فوبیا (هراس) یا ترس شدید ممکن است با ترس مداوم و غیر منطقی از شرایط یا چیزهای خاص مثل سگ، حشرات یا مار، رانندگی کردن، ارتفاع، تونل یا پل، رعد و برق، پرواز، آسانسور یا جراحات شامل خونریزی همراه باشد. فوبیا صرفا ترس شدید نیست، بلکه یک ترس غیرمنطقی است. احساس اضطراب یا ناراحتی ممکن است به هر کسی دست دهد.
برای مثال، اولین روز شما در محل کار جدید است، میخواهید برای یک سفر طولانی برنامهریزی کنید یا نزد دندانپزشک بروید که میبینید کف دستتان عرق کرده، میلرزید یا تپش قلب دارید. اضطراب تا حدی به شما کمک میکند بر روی کارتان تمرکز کنید.
اما وقتی اضطراب آنقدر جدی است که شما را از کارتان باز میدارد یا شما را از مواجهه با شرایط خاص یا لذت بردن از زندگی میترساند، ممکن است به یکی از شایعترین اختلالات روانی موسوم به اختلالات اضطرابی مبتلا شده باشید. برخی افراد این را یک احساس کلی از ناراحتی یا ترس گزارش می دهند.
ترس شدید یا فوبیا چیست؟
انواع فوبیا (هراس ها) نیز جزئی از اختلالات اضطرابی محسوب میشوند. اختلال اضطرابی یک مشکل ساده و پیش پا افتاده نیست. شما نمیتوانید صرفا با اتکا به قدرت اراده خود بر اختلال اضطرابی غلبه کنید یا آن را نادیده گرفته و علائمش را پشت گوش بیاندازید.
اختلالات اضطرابی باعث میشود بیشتر اوقات دچار اضطراب شوید و در انجام امور روزمره خود آنقدر احساس ناراحتی کنید که از انجامشان پشیمان شوید. یا ممکن است گاهی اوقات دچار اضطراب شوید، اما آنقدر شدید باشد که از ترس و وحشت خشکتان بزند. اگر اضطراب تقریبا در اکثر اوقات همراه شما هست، احتمال دارد که دچار اختلال اضطراب فراگیر شده باشید.
گرچه این وضعیت دشوار است، اما قابل درمان میباشد. فقط باید علائم را تشخیص دهید و کمک بگیرید.
انواع فوبیا
- فوبیای خاص (ساده) که شایعترین فوبیا است و بر روی اشیاء خاص تمرکز دارد.
- فوبیای اجتماعی که باعث اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی یا عمومی میشود. از این نوع از فوبیا در آخرین نسخه راهنمای تشخیص اختلالات روانی (DSM-5) با نام اضطراب اجتماعی یاد میشود.
- آگورافوبیا یا ترس از تنها بودن در مکانهای عمومی که نشود به راحتی از آنجا فرار کرد.
فوبیای خاص چیست؟
فوبیای خاص یا ساده باعث ایجاد ترس شدید از وضعیت یا اشیائی میشود که در واقع بیخطر هستند یا خطر آنها به میزان ادراک شده در شرایط مد نظر نیست. اکثر افرادی که از این فوبیا رنج میبرند میدانند که ترسشان غیرمنطقی است، اما تصور مواجه شدن با آن وضعیت یا شی خاص آنها را دچار هراس میکند. ترس یا فوبیا اضطراب نامتناسب با خطر واقعی ناشی از شیء یا موقعیتی خاص است که با بافت اجتماعی-فرهنگی تناسب ندارد.
بعنوان مثال، ممکن است به راحتی بتوانید بلندترین کوههای جهان را اسکی کنید، اما از ماندن در طبقه دهم یک ساختمان به وحشت بیفتید. یا از حشرات، حیوانات خاص یا اشیای خاصی بشدت وحشت داشته باشید!
میزان شیوع انواع فوبیا
بزرگسالانی که از این فوبیا رنج میبرند، میدانند که ترسشان غیرمنطقی است؛ اما تصور مواجهه با آن وضعیت باعث میشود دچار ترس و حملات شدید شوند. فوبیای خاص از هر ۱۰ نفر در ۱ نفر وجود دارد و به نظر میرسد زنان کمی بیشتر از مردان به انواع فوبیا دچار میشوند.
آیا ترس کودکان عادی است؟ چگونه وقتی کودکم ترسیده، به او کمک کنم؟
علت به وجود آمدن فوبیاها
هیچ کس نمیداند چه چیزی باعث فوبیا میشود، هرچند به نظر میرسد در بین اعضای خانواده منتقل شده و بیشتر در زنان شایع است. فوبیاهای خاص معمولا در سنین نوجوانی یا بزرگسالی شروع میشوند. ترس به طور ناگهانی آغاز میشود و از ترسهای دوران کودکی دوام بیشتری دارد. فوبیای خاص در کودکان، مثلا ترس از حیوانات، معمولا در طول زمان از بین میرود، هرچند ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد. کسی نمیداند چرا فوبیا در برخی از بین رفته و در برخی دیگر ادامه مییابد.
عوامل ژنتیکی و محیطی می توانند باعث ایجاد فوبیا یا ترس شدید شوند. کودکانی که یکی از بستگان نزدیکشان مبتلا به اختلال اضطراب است در معرض خطر ابتلا به فوبیا هستند. رویدادهای ناراحت کننده، مانند نزدیک به غرق شدن، می تواند فوبیا ایجاد کند. قرار گرفتن در معرض فضاهای بسته، ارتفاع زیاد و نیش حیوانات یا حشرات می تواند منبع فوبیا باشد.
افرادی که شرایط پزشکی مداوم یا نگرانی های سلامتی دارند اغلب احتمال ابتلا به فوبیا دارند. ابتلا به فوبیا پس از صدمات تروماتیک مغزی، شیوع بالایی دارد. سوء مصرف مواد و افسردگی نیز با فوبیا مرتبط است.
فوبیا علائم متفاوتی با بیماری های روانی جدی مانند اسکیزوفرنی دارد. در اسکیزوفرنی، افراد دارای توهمات دیداری و شنیداری، هذیان، پارانویا، علائم منفی مانند بی لذتی هستند. فوبیا ممکن است غیر منطقی باشد، اما افراد مبتلا به فوبیا واقعیت سنجی شان مختل نیست.
رگ ترس کجاست؟
گاها در عموم پرسیده می شود که رگ ترس کجاست؟ باید ذکر کنیم که چیزی تحت عنوان رگ ترس از لحاظ علمی وجود ندارد. ریشه ترس فرآیندهایی است که در ذهن صورت می گیرد و می تواند بر جسم شما نیز تاثیر بگذارد.
مطلب مرتبط: خطای شناختی چیست؟ خطاهای شناختی ۱۷ گانه و درمان آنها
علائم فوبیاهای خاص، علائم ترس شدید
- ترس مشخص و مداوم به شکل حاد و غیرمنطقی به دلیل وجود یک شی یا پیشبینی یک وضعیت خاص (برای مثال، پرواز، ارتفاع، حیوانات، تزریق، مشاهده خون).
- ترس مداوم که حداقل ۶ ماه به طول بیانجامد.
- قرار گرفتن در معرض عوامل تحریککننده فوبیا معمولا به یک واکنش فوری منجر میشود که ممکن است به صورت یک حمله هراس در شرایط خاص صورت گیرد (اضطراب در کودکان ممکن است با گریه، کج خلقی، افسردگی یا دلبستگی همراه باشد).
- ترس یا اضطراب فرد با خطری که وی را تهدید میکند تناسب ندارد و در بستر اجتماعی یا فرهنگی فرد عادی شمرده نمیشود. بزرگسالان معمولاً متوجه میشوند که ترس آنها بیش از حد یا غیرمنطقی است و از اینکه چنین وضعیتی دارند ناراحت میشوند.
- فرد از شرایط هراسآور دوری میکند یا به زحمت در آن محیطها میماند که باعث بروز اضطراب شدید میگردد.
- اجتناب، پیشبینی اضطراب یا پریشانی در شرایط هراسآور بر عملکرد روتین، شغلی (یا تحصیلی) یا فعالیتهای اجتماعی یا روابط اجتماعی فرد تأثیر میگذارند، یا فرد از داشتن چنین وضعیتی دچار پریشانی میگردد.
- اضطراب، حملات هراس یا اجتناب از شرایط هراسآور در مواجهه با اشیاء یا شرایط خاص چیزی جز علائم فوبیای خاص نیستند.
درمان فوبیای خاص، درمان ترس شدید
فوبیا ها میتوانند اغلب از طریق رواندرمانی و گاهی با تلفیق رواندرمانی و دارودرمانی، درمان شوند. از میان رواندرمانی ها، رفتار درمانی و رفتار درمانی شناختی (CBT) نقش به سزایی در درمان این اختلالات دارند.
رفتار درمانی بر تغییر رفتار بیمار تمرکز داشته و از تکنیکهای مختلف برای متوقف ساختن این رفتارها استفاده میکند. یکی از این تکنیکها روش تنفس دیافراگمی است که نوعی تنفس عمیق است و می تواند در درمان ترس ذهنی نقش داشته باشد.
روش دیگر درمان ترس شدید یا درمان ترس ذهنی (گاها فوبیا در عموم با ترس ذهنی شناخته می شود)، مواجههدرمانی و حساسیت زدایی تدریجی است که در آن بیمار به تدریج با وضعیتی که از مواجهه با آن هراس دارد روبرو میشود تا بتواند به مهارتهای مقابله با این وضعیت دست یابد.
در رفتار درمانی شناختی مهارتهای جدیدی به فرد آموخته میشود تا در مواجهه با شرایطی که موجب اضطراب یا حملات هراس میشود از آنها استفاده کند. بیماران همچنین یاد میگیرند که الگوی فکریشان به ظهور علائم کمک میکند، در نتیجه از آن برای کاهش یا جلوگیری از بروز علائم استفاده میکنند.
طبق منابع معتبر از بهترین روش های کاهش استرس ناشی از فوبیا، استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی است.
دارو برای ترس شدید، دارو درمانی برای فوبیا
دارو های ضدافسردگی و داروهای ضد اضطراب می توانند به آرام کردن واکنش های هیجانی و فیزیکی نسبت به ترس کمک کنند. اغلب، ترکیبی از دارو و رواندرمانی حرفه ای مفیدترین است. همچنین داروهای مسدود کننده های بتا می توانند به کاهش علائم فیزیکی اضطراب که می تواند همراه با فوبیا باشد کمک کند.
مطلب مرتبط: ترس از آمپول یا سوزن هراسی چیست؟ درمان فوبیای آمپول
فوبیای اجتماعی
فوبیای اجتماعی یا اختلال اضطراب اجتماعی باعث میشود فرد در مقابل دیگران احساس حقارت یا خجالت کند. احساس کوچک بودن یا عدم اعتماد به نفس نیز به بروز این مشکل دامن میزند و ممکن است فرد را در محیط مدرسه، جامعه و محل کار دچار تنش کند. با اینکه این اختلال گاهی اوقات شبیه خجالت کشیدن به نظر میرسد، اصلاً شبیه آن نیست.
افراد خجالتی در شرایط اجتماعی دچار اضطراب شدید نمیشوند و لزوما از این شرایط اجتناب نمیکنند. در مقابل، افرادی که دچار فوبیای اجتماعی هستند در اغلب موارد احساس راحتی میکنند و صرفا در شرایط خاص دچار اضطراب میشوند. طبق منابع فوبیای اجتماعی معمولا با افسردگی یا سوء مصرف مواد مخدر همراه است.
