نصیحت هم شاید فقط اوضاع بدتر بشه، چالش‌های روانشناختی بعد از ازدواج کاملا طبیعیهو بهتره برای گرفتنکمک بهروانشناس مراجعه کنند.
سلام من تقریبا ۴ماهه اومدم خونه خودم و از وقتی اومدیم سر خونه و زندگیم من کمی احساس میکردم یه اتفاقایی داره از لحاظ روحی در من ایجاد میشه تا اینکه کم کم علاقم به انجام‌مارای خونرو از دست دادم و هی خودمو میزنم به تنبلی صبا تا طهر میخوابم و از وقتی هم که از خواب بیدار میشم با سریال و فیلم وقتمو میگذرونم‌و به زور و با عجبه تا همسرم بیاد بکم خونرو مرتب میکنم و شام میزارم
و واقعا این حس رو خودمم نمیدونم دلیلش چیه و چرا ایجاد شده و این منو داره خیلی اذیت میکنه
با درود؛ دلیل بی انگیزگی نیاز ( شاید هم احساس ناکامی .. در نتیجه عدم تطابق رویاها با واقعیت در مورد زندگی مشترك ..)، به بررسی دقیق و تشخیص درست دارد. برای حل مشکل از روان شناس کمک بگیرید.
سلام
با خانمی ازدواج کردم که از همه لحاظ از بنده پایینتر میباشد، اوایل با مخالفت های خانواده روبرو شدم و بعدن کل طایفه بصورت غیرمستقیم میگفتن که تو حیفی و …
اکنون دچار افسردگی شدید شدم
خوابم بیش از حده، انرژی ندارم و هرروز غم و اندوه دارم
به جایی رسیدم که بعضی وقتا به انتخاب خودم شک میکنم
چیکار باید انجام بدم؟
سلام. چالش اوایل ازدواج طبیعیه ولی با توجه به شدت مساله و معیار نامشخصون درباره انتخاب همسرتون حتما لازمه اول به تنهایی و در مرحله بعد در صورت لزوم با همراهی همسرتون به روانشناس مراجعه کنید تا کمک کنند از پس این چالش بر بیاید.
من ی ماهه عقد کردم و خیلی افسردم از ازدواجم پشیمونم خیلی حالم بده