افرادی که از فوبیای اجتماعی رنج میبرند ممکن است
- اشتباهات کوچک را بزرگتر از آنچه که هست در نظر بگیرند.
- قرمز شدن را حالتی شرمآور بدانند.
- احساس کنند تمام توجهات به سمت آنها است.
- از صحبت کردن در جمع یا قرار گذاشتن و حرف زدن با افراد صاحباختیار بترسند.
- از استفاده از دستشویی عمومی یا غذاخوریهای عمومی بهراسند.
- از صحبت کردن با تلفن یا نوشتن در مقابل دیگران بترسند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و دانستن راه های درمانی این اختلال، مطالعه مطلب زیر مفید خواهد بود: اختلال اضطراب اجتماعی؛ نشانه ها، علل و راهکاری درمانی
آگورافوبیا
آگورافوبیا باعث میشود فرد از قرار گرفتن در مکانها یا شرایطی که فرار از آن دشوار یا خجالتآور است دچار اضطراب شود. برای مثال، در آسانسور. در برخی موارد، حملات هراس آنقدر فرد را ضعیف میکند که ممکن است از ترس یک حمله دیگر دچار آگورافوبیا شود. در موارد حاد، فرد مبتلا به آگورافوبیا از بیرون رفتن از خانه نیز میترسد. هیچ کسی مجبور نیست ترس و وحشت بیامانی که گاهی گریبانش را میگیرد تحمل کند. متخصصان بهداشت روانی این عارضه را بسیار جدی میگیرند.
منبع: healthline
وقت بخیر
من از حیوانات مخصوصاااا موش میترسم خیلی میترسم دندونم بگیره وقتی خوابم میترسم ازش بیماری بگیرم اصلا خیلییییی میترسم آرامش ندارم واسته این موضوع لطفا راهنمایی کنید
سلام وقت بخیر.
بنده ۱۷ سالمه و ترس خیلییی شدید از زلزله و خیلی چیزها دارم.وقتی زلزله میاد طوری میشم که دستام میلرزه نفس تنگس میگیرم و واقعا حالم بد میشه باش. چکار کنم؟
با درود :از این بابت متاسفم ، مشخص هست فشار زیادی را تجربه میکنید.
تاکنون چند مرتبه زلزله را تجربه کردید؟ اگر تجربه عملی داشتید حق دارید چون یکی از جریانات طبیعی ترسناک و فاجعه بار زلزله است. افرادی که تجربه زلزله داشتهاند خصوصا اگر در آن حادثه عزیزی را از دست داده باشند ترس و وحشت را با شدت بالا تجربه میکنند، و ترس از آن در شما وجود دارد، راه رهایی از ترس مواجهه با آن هست اما به تنهایی نمیتوان این کار را انجام داد، نیاز دارید برای رهایی از ترس در کنار متخصص، در محیطی با امنیت روانی و بطور تدریجی از ترس خلاص شوید.
وقتی ما متوجه این هستیم که چیزی در درون باعث آزار ما است، و تلاشی در جهت سلامت خودمان انجام میدهیم بدین معنی است که از خود مراقبت بهعمل می آوریم .
سلام من وقتی میبینم یکی داره ناخون هاشو میخوره حرس شدید بهم دست میده طوری که میخوام طرف رو بزنم واقا بعضی وقت ها فک میکنم دیوونه هستم چیکار کنم مخصوصا وقتی صدای تیک تیک ناخون خوردن شخص دیگه میاد حرس ۲ برابر میشه چیکار کنم
سلام دکتر،وقت بخیر،من صبح که از خواب بلند میشم ترس بی دلیل شروع میشه،احساس میکنم اتفاق بدی قراره بیفته، این ترس در کل روز با شدت های کم و زیاد ادامه داره تا میخوابم، هفته ای دو سه روز این حس رو دارم،۴۲ ساله، مرد، مجرد
با درود؛ معلوم است احساس ناخوشایندی را تجربه میکنید. آیا ترس و اضطرابی که سبب ناراحتی شما شده روی عملکرد شما تاثیر گذاشته است؟ علت اضطراب و ترس های درونی ناشناختهاند، حتی ممکن است به دوران کودکی برگردد، پیشنهاد میشود برای شناسایی آنها از رواندرمانگر کمک تخصصی بگیرید .
سلام خانم دكتر من الان ۲ سال كه ازصداهاي بلند اضطراب دارم واين موضوع خيلي منو از مكان هاي كه درانها معرض صداهست محروم كرده وحتي ازاين موضوع افسرده شدم يعني اگه صداي بلند ميشنوم ازجام ميپرم وجلوي ديگران مسخره ميشوم يعني مثلا از ترقه بازي يا شليك اسلحه واين موضوع توفكرمه كه چرامردم وقتي اين صداها او ميشنون چرا براشان عاديه چرافقط من والان خيلي دارم اذيت ميشم حتي فوبياي اجتماعي هم گرفتم اين مريضي حتي باعث شد نتونم كاري كنم يا توزندگيم چيزي تغير بدم حتي جرعت به كارهايي كه قبلا انجام ميدادم الان نميتونم انجام بدم ووقتي ميرم مراسمي ياجايي كه دران معرض صدا هست اضطراب ميات سمتم وبفكر الان صداي بلندي ميات ميپرم و مسخره ميشم وسريع اونجا را ترك ميكنم واين باعث شد كه نميتونم به زندگيم راحت ادامه بدم وباعث شد وسواس خطرناك ميات سمتم والان اين موضوع هم خيلي منو تحت تأثير گذاشته شب وروز دارم بهش فكر ميكنم وازخودم متنفر شدم وحتي اقدام به خودكشي كردم چون ديدم ديگه هيچ چاره اي ندارم
با درود ؛ معلوم است احساس ناخوشایندی را تجربه میکنید. این ترس احتمالا جایی از زندگی شروع شده، یا از یک جایی تشدید شده است، با کمک درمانگر و یافتن عوامل ایجاد کننده آن میتوانید روی کاهش آن مسلط شوید. شما تنها نیستید خیلی از افراد این شرایط را تجربه میکنند.
بخش خوب ماجرا این است که این حالت ها گذرا است و درمانگر می تواند به شما در حل آن کمک کند تا به عملکرد طبیعی و روتین زندگی و شغل و فعالیت اجتماعی خود برگردید . برای این منظور لطفا جلسات درمان را بطور مرتب شرکت کنید و زود ناامید نشوید، آگاهی از اینکه برای تغییر خیلی از مسائل روانشناختی نیاز است که افراد جلوی روی خود یك پروسه بلند مدت را در نظر بگیرند.
متاسفانه بسیاری از افراد انتظارات نامعقول از جلسات درمانی دارند این در صورتی است که برای رسیدن به شرایط مطلوب، تداوم نیاز است.
سلام من بدنم لرزش داره بعضی وقتا بهش فکر میکنم و دچار ترس میشم بعدش خودمو کنترل میکنم بعضی وقتا واقعا دارم فکر میکنم دارم میمیرم دچار ترس میشم من باید چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
متوجه شرایطتون شدم نکته ای که باید مشخص بشه اینه که این لرزش تو کل بدن هست یا نه فقط قسمت خاص، و مسئله دیگه هم عاطفه هیجانی هست که تبدیل به نماد نشده و این خودشو جابه جا میکنه تو جسم میندازه، حتما این عواطف و هیجانات در موردش صحبت بشه و به ذهن آورده بشن، لطفا با رواندرمانگر ارتباط بگیرید.
سلام من ۱۵ سالمه
وسواس فکری شدید و حاد داشتم و تابستون امسال خیلی بدتر شد آخراش کارم به توهم احساس حضور کشیده شده بود که الان بهترم.دو روز پیش ظهر خوابیدم و وقتی بیدار شدم کسل بودم و
میگفتم از کجا معلوم اشیا جون نداشته باشن شاید نگام میکنن البته من بعد خواب همیشه کسل و افسردم
داشتم تو گوگل میچرخیدم سندروم کلوور
بوسی رو دیدم و اون شب همش میترسیدم که منم داشته باشم و به هر
اشیایی نگاه میکردم تصور کردن توی دهن او اشیا میومد و حالمو بد میکرد و همش تصور داشتم اما فردا صبحش اون فراموش شد همش حس میکردم اشیا نگام میکنن و جون دارن حتی رو زمین هم راه میرفتم همین حس بود الان بهترم اماصبح وقتی پتو روم بود بازم اون سندروم یادم اومد و میگم نکنه من عاشق پتو بشم نکنه فکر بدی روشون داشته باشم از این افکار وحشت دارم حتی آهنگم نمیتونم گوش کنم از این افکار وحشت دارم
ایا وسواس فکری و تلقین هسن و با فکر نکردن میره؟چه راهکاری پیشنهاد میدید؟لطفا کمکم کنید
با درود؛ شرح حال دقیق شما مورد نیاز است ، روان شناس و روانپزشک ویزیت و ارزیابی و درمان شدهاید ؟
طول دوره درمان طولانی است یعنی سالها باید مراجعه به رواندرمانگر ، داشته باشید . پس از بهبودی برای پیشگیری از عود بیماری مراجعات خود را کماکان ادامه دهید .
حملات پانیک دارین دوست عزیز
برید دکتر اعصاب و روان
سلام ببخشید چیزهایی در ذهنم به وجود می آید که واقعیت نداردبعد از چند روز احساس میکنم که واقعیت دارند برای همین از رفتن به اجتماع میترسم فکر میکنم چیزی که ذهنم ساخته واقعیت دارد.نمیفهمم دیگر چه چیزی واقعیت دارد یا ساخته ذهنمه ؟شک دارم به رفتار خودم به اینکه نکنه کار اشتباهی انجام دادم و متوجه نشدم.در واقع به حرفها و رفتارهای خودم یقین ندارم مدام فکر میکنم حرفی زدم که ناشایست بوده و ممکنه با اون حرف دیدگاه افراد نسبت به من عوض بشه و فکر کنن من آدم بدی هستم و فکر کنند من دیوونه شدم کلا فکر میکنم چیزایی که تو ذهنم میاد رو ناخودآگاه به زبون آوردم و این به شدت منو تحت تاثیر قرار داده خواهشا سوالمو ثبت کنید و بهم راهکار ارائه بدین با تشکر
سلام من بعضی وقتا عمیقفک میکنم ک وجود دارم استرس و ترس عجیبی میاد ک احساس میکتن دیوونه میشم پا میشم و مثل دیوونه ها جیغ میکشم و سعی میکنم فراموش کنم دست و پام میلرزه بعد از چن ثانیه درس میشم
متوجه احساسی که تجربه میکنید میشوم اگر مدت زمان طولانی هست که این جریان شمارو اذیت میکنه و روابط شمارو هم تحت تاثیر قرار داده، نشانه های جدی هست که باید مورد توجه قرار بگیره، وحتما باید ریشه یابی بشه و مشخصات و نشانه های دقیق تری هم ذکر نکردید از سن، از کی شروع شده، چطوری شروع شده، تا حالا چیکارا کردید،
سلام دوست عزیز امیدوارم در صحت و سلامت کامل باشی
لیوانی رو در نظر بگیر که پر از گل و لای و آب هستش حالا برای اینکه این آب کاملا صاف بشه باید اونقد به لیوان آب اضافه کنیم تا لیوان سر ریز بشه و کاملا آب صاف و تمیز بشه
وجود ما آدمها هم همینطوره وقتی پر از ناخالصی میشه هزار جور افکار منفی سراغمون میاد مخصوصا غروبها و شبها
توصیه من اینه نور و امید زندگیتون رو بیشتر کنید
آهنگهای منفی و غمگین رو حذف کنید عکسها و خاطرات قدیمی رو هم از جلو دیدتون خارج کنید
آدمها رو ببخشید و روزانه نیم ساعت مدیتیشن انجام بدین سعی کنید انرژی مثبت زندگیتون رو بالا ببرید پیجهای مختلفی توی دنیا هست میتونید آهنگهای خوبی ازشون بگیرین
امیدوارم موفق و تندرست باشید
سلام وقت بخیر، مشکل شما ممکن است از جنس مشکلات اضطرابی مانند اضطراب اجتماعی باشد که نگران هستید تا رفتار و واکنش شما چه تاثیری بر دیگران می گذارد. اما علت این مشکل می تواند چیزی غیر از اضطراب باشد که بهتر است برای بررسی دقیق مسئله به یک روانشناس مراجعه کنید. لازم است تا یک متخصص به صورت جزیی و دقیق شرایط شما را مورد بررسی قرار دهد.
سلام من قبلا مثل همه آدما فقط چند تا فوبیا ساده مثلا ترس از ارتفاع و ترس از حیوانات داشتم، اما چند روزه مثلا وقتی سوار ماشین میشم تصویر تصادف میاد جلو چشمم و تمام مدت ذهنمو درگیر میکنه و این وضعیت تقریبا هر جایی کهمیرم تمرار میشه و زندگی رو مختل کرده
سلام گاهی وقتها تغییرات، استرسها یا اتفاقات باعث میشه مدتی ذهن ما بیشتر درگیر باشه و این صرفاً به معنی وجود مشکل جدی نیست. میتونه گذرا باشه بهتره که از یک روانشناس کمک بگیرید تا با بررسی بیشتر و اطلاعات دقیقتر مشکل رو شناسایی و راه حل مناسب رو طراحی و تمرین کنید.
سلام. بهترین راهکار برای شما رفتن به پیش روانشناس است تا بررسی شود که به چه چیزی شک میکنید. اگر اتفاقات درون شما بفرض واقعیت پیدا کنند چه اتفاقی میافتد و از کی این اتفاق افتاده است و در چه مواقعی تشدید میشود. موارد زیادی برای بررسی است و راهکار موقت موثر نیست و باید درمانی باشد تا با علت یابی این موضوع ریشهکن شود.
همراه گرامی سلام، افکاری که به ذهنتان رسیده و نمی توانید جلوی آن را بگیرید ممکن است ریشه های اضطرابی یا به دلیل سایر مشکلات سلامت روان باشد. همانطور که ذکر کردید این مشکل می تواند چالش های زیادی را برای زندگی روزمره شما ایجاد کند. برای کنترل این شرایط و رهایی از آن، بهترین راه مراجعه به یک روانشناس و رواندرمانگر است. روانشناس با بررسی مناسب، ریزبینانه و دقیق زندگی تان، به شما در عبور از این دشواری کمک می کند.
سلام شما دچار وسواس فکری نشخوار فکری و فوبیا هستین
باید بررسی اتفاق بیفته
سلام من چندماهه احساس ترس دارم فک میکنم یه نفرکنارم هست منوکنترل میکنه نگاهم میکنه بعضاخیلی نزدیک میشه نگاه میکنم کسی رونمیبینم ادم ترسویی نیستم ولی اعصابم روخیلی داغون میکنه وقتی اون حس میادچکارکنم
سلام و وقت بخیر، این موضوع می تواند تشدید شود یا فعالیت های اجتماعی شما را تحت تاثیر قرار دهد. توصیه میشه با یک روانپزشک این موضوع رو در میان بگذارید.
سلام من یه نوه دارم ۱۴ ماه هستن وقتی سرگرمه بازی هست من یه هوی مامانشا صدا میکنم میترسه خیلی ام میترسه و فرار میکنه میشه بفرااین برای چی اینطوریه
سلام
من وقتی استرس میگیرم یا میترسم و عصبی میشم دست و پاهام یخ میشه درحدی که رگ های زیر پوستم دیده میشه بعضی وقتا بدون دلیل خاصی احساس نگرانی میکنم و انگار تو دلم رخت میشورن یا موجودی داره بال میزنه قفسه سینم برای نفس کشیدن خیلی تنگ میشه و انگار قلبم تو مشت فشرده میشه به عنوان یه نوحون این علاعم طبیعیه؟
سلام خدمت شما و وقت بخیر، این مشکلات ارتباطی به سن و سال نداشته و هر فرد در سنین و شرایط مختلف ممکن است آن ها را تجربه کند. به نظر می رسد با توجه به موضوعاتی که شرح داده اید مشکل شما اضطراب و استرس به نظر می رسد، برای بررسی این عوامل و همچنین دلیل نگرانی ناشی از بال زدن حیوانات که ممکن است شکلی از فوبیا باشد، از یک روانشناس کمک بگیرید. روانشناس شرایط شما را بررسی کرده و بهترین راه برای رفع مشکلات ذکر شده را در اختیار شما قرار خواهد داد.
سلام من همش اظطراب واسترس دارم ار همه چیزو همه کس میترسم اصلا نمیتونم از خونه برم بیرون چون میترسم کسی منو ببینه اصلا خیلی بده خیلی داغونم چیکار کنم درست نمیتونم بخوابم ، بخورم
سلام باید این اضطراب و استرس شما ریشه یابی و بررسی شه، اضطراب دلایل زیادی دارد که مراجعه به روانشناس می تواند در شناسایی علت و درمان آن کمک کننده باشد.
سلام. این مشکل چون باعث اختلال در زندگی روزانتان شده خیلی جدی است و بهتر است قبل از اینکه شدیدتر شود به روانشناس مراجعه کنید تا دلیل ترس های شما بررسی شود.
سلام من ۲۴ سالمه از همه چیز میترسم از رانندگی با سرعت بالا . از ارتفاع از شیب داشتن جاده از هرچیزی ک بتونه ت مرگ آدم نقش داشته باشه
چگونه ازوحشت بیکاری وبی خانمانی بخوابم
با سلام خدمت شما همراه گرانقدر، وحشت از بیکاری و بی خانمانی از انواع فوبیا نیست، اما مشکلی است که می تواند زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. برای کاهش استرس و مدیریت علائم مربوط به آن، می توانید از یک روانشناس کمک بخواهید.
داروبرایبرای تشنج که می ترسندوحالشانبدمیشه دارویی میخواستم هم برای برای تشنج هم برایترس
با سلام و وقت بخیر، دارو های مختلفی برای تشنج و حالات تشنجی وجود دارد که تجویز آن ها باید با نظر یک روانپزشک متخصص و در نظر گرفتن عواملی مانند جنسیت، سن و شرایط جسمانی صورت بگیرد. مصرف بدون تجویز دارو های ضد تشنج عوارض جدی و خطرناکی به همراه خواهد داشت.
سلام چند ساله موقع خواب دقیقا وقتی که میخوام بخوابم ترس به شدت زیاد غیر قابل تحمل میاد سراغم که مطمئنم میمیرم ولی چیزی برام عزیز نیس که بخوام قسم بخورم از مرگ نمیترسم از خدامم هست ولی هر موقع این بلا سرم میاد اون قدر میترسم که نمیشه توضیح داد یه جورایی مطمئنم به جن و موجودات ماورایی مربوطدیگه خسته شدم میشه کمکم کنید
سلام خدمت شما، ترس از مرگ یکی از انواع فوبیا است که افراد درگیر آن ترس شدید و غیر منطقی در مورد از دست دادن جانشان دارند. ریشه به وجود آمدن و شکل گیری فوبیا ها برای هر فرد متفاوت است. به منظور بررسی دلیل ترس و فوبیای خود از مرگ و برای کاهش مشکلات ناشی از این افکار بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید تا از طریق جلسات رواندرمانی، فوبیای شما به صورت تخصصی بررسی و رفع شود.
سلام من ترس از اضطراب دارم ووقتی قرص میخورم با خودم میگم الان اضطراب میاد و اضطراب میگیرم بشدت فوبیا دارم و وسواسم دارم درمورد اومدن اضطراب میشه بگین راه حلش چیه ۲ ساله اینجوری هستم
سلام خدمت شما همراه محترم، احساس استرس و اضطراب معمولا بارز ترین ویژگی اختلال فوبیا است، افرادی که دارای فوبیا هستند معمولا در برخورد با موضوعی که از آن ترس شدید دارند، اضطراب بالای را تجربه می کنند که ممکن است باعث از حال رفتن و بیهوشی آن ها بشود. برای کنترل و مدیریت فوبیای خود می توانید به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. متخصصان مربوطه شرایط شما را بررسی کرده و بهترین و مناسب ترین اقدامات درمانی را درنظر خواهند گرفت تا مشکلتان حل شود.
من۳۲سالمه و ترس از مریض شدن و مردن دارم بطوری که وقتی کسی مریض میشه یا فوت میکنه همش این فکر به سرم میزنه که نکنه من هم همون مشکل رو پیدا کنم و چیزیم بشه و تپش قلب
قلب دردخفیف گاهی میگیرم همچنین لرزو تهوع گاهی اوقات ممنون میشم راهنماییم کنید خیلی اذیت میشم
با سلام و درود خدمت شما، ترس از مرگ یا بیماری یکی از انواع فوبیا یا ترس های شدید است که مشکلات متعددی را می تواند برای افراد ایجاد کند. به منظور کنترل علائم مربوط به فوبیا و ترس شدید و همچنین درمان آن، می توانید از یک روانشناس متخصص و جلسات روان درمانی استفاده کنید. روانشناس با بررسی ریشه ای ترس، به شما کمک می کند تا بتوانید از این مشکل گذر کنید.
سلام من تقریبا ۸ سالی میشه بشدت از باد و باران میترسم قبلا اینجوری نبودم الان ۳۰ سالمه ولی یشب رعد برق شدیدی زد از اون موقعه تا الان اینجوریم لطف کمکم کنید خیلی دارم اذیت میشم
سلام، با توجه به مدت زمان طولانی مساله بهتره به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیقتر وضعیت و شناسایی عوامل تداوم مشکل کمکتون کنن روی راهکار مناسب تمرکز و تمرین کنید تا از پس این چالش بربیاید.
سلام من مطهره ام ۱۸ سالمه و بشدت از دعوا و صدای دعوا میترسم حتی وقتی برادر کوچکترم به شوخی باهام دعوا میکنه یا صداشو بالا میبره خیلی میترسم دست و پام میلرزه و حتی گریه میکنم اصلا تحمل ندارم بعد از اینم شبا خواب دعوا و کشتن و این چیزا میبینم و چند ساعت اصلا خوابم نمیبره کلا همه جا انقد به این چیزا فکر میکنم که سردرد میگیرم میشه کمکم کنید مشکلم جدیه؟؟
سلام، مشکلی که باهاش دست و پنجه نرم میکنی قطعا خیلی اذیت کنندهست ولی از دسته چالشهاییه که خیلی از ما طی نوجوانای تجربه میکمنیم و با ارتقای مهارتههای مدیریت هیجان و ارتباطی میتونیم از پسش بر بیایم، بهتره به روانشناس مراجعه کنی تا با بررسی دقیق مساله کمکت کنه این چالش رو پشت سر بذاری.
سلام وقت بخیر!
افرادی که موقع خوشحالی دائما میترسن از اینکه اون خوشحالیشون با یک چیزی خراب بشه یا اون شادی رو از دست بدن به چه فوبیایی مبتلا هستند؟
ممنون میشم پاسخ بدید.
سلام شاید بهتره اسمشو بذاریم نگرانی تا فوبیا. زندگی همه ما نوسانی بین چالشها و خوشیهاست، بهتره به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیقتر نگرانیها و توقعاتتون کمک کنه اونا رو واقعبینانهتر کنید و در کنارش مهارتهای مدیریت هیجانی رو بهبود بدید تا بتونید هم از خوشیها بهتر لذت ببرید و هم ناخوشیها رو بهتر حل وفصل کنید.
سلام روزبخیر،من از آینده میترسن ویجورایی نگرانم و فکر زیادمیکنم راجبش ،باید چه کنم که آرام شم ونگران آینده نباشم؟ وتوی حال بتونم زندگی کنم !؟
ممنون میشم بتونید کمکم کنید
سلام، تمرینهای ذهن آگاهی (مایندفولنس)
https://pezeshkekhoob.com/blog/mindfulness-techniques/
میتونه بهتون کمک کنه لحظه حال رو بهتر تجربه کنید و از نشخوارفکری و درگیری زیاد با آینده خلاص بشید در کنارش برنامه ریزی و حل مساله هدفمند برای آینده قطعا ضروریه. میتونید تو این مسیر از همراهی یک روانشناس بهره ببرید.
سلام من لیلا هستم ،من از اتفاقاتی خطری آینده که شاید اتفاق بیفته یانیفته اصلا میترسم وبه فکر آینده هستم ،بنظرتون چه کنم این ترس برهه ،هرچه تلاش میکنم نتیجه نداده ،چه کنم ؟!
سلام، با توجه به این که نتیجهای از تلاشاتون نگرفتید لازمه به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیقتر نگرانیها و مساله و راهکارهایی که تا بحال موفق نبودن کمکتون کنه راهکار موثرتری انتخاب و پیگیری کنید.
سلام توروخدا ب سوال منم جواب بدین.من همیشه اضطراب دارم وسط قفسه سینم حس سنگینی یچیزی رو دارم از صدای همه چی میترسم ی تقه میاد من تا چندساعت تپ قلب نامنظم دارم صدای باد و حتی رئد و برقم اذیتم میکنه قبل اینجوری نبودم ی مدت مادرم پیشم بود ا همه چی میترسید انگار ب من انتقال داده شده اون خوب شده ولی حالا من چندبرابر اون حالم داغونه
سلام، با توجه به شدت مشکلتون بهتره به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیقتر کمکتون کنه راهکار مناسب رو طراحی و تمرین کنید و مثل مادر از پس این چالش بربیاید. تا اون زمان هم تمرینهای ذهن آگاهی (مایندفولنس)
https://pezeshkekhoob.com/blog/mindfulness-techniques/
رو انجام بدید به بهبود حالتون کمک میکنه.
سلام آقای دکتر خسته نباشید من فتح اله امیری ۴۳ساله هستم من ترس از مردن دارم آزمایش وچکاب دادم مشکلی هم نداشتم اکو تست ورزش وعکس هسته ای هم گرفتم همه سالم بود البته فشارم یه کم بالا بود قرص میخورم فشارم بهتره موقعیکه حالم خوبه با خودم میگم الان حالم خراب میشه می ترسند نمی تونم تنها تو خونه بمونم میگم الان اگه حالم خراب بشه یا فشارم بالا بره کسی نیست مرا ببره دکتر کوش هام هم چند سالی است وزوز میکنه اذیتم میکنه سر گیجه و سفت شدن عضلات سرو گردن پاهام میگیره ترس از افتادن از ارتفاع حتی در خواب متشکرم جواب بدید
سلام من دقیقاً مثل شما هستم درمان چیه خیلی اذیت میشم
سلام با توجه به شدت و گستردگی مشاله لازمه با مراجعه به روانشناس بررسی دقیقتری روی مساله، حوزههای مختلفت زندگی و روابطتون داشته باشید و با توجه به نتایج بررسی موثرترین راهکارها رو طراحی و تمرین کنید تا از پس این چالش بر بیاید.
سلام باعرض ادب
خسته نباشید
من خیلی ترس دارم
چیکار باید کرد
سلام، برای پاسخ اطلاعات بیشتری نیاز هست، به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیق مساله بهتون کمک کنه.
سلام .من بیشتر از جاهای شلوغ مثل اتوبوس شلوغ یا آسانسور شلوغ یا اگر دست و پایم بسته باشد میترسم و نفس تنگی پیدا میکنم و عرق میکنم و استرس میگیرم چکار باید بکنم . لطفا کمک کنید ممنون
سلام اگه شدت این مساله در حدی نیست که روابط و زندگی روزانتونو مختل کرده باشه میتونید از تمرینهای ذهن آگاهی (مایندفولنس)
https://pezeshkekhoob.com/blog/mindfulness-techniques/
کمک بگیرید تا روی افکار و جسمتون مدیریت بهتری داشته باشید و احساس ترس رو کنترل کنید و قدم به قدم خودتون رو در چنین موقعیتهایی قرار بدید. ولی در صورت شدت زیاد لازمه به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیقتر بهتون کمک کنن.
سلام دلیل اینک یهو از یک شخص خاص میترسی بدون هیچ دلیلی فقط از حظور اون شخص و دیدنش میترسی چیه؟ فوبیا هست یان؟
سلامواقعا منم مث شما هستم از کسی بسیار دوسش دارم میترسم دلیلش چیه آخه
سلام منم دقیقا مث شما هستم واقعا آزاردهندست شما راهحل پیدا کردین ؟
سلام، فکر نمیکنم بشه اسم فوبیا رو روش گذاشت و خوبه به افکارمون در اون زمان دقت کنیم تا دقیقتر متوجه بشیم حضور اون فرد در محل چه معنایی برامون داره و چطور ما رو تهدید و نگران میکنه، در این صورت میتونیم براش راه حل مناسب پیدا کنیم.
سلام من از جنبان میترسم روز یا شب برام فرقی نداره اگه تنها باشم میترسم از شلوغی زیاد از آسانسور واز جای سر بسته و تنگ هم نترسم پول دارو دکتر هم ندارم خداشاهد هاونوقت خیلی اذئت میشم چکار کنم توروخدا کمکم کنید واستون دعامیکنم
دوست عزیز حتما نیازه کمک تخصصی بگیرید تا علت یا علت ها ی این ترس و اضطراب بالا شناسایی بشه این شدت از ترس قطعا عملکرد شما را مختل می کنه و ساده ترین کارهای روزانه برای شما میشه یک فاجعه ،درمان های روانشناختی و در شرابط شدیدتر برای کنترل از داروها هم زیر نظر روانپزشک باید استفاده شود
بنده هنگامی کهتو ماشین نشسته ام و حتی راننده کس دیگری هست همیشه سترس اینو دارم که الان تصادف میکنیم طوری که از ترس حتی نمیتونم چشم هایم را ببندم در مسافرت های طولانی مدت میشه بفرمایید علت این ترس بی دلیل چیست
در روانشناسی یک تله ای داریم بنام ترس از آسیب و ضرر ،که یکسری افراد بصورت مداوم از اینکه هر لحظه یک اتفاق در زندگیشون می افته به شدت استرس می گیرند و وقتی در اون شرایط قرار می گیرند بیشتر خودش نشون میده مثل مسافرت طولانی ،بیماری عزیزان ،خبر بد ،معمولا ریشه در دوران کودکی داره و در والدینی که مدام بچه ها را می ترسونند یا تجربه از دست دادن افراد مهم زندگی در این سنین بیشتر دیده میشه ۱-بررسی شدت آسیب به کمک روانشناس ۲-افزایش واقع بینی ۲مهارتهای جرائت مندی ۳-مدیریت استرس باید یاد گرفته شود
سلام وقت بخیر من شهلا هستم مادر شوهرم فوت کرده ۱۵ ساله که باهم زندگی میکردیم تازه مرده من از خانه رفتن می ترسم مخصوصا شبا اصلا نمی تونم بخوابم وقتی همه میخوابن من همش میترسم میگم همه خوابیدن من موندم و چشمم که می بندم صحنه مردن مادر شهرم جلو چشمم میاد من چکار کنم که درست بشم
سلام من گل پذیر هستم ۲۸ ساله ، مشکلی که دارم خیلی اذیتم میکند من میترسم در بین جمع حرف بزنم قبلا این ترسم کم بود الان خیلی زیاد شده ک خیلی ازین مرض رنج میبرم وقتی میخوام حرف بزنم بدنم به لرزه میاد اصلا نمیتونم درست حرف بزنم و طرفم میفهمد منم ازینکه او میفهمد نمیتونم درست حرف بزنم زیاد تر ناراحت میشم و خحالت میکشم لطفا راه درمانش را برام بگید🙏🙏
ترس از قضاوت شدن ،بالارفتن اضطراب در این موارد در اغلب افراد به خاطر خودکم بینی شدیدی که در خانواده ایجاد میشه با نادیده گرفتن شدن ،مقایسه کردن ،تمسخر و سرزنش کردن باعث بهم ریختگی و خلا عزت نفس در فرزندان میشوند و در بلند مدت در این چنین شرایطی خودشون نشون میدن ۱-کار کردن روی عزت نفس ۲-،بالا بردن خود ارزشمندی ۳-پذیرش خود ۴-مهارتهای مدیریت اشترس ۵-تسلط به موضوع گفتگو ها باید یاد گرفته شود
سلام من وقتی که درخیابان یارانندگی درکوچه یاخیابان میرم دچارافسردگی یاپریشان هستم چی کارباید انجام دادوخیلی استرس میکنم یه نفررادرکوچه میبینم
ترس از مکان های خلوت و نگرانی بابت اینکه ممکنه آسیب و خطر جانی ،ممکنه به علت افکار و نشخوار منفی مداوم باشه و به اصطلاح روانشناسی یک فاجعه سازی در ذهن شکل می گیره یا اینکه تجربه های قبلی آسیب زا این تر س و اضطراب و بالا برده ،به کمک درمانگر اول باید منبع این افکار شناسایی بشه و در مرحله بعدی مهارت های عملی بابت تجربه کردن بدون استرس را طبق نظر درمانگر را اجرا می کنید
من از رعد و برق خیلی میترسم بنظرتون چیکار کنم ترسم برای همیشه از بین بره
بخشی از ترس کاملا طبیعی هست وبیشتر افراد این ترس تجربه می کنند و اگه بالاتر از نرمان باشه بیشتر بخاطر افسانه یا اغراق والدین در سنین پایین بوده بابت اتفاق های که ممکنه رعد و برق داشته باشه یک تر س شدید را نهادینه کردند اطلاعات بیشتر و علمی تر از رعد و برق پیدا کردن ،در زمان های رعد و برق جای امن بودن ،تنها نبودن در اون شرایط ،بروز هیجانات در اون لحظه می تونه کمک کننده باشه اگر شرایط ادامه دار شد حتما کمک تخصصی روانشناسی توصیه میشه
سلام دکتر جان من بعد از یک شوک که بیماری خودم بود دچار ترس شدید شدم که اگه قرص افسردگی نخورم نمیتونم رو پام واسم و الان هم حدود یک سالی که توی دلم هم مدام تکون میخورم و گریه هم مداوم دارم کمکم کنید
حتما در کنار دارو درمانی به صورت جدی باید از روانشناس کمک بگیرید تا مهارتهای لازم مبنی بر مواجهه شدن و پذیرش شرایط جدید و نحوه مدیریت بحران ها و راه حل های مناسب به دست بیارید
سلام یکسالی هست که تند تند دستشویی ام میگیره و ترس از بی اختیاری ادرار در عموم دارم ترسم شدیده
جدیدا هم دچار وسواس فکری عملی خفیف شدم چندبار گاز و پنجره و در ها رو چک میکنم دستهام رو چند دفعه میشورم اگه حس کنم در محل کارم رو قفل نکردم راه رفته رو بر میگردم
ترس از تغییرات و روتین دارم
چیکار کنم
علائمی که گفتید بیشتر به علت اضطراب شدید هست باید دلایل این همه تنش و اضطراب به کمک درمانگر شناسایی بشه و روش مناسب درمان اتخاذ شود ادامه دادن با این شرایط کار را برای شما خیلی سخت می کنه
سلام با خوردن چه نوع مواد غذایی میتوان بیماریهای فوبیا را درمان کرد
درمان اثر گذار فوبیا قطعا روانشناختی هست و در موارد شدید تر برای کنترل بیشتر علائم دارو ها هم استفاده میشه ،در شرایطی که فوبیا ی شما ترس از بیمار شدن باشه ،بحث تغذیه در فوبیا می تونه بررسی بیشتر بشه
سلام من چند سالی است ۱۶ یال است مواد مخدر را ترک کردم زمان زیادی افسرده بودم استرس واضطراب داشتم الان ۲ ساله حتا باهاشون خودم نمیتوانم تا اونور شهر بروم ترس وجودم را میگیرد تو جاده که رانندگی میکنم فوری باید یه جادور بزنم وبرگردم خیلی عزیت میشم لطفا کمکم کنید
فرایند درمان باید به خوبی طی بشه آسیب های که تجربه کردید به شدت به سبک زندگی شما اثر گذاشته و این در کوتاه مدت اون انتظار که همه چی مثل قبل اعتیاد بشه امکانش نیست حتما روانشناس در کنارتون باشه تا قدم به قدم به مرحله پایدار برسید هنوز افکار منفی و نشخوارهای مداوم منفی درمان کامل نشده ،پیگیری جدی انجام شود
سلام من دختر۱۴ساله ای دارم که چشمش ضعیفه وبه شدت ازدستشویی رفتن میترسه وببخشیدروی سنگ توالت نمیشینه ومیگه میترسم که توچاه بیوفتم وقتی کوچیک بودسنگ روشویی برگشت ونزدیک بودبیفته روش میشه بیزحمت بهم بگیدبایدچکارکنم؟
دستشویی فرنگی چی؟ ی دستگیره هم کنار دیوار نصب کنید که موقع نشستن دستش رو بگیره
شاید ترسش کمتر شد
به کمک یک روانشناس نوجوان هم شرایط فضای باید تغییراتی داده بشه و هم ذهنیت دخترتون بابت این استرس و ترس تغییرات شکل بگیره
اجبار و فشار اوردن ممکنه شرایط را بدتر کنه
سلام چند وقتی در حموم به روم بسته میشه میخوام سکته کنم جوری که یهروز در از پشت بسته شد دستگیره رو شکستم از اسانسور که خاموش بشه میترسم الان چند وقتی میخوام برم ام آرای وحشت دارم که اونجا یا خفه میشم یا از ترس سکته میکنم راهنمایم کنید ۴۵ساله هستم
ترس از مکانهای بسته را برخی افراد تجربه می کنند حتما به کمک روانشناس می تونید این ترسها را مدیریت کنید تا زندگیتون مختل نشه قطعا نقش اضطراب ها و بحران های تجربه شده فرد تاثیر مستقیم داره ،باید علت ها کاملا بررسی و براساس شرایط هر فرد طرح درمان چیده بشه
سلام من ۱۵سالمه
من یه جوری فوبیا یا مریضی روحی دارم که حتی اسمشو نمیدونم
یک سال قبل از تابستون شروع شد من وقتی تنها می شدم افراد و چیزای عجیب میدیدم آسمون جن بود منو آزار میدادن فکر کردم توهم زدم اما جای زخم ها باقی میموند برای همین از تنها موندن میترسیدم همیشه باید یه نفر کنارم میبود ولی من از این که دورم شلوغ باشه بدم میاد تنهایی رو دوست دارم بعد یه سال خوب شدم به وسیله قرآن درمانی ، اما بعد از اون بخاطر این که دورم شلوغ بود نمیتونستم راحت فکر کنم حتی درباره مدرسه
وقتی تنهام هنوز یادم میاد قبلاً رو میترسم تنها بمونم ولی حالا نمیتونم فکر کنم و همیشه سردرد دارم و همین طور من بطوری که دست خودم نیست حادثه هوایی که قرار برای بقیه رفته رو برای خودم خیال میکنم که اگه این اتفاق برای من میفتاده چی میشد و از این میترسم
نفش اختلال ها را در این مدل ترسها را باید جدی بگیرید حتما اختلال افسردگی و اضطراب و وسواس فکری به کمک روانشناس بررسی بشه
سلام من چندسال پیش کسی ب گوشی خواهرم دسترسی پیدا کرد یعنی همسرشون و چیزهایی و از گوشی ایشون پخش کرد من بعدش همیشه میترسیدم کسی ب گوشی من نفوذ کنه با اینکه تنها هستم در زندگیم فک میکردم کسی شنودم کنه یا هک ام کنه بعد مدتی یعنی حدود یکسال رفع شد و الان بعد از ۸ سال ترسهای دیگه ای مثلا میترسم رفتم با دوستی بیرون کسی ازم عکس نگرفته باشه مث فیلمهایی هست بی اجازه تو اینستا پخش میشه یا اینکه خیلی ب بیماری فک میکنم هرچیزی در اینستاگرام میبینم با اینکه با کسی رابطه ندارم مثل زگیل مثل بیماری های بد همش میگم نکنه من داشته باشم اینستا رو هم پاک کردم کمی حالم بهتر شده.اما برخی روزهای ماه قبل پریودی افکار اوج میگیرین کمکم کنید
رفتارهای باثبات داشتن ،شفافیت در عملکرد ،خطاهای کمتر ،دایره ارتباط با افراد بالغ تر و امن تر و آگاهی درست نسبت به منبع بیماری ها کمک می کنه
ترس از آدم ها دارم میترسم با آدما در ارتباط باشم آنها منو بکوشند چه کار کنم این ترس از بین بره
درمعرض اخباری بد بودن و دنبال کردن خبرهای منفی و خشنونت بار تاثیر زیادداره ،وضطراب بالا و وسواس فکری هم باید بررسی بشه به کمک روانشناس ،بررسی و شناخت در ست افراد ،ارتباط با افراد باثبات ،مدیریت هیجانهای کاذب می تونه خیلی کمک کنه
سلام من در مکان های شلوغ به شدت استرس ناگهانی و غیرقابل کنترل میگیرم باید چیکار کنم ؟
سلام دخترم ۹ سالمه. با اینکه در روز چیز ترسناکی نمی بینم شب ها از تنهایی میترسم نمیدونم چی کار کنم از وقتی که مادر و پدرم با ۲ آدم وحشی دعواشون شد در ساختمان من اون روز از ناراحتی گریه میکردم و جیغ میکشیدم و بدنم می لرزید و از وقتی که عکس ترسناک آنجلا رو دیدم لطفا جوابم رو بدید و راهنمایی کنید😭
شوک سختی را تجربه کردید حتما نیازه کمک تخصصی بگیرید تا روانشناس با توجه شدت اسیب و تجربه های براتون گذشته راهکارهای لازم را اتخاذکنه
ممنون از مطالب خوبتون. ولی من هنوز جواب سوالمو پیدل نکردم اگر امکان هست راهنماییم کنید. حدودا پارسال برای بار اول اتفاق افتاد دختر ۹ ساله دارم که در زمان خوابیدنش متوجه شدم که تنفسش عمیق و بلند و تیک دست و پا و دهن پیدا میگنه تو خواب زمزمه وار حرف میزد که یکدفعه دیدم چشمای دخترم باز شد ولی سیاهی چشمش رفته بود بالا و دهنش کج شده بود بدنش شروع به لرزش کرد تا بعد از چند دقیقه دقیقه به حالت طبیعی خودش برگشت و تا به الانم ۲ بار دیگه اینجوری شدخیلی میترسم شوهرمم اهمیتی نمیده لطفا راهنماییم کنید.
چند تاکار را جدی دنبال کنید ۱-ویزیت متخصص مغز و اعصاب ۲-مشاوره روانشناس کودک بابت سطح اضطراب و استرس ها ،در برخی موارد تجربه استرس هاو اضطراب های مداوم باعث تنش های میشه که در خواب بیشتر خودش نشون میده یا تجربه آسیب ها
خانم چهل ساله از درد استخوان و دردهای چرخشی دریدن گرفتم درداز پشت گردن میگیره وکل بدن درگیر میکنه از شما خواهش میکنم راهنمایی کنید افسردگی هم دارم
سلام و عرض احترام . بنده ب شئ مثل سنجاق قفلی حساس هستم هر جا باشه ازونجا فرار میکنم خونه ی هر کی بدونم هس پا نمیذارم قطع رابطه میکنم و اگه احیانا در مغازه ای جایی بااین شی روبرو بشم حالم خیلی خیلی بد میشه و بمحض رسیدن ب خونه تمام لباسامو میشورم و حموم میرم با حالتی مثل گریه اونقد بهم فشار میاد، کودکی کمی وسواس داشتم ب لیوان دهن خورده و این باعث شد مادربزرگم بشدت باهام برخورد کنه طوری ک تف انداخت تو لیوانم و اون همیشه رو لباسش ی سنجاق داشت ازون موقع گریبانگیرم شده
سلام منم مثل شما ولی لباس هست شما راه درمان رو پیدا کردید لطفا به من همسرم کمک کنید
به احتمال قوی اختلال وسواس فکری و عملی را تجربه می کنید حتما کمک تخصصی را پیش یک روانشناس جدی بگیرید
سلام من خواب دیدم توی خواب شرایط سخت بودکه خیلی ترسیدم بعدازاون ترس توی وجودم مونده ازهمچی میترسم مخصوصاشب میخوابم همش خواب بدمیبینم.تاجایی که همه خوابهایم عین واقعیت هم اتفاق می افته اطفاراهنمایی کنید.اصطراب استرس تپش قلب همچی دارم
نداشتن شرایط زندگی باثبات ،ناراحتی از وضعیت موجود ،تنش های رابطه ،از دست دادن عزیزان ممکنه خواب ادمها را دچار مختل کنه هر چقدر سطح زندگی از نظر عاطفی و مالی و توجه به هم با کیفیت باشه به همون شدت اضطراب کمتر میشه
سلام من پدرم ۶۳ سالشه افسردگی شدید گرفته .
هیچ صحبت نمیکنه یه جا میشینه و فقط فکر میکنه بعضی وقت ها هم حزیون میگه .
غذا نمیخوره الان ۱۰ ساعته که هیچی نخورده
چیکار کنم خاهش میکنم جواب بدید خاهش مییکنم ،حالش خیلی بده
درمان افسردگی براساس هر فرد جداست و خیلی مهمه هر فرد با توجه شدت اسیب بررسی موردی بشه تا درمان مناسب براشون تجویز بشه
یک روانشناس که در زمینه اختلال های فردی کار می کنه کمک زیادی می تونه داشته باشه
سلام من پسر دوازده ساله هستم ،ترس از موجودات خیالی کوچک که جاهای کوچک رد شوند و یک دفعه حمله کنند و ترس ازسفینه فضایی دارم لطفاً کمکم کنید
اگر این ترس باعث شده که روابط دوستانه شما با مشکل مواجه شود یا در خانواده با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید، در مدرسه و درسها افت کردهاید یا خوابوخوراک شما را گرفته است مواجههدرمانی میتواند به شما کمک کند. در غیر صورت نیازی نیست به این ترس بپردازید.
سلام دکتر جان وقت بخیر
طولانی نشه، من ۲۰ سال ورزشکارم، به صورت پیوسته، رزمی، ۲۷ سالمه، سه هفته پیش اومدیم مشهد زیارت، ی باشگاهیم پیدا کردم ک تمرین کنم، شب قبلش خوابم نبرد تا صبح بیدار بودم برای همین گفتم برم قهوه بخورم تا انرژی داشته باشم برای تمرین، اصلا اهل قهوه نبودم، دو تا استکان قهوه سنگین سفارش دادم خوردم، با اینکه فروشنده گفت دوزش خیلی سنگینه، تمربن کردم، برگشتم خونه، مجدد خوابم نبرد تا صبح، یعنی دو شبانه روز بیدار بودم، خلاصه روز بعد صبح، یهو ضربان قلبم دقیقا بعد از رابطه با همسرم رفت بالای ۲۰۰، در صورتی که در حالت عادی بین ۶۰ تا ۷۰ نوسان میکنه چون ورزشکارم، خلاصه وحشت عجیبی رو تجربه کردم، اشهدم رو خوندم گفتم الان میمیرم، خلاصه اورژانس اومد و بعدش رفتم پیش دو سه تا فوق تخصص قلب و کلی آزمایش قلب انجام دادم همشون گقتن قلبت عین ساعت کار میکنه، عین قلب نوزاد اوکیه و گفتن بخاطر قهوه و بی خوابی بوده… خلاصه بخیر گذشت، اما ازون روز تا الان، یعنی این سه هفته، شبا تا میام سرمو میذارم رو بالش فکرای عجیب میاد به ذهنم که نکنه تو خواب سکته قلبی کنم بمیرم، یا وسط روز یهو ناخواستهنین افکاری میاد به ذهنم و سریع ضربان قلبم کمی میره بالا و ی لرزی تموم وجودمو میگیره و حس میکنم دارم میمرم در صورتی که همه چی اوکیه، فشارمم کمی میاد پایین، رفتم دکتر عمومی آلپرازولام ۰.۵ داد شبی یکی گفت بخور، شبا میخوردم تا خوابم ببره، اما الان بعد دو سه هفته مصرف، در طی روز بی حالم، انرژی ندارم، انگار دست و پاهام جون نداره، سست شده، تعادل ندارم انگار… این قضیه بدجوری رو زندگیم تاثیر گذاشته، اعصابمو خورد کرده، از تمرین و کار و … افتادم
الان هم ساعت ۴ صبح هست، بدنم لرز پیدا کرده، پاهام عرق کرده، از استرس و اضطراب و ترس، کلافه شدم دکتر، البته امشب گفتم قرص نخورم تا معتادش نشم که تا الان خوابم نبرد، لطفا کمکم کنید بگید چیکار کنم که این افکار دور بشن ازم، ممنونم ازتون.
سلام پسر من ۶ سالشه و تو گوشی عکس ترسناک انجلا رو دیده و شب ها تا صبح می لرزه ما باید چیکار کنیم ترسش از عکس بر طرف بشه
توجه داشته باشید که کودکان باید حتماً تحت سرپرستی والدین به اینترنت و تلفن هوشمند دسترسی داشته باشند. همانطور که محیط خانه را برای کودک امن میکنید و مثلاً اتوی داغ را کنار دست او نمیگذارید، در اولین قدم تلفن هوشمند و اینترنت را هم برای کودک خود امن کنید و محتوای مناسب با سطح رشدیاش در اختیارش بگذارید. در قدم بعدی، اگر خواب فرزندتان دچار مشکل شده است و بیقراری میکند، از بازی درمانگر کمک بگیرید.
سلام خجولی وکمرویی و بی اعتماد به نفسی و استرس و اضطراب و ترس اگه بصورت ذاتی يا همون ارثی باشه میشه بطور کامل رفعش کرد اون بخش ذاتی رو?
خیر! تنها یک انسان مرده هیچ احساس ترس و اضطرابی تجربه نمیکند. ترس، اضطراب و سایر احساسات دشمن نیستند. شما میتوانید یاد بگیرید برای از بین بردنشان تلاش نکنید، بلکه به آنها سالمتر و کارآمدتر واکنش نشان دهید. اما اگر قصد شما این باشد که بتوانید بجای دوری و اجتناب از موقعیتهای اضطرابآور، نسبت به چنین موقعیتهایی پذیرا باشید، بله! کتابهای «از ذهنت خارج شو و زندگی کن» یا «رهایی از زندان ذهن» میتوانند به شما کمک کنند. همینطور میتوانید از همراهی یک درمانگر کمک بگیرید.
سلام خسته نباشید ببخشید من چند وقته تیک گرفتم موقع راه رفتن تو خیابون به نوک کفشم نگاه میکنم ونمیتونم درست راه برم و هی خم راست میشم و نگاه به راه رفتنم میکنم و در کل خیلی اذیتم خواهش میکنم راهنمایم کنید ممنون میشم
متوجه شرایطی که تجربه میکنید میشوم ولی این جریانی که صحبت کردید تیک نیست و بیشتر شبیه به متمرکز شدن رو یه قسمت از بدن هست که نزدیک به وسواس هست و باید به انگیزه پشت این مسئله هم پرداخته بشه آیا تو محیطی که هستید منظورم خانواده بیشتر به این ها اینکه اینطوری راه برو، خودتو کج نکن، اینطوری بخور، بپوش اگر محیط این روند رو داشته باشه شماهم هم همین رفتارو با خودتون میکنید تو قالب جابه جایی وسخت گیری،
بسیارعالی بود ویک سوال دارم مادرزنم که ۸۵ساله هست مرتبا اظهاردارد که مردهمسایه اش میخواهد پسر ودختر مارابکشد باحالی که مردهمسایه پیرمردی خوش اخلاق وضعیف الجثه هست لطفا بفرمایید که درمانش چگونه است ممنونم
با پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشک) و مغز و اعصاب (نورولوژیست)، هر دو، مشورت کنید.
سلام لطفا جواب بدید چون خیلی مهمه من تقریبا یه چند ماه میشه از حرکات یا صدا های یهویی و بلند از جام میپرم و میترسم از جام میپرم انگار که دست خودم نیست و نمیدونم چیکار کنم اگه راه حلی هست بگید چون واقعا خجالت میکشم وقتی میترسم همه بهم میخندن؟؟
از جا پریدن و گوشبهزنگی، واکنشهای طبیعی بدن برای واکنش سریع به محیط هستند. در واقع سیستم اعصاب بدن، توان و نیروی خود را بسیج میکند تا واکنش مناسبی نشان دهد. اما در خصوص خجالتزده شدن یا همواره در تنش بودن رواندرمانگر میتواند به شما کمک کند، واکنشهای کارآمدتری به احساسات و شرایط جسمی خود نشان دهید.
بنده دچار یک ترسی هستم که در خودم نیست.اما بشدت حراس دارم..نمیدونم چطوری روحم در اختیار دیگران قرار گرفته است
با این اطلاعات اندک، هرگونه راهنمایی راه به خطا خواهد برد. چند احتمال وجود دارد، با رواندرمانگر یا روانپزشک مشورت کنید. ایشان در طی ارزیابی اطلاعات لازم را دریافت کرده و به شما راهنمایی خواهند داد.
سلام من ۲۵سالمه همیشه ترس وحشت دارم میترسم هرکسیورو ک میبینم میترسم ک میخواد منو بکشه طوری شدم ک بیشتر مواقع نمیدونم چیکار میکنم انگار کسی داره باهام حرف میزنم ولی نمیبنم کلا نمیدونم دارم چیکار میکنم از زندگیم خسته ام چرا همش ترس دارم توهمات الکی شک دارم ازهمه
متوجه شرایطی که تجربه میکنید میشوم چندتا نکته رو درنظر بگیرید اگر این مسئله بیشتر از ۶ ماه هست که شما رو درگیر کرده وحتی باعث شده خواب، انرژی، تغذیه شما و تحت الشعاع قرار بده حتما باید مورد ارزیابی بالینی قرار بگیرید و درمان تخصصی دریافت کنید.
اگر پسر جوانی دچار اضطراب باشد و حتی موقع تنها راه رفتن در خیابان احساس کند هر لحظه کسی ممکن است به او حمله کند، چطور میتواند به اضطراب خود غلبه کند؟
اگر این ترس و اضطراب باعث شده این پسر جوان از خانه خارج نشود، از موقعیتهای اجتماعی و مهم زندگی دوری کند، مهارتهای تحصیلی یا شغلی مناسب را فرانگیرد، قادر به حضور در محل کار نباشد یا نتواند روابط صمیمانه باکیفیتی برقرار کند، میتواند با کمک رواندرمانی یا دارودرمانی بهبود یابد و به سمت ارزشهای زندگی خود قدم بردارد. برخی کتابهای خودیاری مربوط به اضطراب و ترس نیز میتوانند کمک کنند.
سلام دخترم ۱۱ ساله دارم که به طرز بیماررگونه ای از حشرات میترسه لطفا راهنمایی کنید
اگر این ترس و اضطراب باعث شده دختر شما نتواند از خانه خارج شود، از مدرسه و سایر موقعیتهای اجتماعی و مهم زندگی دوری کند، مهارتهای تحصیلی مناسب را فرانگیرد، قادر به حضور در طبیعت یا محیطهای غیرشهری نباشد یا نتواند روابط صمیمانه باکیفیتی برقرار کند، میتواند با کمک رواندرمانگر یا روانپزشکی که تخصص کار با کودک و نوجوان را دارد، بهبود یابد.
سلام من خانم ۳۷ ساله هستم من از سیزده سالگی اظطراب اجتماعی داشتم حضور در جمع و از لحاظ اینکه در میان مردم کاری انجام بدم یا از لحاظ نوشتن خیلی دستپاچه میشوم و دستام شروع میکنه به لرزیدن لطفا کمک کنید
تجربه اضطراب هنگام حضور در جمع با اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت است. ما به ندرت و بر بخشهای اندکی از حالات درونی خود کنترل داریم. برای مثال: نمیتوانیم تصمیم بگیریم مضطرب نباشیم و واقعا مضطرب نشویم. همچنین افکار اضطراب آوری که در ذهن داریم، با اراده ما از ذهن خارج نمیشوند. حتی در موارد بسیاری هرچه بیشتر برای رهایی از احساس یا فکر تقلا کنیم، بیشتر گرفتار آن میشویم. داشتن احساس اضطراب یک تجربه نرمال انسانی است، حتی خوانندگان بزرگی مثل آندرهآ بوچلی هم (به گفته خودش) در هنگام اجرا اضطراب را تجربه میکنند. پس مشکل تجربه اضطراب نیست. واکنشهای ناکارآمد به اضطراب هستند که میتوانند مشکلساز باشند. اگر واکنشهای شما به اضطراب، مانع آن شدهاند که یک زندگی ارزشمند را تجربه کنید و از افراد مهم زندگی خود دور شوید آنگاه میتوانیم بگوییم دچار مشکل هستید و نیاز به کمک دارید. اگر واکنش غالب و غیرقابل انعطاف شما برای دوری از احساس اضطراب در جمع حاضر نشدن یا دست کشیدن از مسائل و افراد ارزشمند زندگیتان است، یک درمانگر آموزش دیده و متخصص میتواند به شما در مسیر نزدیک شدن به یک زندگی ارزشمند و منعطف کمک کند.
سلام ، من ۳۴ سالمه ، حدود ۱۰ سال پیش یه شوک عاطفی تاثیر خیلی زیادی روی من گذاشت ، حالم بشدت بد شد و همه ش بالا میاوروم ، پاهام به رعشه میوفتاد و دوسدلشتم یکی دستامو ماساژ بده و دلداریم بده ، چندساعت طول کشید و بعد هم تا خوابم نبرد خوب نشدم ، از اونروز به بعد وقتی پیزی منو شوکه میکرد همون حال بهم دست میداد، یکسال تحت درمان بودم و حملاتش خیلی ضعیفتر شد، اما حالا بشدت ازمریضیِ دیگران از زخمی شدنشون از شکستگی های استخوان میترسم ، از دیدنِ حال بدیِ دیگران میترسم ، وقتی ام میترسم افت فشار پیدا میکنم ، وقتی میخوام جایی برم همه ش افکار منفی دارم که اگه اونجا چیزی حالم رو بد کرد و فشارم افتاد چی ؟ همه ی خاطرات تلخ و مریضی ها و صحنه های دلخراش میان تو دهنم و باعث میشن فشارم بیوفته ، این افت فشار شدیدا اذیتم میکنه و مانعم شده ، هرجا میخوام برم باعث میشه برگردم خونه ، افت فشارم واقعیه و توهم نیست ، واقعا حالم بد میشه و باید توی یک محیط امن دراز بکشم ، از همه چیز میترسم ، از اینکه توی هرشرایطی فشارم میوفته میترسم ، حتی اگه هیچ چیزی نباشه باز افکار خودم باعث میشن فشارم شدید بیاد پایین ، یکسال هم تحت درمان روانپزشک بودم ولی باز هم داره علائمش بیشتر میشه
بابت تجربه ناخوشایندی که داشتید متاسفم. حتما درد و رنج زیادی را تجربه میکنید و اینطور که مشخص هست مانع شما برای یک زندگی ارزشمند شده است. باتوجه به شرح حالی که دادید، دارو درمانی و رواندرمانی همراه با هم به شما توصیه میکنم.
من ترس از نخوابیدن دارم خوابو خیلی دوست دارم وقتی بعضی شبها که نتونم بخوابم تا چند روز ترس و استرس به سراغم میاد چیکار کنم تا این ترسم از بین بره
دوست عزیز! اطلاعات و جزئیات بیشتری نیاز است. در نظر داشته باشید که احساس ترس از بین نمیرود در عین حال تمرینهای ذهنآگاهی و پذیرش میتوانند به شما کمک کنند از سیطره احساس ترس خود خارج شوید.
سلام ،همسرم چند ساله که قصد خرید خانه رادارد ،ولی وقتی موقعیت خوب پیش میاد ،به هر بهانه ای شده منصرف میشود، ترس از جابجایی دارد ،یا ترس از جدایی از خانواده ،؟درمانش چیه
ممکن است مواردی که اشاره کردید وجود داشته باشد، مواردی دیگری مانند اهمالکاری، کمالگرایی، ترس از شکست، ضعیف در مهارت حل مساله و تصمیم گیری در میان باشند یا تنها با ایشان اختلاف نظر داشته باشید. با اطلاعات اندکی که شما دادهاید نمیتوان به قطعیت رسید و راه حلی هم نمیشود پیشنهاد کرد.
من فوبیا شدید اسانسور دارم چون چنبار توش گیر کردم:)
بنظرتون چیکار کنم ک این ترس از بین بره من واقعا دیگه دارم خسته میشم ازین استرس و اضطراب وحشتناک
افرادی زیادی دچار این مشکل هستند. اصطلاحا به آن ترس از مکانهای بسته یا کلاستروفوبیا میگویند. برای مثال: فلیکس بامگارتنر یا فلیکس بی باک، در سال ۲۰۱۲ از ارتفاع ۳۹ کیلومتری از داخل یک کپسول تنگ متصل به یک بالن بیرون پرید و سرعت نزدیک به ۹۰۰ کیلومتر در ساعت را تجربه کرد. اما به گفته خودش ترس از فضای تنگ لباسش را داشت و به کمک روانشناس بالاخره موفق شد علی رغم احساس ترس، پرش خود را کامل کند و به هدفش برسد. یک درمانگر باتجربه میتواند به شما در این مسیر کمک کند تا در عین تجربه ترس به اهداف خود نیز نزدیک شوید.
سلام من یه ۱ ساعت پیش نشسته بودم داشتم با دوستم بازی نیکردم که یهو دوستم درباره جن گفت یه ترس خیلی بدی افتاد تو بدنم بعد ۱ دقیقه بهتر شدم رفتم رو مبل نشستم همین که داشتم بازی میکردگ یهو بدنم شروع به لرزیدن کرد بدنم خیلی عرق کرد تپش قلب شدیدی گرفتم انقد ترسیده بودم که دوستم فک کرد مردم گفت یه بسم الله بگو گفتم خیلی بهتر شدم میشه بگید چرا اخه واقعا هیچی هم حس نکردم همه چی عادی بود یعنی ترسم الکی بوده؟؟واقعا ترسیده بودم انقد ترسسده بودم کع به مامان بزرگم پیام دادم بیاد پیش من منو ببره اتاق ۱۴ سالمم هست واقعا من زیاد ترسو نیستم نمیدونم چرا انقد ترسیدم اصن انقد بد بود یهو داشتم از حال میرفتم تو اون وضعیت هم با خدا حرف زدم هم یه بسم الله گفتم ولم کرد بهتر شدم لطفا جواب بدید ممنونم♡
احساس ترس یک تجربه کاملا طبیعی است و ترسیدن یک مشکل نیست که نیاز به حل شدن داشته باشد. بلکه واکنشهای ما است که اهمیت دارد. اگر در سایر جنبههای زندگی مشکلی ندارید، از افراد مهم زندگی خود دور نیافتادهاید و مانعی برای رسیدن به اهداف و ارزشهای خود ندارید، پس مشکلی نیست.
سلام. همیشه ترس ازجای تاریک و بسته شدن در دارم دستام عرق میریزه و اضطراب دارم جوری میشه ک احساس خفگی میکنم نفسم بندمیاد . بایدچیکارکنم
اگر این مساله کیفیت زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده و مانعی بر سر راه زندگی ارزشمند شما شده است، درمانهای مبتنی بر پذیرش و پایبندی یا درمان های شناختی رفتاری میتوانند کمک زیادی به شما کنند. این درمانها به شما کمک میکنند راه اندازهای ترستان را بهتر بشناسید. افکار و حالات خود را مشاهده کرده یا به چالش بکشید، با تمرینهای آرامسازی و ذهنآگاهی آشنا شوید و در نهایت با ترس خود مواجه شوید.
با سلام دلیل ترس موقع دوری از خانه چیست
این موضوع میتواند به دلیل یک واقعه سخت و آسیبزا، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، گذرهراسی، وسواس یا موارد دیگر بوده یا صرفا یک واکنش طبیعی به یک موقعیت و محیط جدید باشد.
سلام خسته نباشید بنده سی ودو سالمه من حدودنه ماهه پیش کرونا گرفتم وحدود ده روزی طول کشید وخوب شدبعد حدوده یک هفته گذشت تاروزسیزده بدر شدما همگی رفتیم به کوه واونجا خیلی پیشه گلها عکس گرفتیم ،وازدوسه روزبعدش احساس گلودردم شروع شد انگاریکی داره خفه میکنه آدمو رفتم دکترسفکسیم داد خوردم خوب نشددوباره رفتم کواموکسی کلاوداد اونو خوردم یه خورده بهتر شدم ولی کامل خوب نشدم دوباره رفتم دکترگفتن چیزی نیست بعد یه طرفه گلوم خودش خوب شدولی سمت راسته گلوم دردداره دردش ازیه طرف گلوم شروع میشه میاد تا زیره گوشم وازگوشم به بالا تا یک طرف پیشونیم وسرم احساس گرفتگی میکنم البته سینوزیت هم دارم وبا اینکه اتاقم جداست وقتی میرم بخابم با کوچکترین صدا حتی صدای خوردن یه استکان به همدیگه یه احساس ترسی به دلم میشینه ولی موضوع اصلی این احساس خفگی دریک طرفه گردن وگلوبه چه خاطرهست؟البته آزمایش خون وتیروئیددادم ازگلو وگردن وغده لنفاوی هم سونو گرافی انجام دادم همش خوب بود ….پس این احساس دردوخفگی دریک طرف گردن وگلو بخاطر چیه؟ممنون میشم اگه جوابمو بدید 🌹
در مرحله اول از وضعیت جسمی یا سابقه آلرژی خود مطلع و مطمئن شوید. اگر مشکل جسمی یا آلرژی نبود، اضطراب و ترس هم میتوانند حالت تنگی نفس و خفگی ایجاد کند.
سلام خسته نباشید من ۴۱ساله هستم سال به سال ترسم افزوده میشود احساس میکنم همه جا برایم ناامن شده چکارکنم احساس میکنم از همه ضعیف تر و افسرده تر هستم یه راه کاری برایم بگویید
حتما احساسات سختی را تجربه میکنید. احساسات برای محافظت از ما به راه میافتند، اما گاهی خود را مغلوب این احساسات میبینیم. میتوانید در این زمانها بیاد بیاورید که چه کسی در همین لحظه و اکنون به این احساسات نگاه میکند و آنها را تجریه میکند؟ احتمالا پاسخ خواهید داد من، پس شما از این احساس ترس و افسردگی بزرگتر هستید. ترس و افسردگی بخشی از تجربه شماست. و کمیت ثابتی در شما هست که توان مشاهده این احساسات را دارد. بنابراین راهی برای چیره شدن بر این احساسات خواهد بود. یک متخصص سلامت روان با پرسیدن چند سوال و ارزیابی جامع میتواند تشخیص دقیق تری داشته باشد، سپس با همکاری و توافق شما اهداف و طرح درمان را تهیه کرده و به شما کمک خواهد کرد در عین تجربه ترس، اضطراب و افسردگی، زندگی ارزشمند و منعطفتری را در پیش بگیرید. درمانگر در این مسیر به شما کمک میکند راه اندازهای ترستان را بشناسید، واکنشهای کارآمدی را به آنها نشان دهید و در جهت اهداف ارزشمند خود زندگی کنید.
من خیلی میترسم اصن دل جرعت ندارم چند نفر اونجا دعوا مکنن من اینجا میترسم استرس دارم اگ میشه کمکم کنید مچکرم
دل و جرئت داشتن به معنی تجربه نکردن حالت های جسمانی ترس مثل تپش قلب و لرزش بدن نیست. همه افراد به شدتهای مختلف و بسته به شرایط، ترس و نگرانی را تجربه کردهاند. این حالتها پاسخ طبیعی بدن برای آماده کردن شما به واکنش هستند. ما روی این حالتها کنترل کمی داریم. ما تنها میتوانیم انتخاب کنیم تسلیم این احساسات شویم یا اجازه دهیم این احساسها با ما بمانند و اقدامی که برایمان اهمیت دارد را در پیش بگیریم. زمانی که شروع به اقدام کنید، بدنتان هم به آرامی با تصمیم شما منطبق میشود. همانطور که ماهی سیاه کوچولو میگفت: « راه که بیافتیم ترسمان میریزد»
با سلام و احترام
بنده پسر ۲۹ هستم. یک ماه مونده که سربازیم تموم شه با مافوق م درگیر شدم ولی نتونستم حرف دلم رو بهش بزنم. شبش توی خواب دچار تپش و تنگی نفس شدم. دکتر متخصص قلب رفتم اکو و نوار قلب گرفتن چیزی نشون نداد. حتی متخصص غدد رفتم هیچی نشون نداد. حتی تو این دوران سوار تاکسی میشدم و تنگی نفس میگرفتم و رانندگی هم نمیتونستم بکنم. ولی رفته رفته بهتر شدم ولی بعضی موقع ها دچار تنگی نفس و تپش میشم. آدم شادی هم هستم و سربازیم تموم شده ولی نمیدونم چرا اینطور میشم؟،؟!؟ حتی ورزش و ریلکسیشن انجام میدم و با حمله پانیک کامل آشنا هستم که چطور مقابله کنم. میخواستم بدونم رفته رفته بهتر میشم یا نه ؟!؟! ممنون از شما
حملات وحشت میتوانند ناتوانکننده باشند. ممکن است با فاصله گرفتن از محیط و دوره پر استرس خدمت، بهبودی پیدا کنید. اما در نظر داشته باشید در صورتی که وضعیتتان بهتر نشد حتما برای درمان اقدام کنید. برای مثال، اگر تا ۱ ماه پس از تجربه حمله وحشتزدگی نگرانی مداوم از دوباره رخ دادن حملات داشتید و از انجام فعالیتهای روزمره خود ناتوان شدید، حتما به متخصص سلامت روان مراجعه نمایید.
سلام لطفا جواب بدید چون خیلی مهمه من تقریبا یه سالی میشه از حرکات یا صدا های یهویی و بلند از جام میپرم و میترسم و بارها وقتی معلم داد میزد من از جام میپرم انگار که دست خودم نیست و نمیدونم چیکار کنم اگه راه حلی هست بگید چون واقعا خجالت میکشم وقتی میترسم همه بهم میخندن؟؟
اینطور که متوجه شدم، شما ابتدا میترسید و از ترس خود شرمنده و خجالتزده میشوید. چه بسا ممکن است خود را بابت این ترس سرزنش کنید. جالب است بدانید ما زمانی احساس شرم میکنیم که فکر کنیم تنها، دور افتاده و متفاوت از دیگران هستیم. آیا شما واقعا متفاوت از دیگران هستید؟ آیا واقعا نقصی دارید؟ ترسیدن نقص نیست. اما فرض کنیم که هست. آیا شما در بوجود آمدن آن نقشی داشتید؟ آیا با میل خود میترسید؟ شاید همکلاسیهای شما افراد مشفقی نباشند. اما تمرینهای شفقت با خود به شما کمک خواهد کرد. با خودتان مهربانتر باشید. احساسات دردناک خود را بعنوان تجربهای طبیعی در نظر بگیرید و از حق خودتان دفاع کنید. اگر دست شما شکسته بود و هر بار معلم به آن ضربه میزد و دیگران میخندیدند چه کسی مقصر بود؟ شما یا آنها؟ چه کسی باید شرمنده میشد؟ شما یا آنها؟ یک درمانگر با تجربه میتواند به شما کمک کند اعتماد بنفس بیشتری داشته باشید و کمتر در دام ترس و شرم گرفتار شوید.
سلام من از کلا توماشین سوار شدن میترسم شدید دست و پام خشک میشه ۶ماه بیرون نرفتم از زندگی
استرسم بالاس رفلاکس معده ام دارم
چه تجربه ناتوانکننده و سختی! شما استرس زیاد و حالتهای جسمی ناخوشایندی را تجربه میکنید که دوستشان ندارید و ترجیح میدهید آنها را تجربه نکنید. قطعا من هم دوست ندارم جای شما باشم. اما شما اکنون چنین تجربهای دارید. چه انتخابهایی دارید؟ میتوانید به در خانه ماندن ادامه دهید. به شکل موقت ترس شما را کاهش میدهد یا جلوی آن را میگیرد.. اما ترس باز خواهد گشت ضمن آنکه شما را از یک زندگی ارزشمند باز میدارد. حالا شما با دو مشکل روبرو هستید: هم میترسید و هم از آنچه برایتان مهم است دور شدهاید. رواندرمانی به شما کمک میکند در عین تجربه ترس، از جنبههای مهم و ارزشمند زندگی دور نشوید.
سلام وقتتون بخیر من۲۶ سالمه چند وقته که از شب شدن میترسم میخوام همش روز باشه، از وقتی در حمام قفل شد ومن تو تاریکی ۵دقیقه موندم اینطور شدم، آلپروزولام هم نصف میخورم، باز شبها تپش قلب وتنگی نفس میگیرم، لطفا راهنمایی ام کنید ممنون
اگر تحت درمان دارویی هستید، مهم است که دوره درمان خود را زیر نظر متخصص اعصاب و روان ادامه دهید. میتوانید با پزشک خود درباره دز دارو یا تجویز داروی دیگری مشورت کنید. پژوهشها نشان میدهند درمانهای شناختی رفتاری در کنار دارودرمانی، اثر بهتری بر مشکلات اضطرابی و ترس دارند. و میتوانند اثر همافزایی بر سلامت شما داشته باشند.
سلام وقت بخیر، من از شب شدن میترسم چند روزه که شب ها استرس شدید وتپش قلب میگیرم ، میخوام همش روز باشه لطفا راهنمایی ام کنید ممنون وآلپروزولام نصفش مصرف میکنم
اگر تحت درمان دارویی هستید، مهم است که دوره درمان خود را زیر نظر متخصص اعصاب و روان ادامه دهید. میتوانید با پزشک خود درباره دز دارو یا تجویز داروی دیگری مشورت کنید. پژوهشها نشان میدهند درمانهای شناختی رفتاری در کنار دارودرمانی، اثر بهتری بر مشکلات اضطرابی و ترس دارند. و میتوانند اثر همافزایی بر سلامت شما داشته باشند.
سلام پسرم چهارده سالشه از زمانی که بلوغ شده حدود شش ماه که در زمان رانندگی در جاده احساس ترس میگیرد احساس خفگی میکنه و میگه بابا بزن کنار بعد یکی دو دقیقه آرام میشه احساس خشک شدن گلو هم داره تشکر از راهنمایی شما
به تاریخچه و اطلاعات بیشتری احتیاج داریم. به طور کلی اگر مشکل جسمی وجود ندارد، اینها میتواند نشانه اضطراب باشد. چرا شرایط جسمی مهم است؟ در دوره بلوغ سرعت رشد اندامها زیاد است و ممکن است این رشد متوازن نیاشد. برای مثال رشد اندامها سریعتر از توان قلب یا ریه باشد، نیاز اندامها به اکسیژن باعث افزایش غلطت کربن دی اکسید در خون شده و تجربهای شبیه حمله وحشت رخ میدهد. از آنجا که به حادثه استرسزای خاصی اشاره نمیکنید و به یک رویداد رشدی مثل بلوغ اشاره کردهاید، پیشنهاد میکنم در مرحله نخست، درباره سلامت جسمی یا رشد جسمی فرزندتان مطمئن شوید.
سلام.۲۴ سالمه حوالی ۱۲ ساله بخاطر کابوسای جن از تاریکی میترسم.بخصوص اینکه توی روز هم به وضوح دیدم و یه وقتایی صدا و یا دیدن توی شب داشتم و از این نظر که بقیه هم تجربه مشترک یا هماهنگ بامن داشتن، یکم خیالمو از پارانوئید راحت میکنه.سه چهار ساله بی علت بهتر شدم اما یهو اضطراب و ترسش سراغم میاد و حس میکنم واقعا چیزی هست.بخاطر این مشکلم خیلی وقتا میمونم تا روز شه بعد بخوابم.حالا نمیدونم ترس از تاریکیه یا تنهاییه یا جنه یا چی.ولی خوابام شاید یکی دوساله تقریبا قطع شده.خیلی سعی کردم تو تنهایی بخابم یا با شب خوابِ روشن یا به مرور خاموش کنم اما نمیشه چون بعد یه مدت دوباره سراغم میاد.واقعا واسه زتدگی اینده مشترکم نگرانم بهاطر این موضوع.در ضمن مغزم بشدت قدرت تصورش بالاست و تا وارد تاریکی میشم یا تنها میشم( بیشتر توی شرایطی که ترس سراغم میاد)کلی صحنه سازی میکنه.علت بازگشتشو نمیدونم.شروعش با دیدن فیلم حلقه(نسخه ژاپنی) توی ۹ سالگی بود.اما خب اگر اونه که صحنه های واقعی و مشترک چرا وجود داره؟ و منم از همون سالا افت تحصیلی داشتم.از نظر اجتماعی هم عادیم. و اینکه مسئله ی دیگه، خیلی وقته متوجه شدم بی علت استرس دارم حتی شاید خودمم متوجه نشم به نوعی انگار استرس درونیه.بخاطر همین چند وقته جدیدا عصبی یا ناراحت میشم دچار لکنت میشم
لطفا راهنماییم کنید
دوست عزیز! مواردی که فرمودید شبیه یک تجربه دردناک و آسیبزا از کودکی است که اثراتش در بزرگسالی شما هم خودش رو نشون میده. برای حل این مشکل، حتما به کمک متخصص نیاز دارید. اما نکتهای که باید در نظر داشته باشید: رعایت نکردن بهداشت خواب، حتما مشکل شما را پیچیدهتر خواهد کرد.
سلام.من ۲۲ سال دارم و گذشته خوبی نداشتم وقتی یادم میاد آزار میبینم مشاور هم زیاد رفتم ولی هنوز همون شرایط هست . حس میکنم دچار سندروم شدم. یعنی اختیار بعضی کارام اصا دستم نیست. یهو پر انرژی شاد چند روز اوکی هستم کاری انجام میدم و بعد چند روز پشیمون میشم و ناراحت و سر هفته یا ۴،۵ روز یه بار نا امید میشم. دچار اضطراب و وحشت اجتماعی هستم. بعضی وقت ها وقتی مشکلاتم رو میدونم و میدونم که با واقعیت متناسب نیست بی اهمیت میشم بهش تا چند روز ولی خب زندگین در کل خوب پیش نمیره تحصیل دانشگاه و کنکورم خراب پیش رفت الان دانشجو ترم ۷ هستم و مرخصی گرفتم منتظر تایید دانشگام و مشاور دارم. شما چه راه حلی برام پیش نهاد میکنید در کنار مشاور برای درمان سریعتر؟
این مشکلات از خود کودکی داشتم خاطراتش یادم هست ولی اون موقع بچه بودم و نمیدونستم توی نوجوانی هم از ۱۴ سالگی این ها یواش یواش شدتش زیاد شد و باز هم نمیدونستم ولی این سال آخری از تابستون متوجه موضوع شدم.
اگر تحت درمان هستید، به همان ترتیبی که درمانگرتان مشخص می کنند پیش بروید. اگر علائم جسمی شدیدی نیز دارید یا گاهی احساس میکنید تجارب خارج از بدن و غیر واقعی دارید، از دارو درمانی در کنار روان درمانی نیز بهره برید.
سلام من ۲۶ سالمه بچه دار نمیشم و برای بچه دار شدن باید کاشت جنین انجام بدم موقعی که میخام برم جنین بکارم از صدا ها میترسم و احساس میکنم صدا تو شکممه خواهش میکنم کمکم کنید
اقدام برای بچهدار شدن برای بسیاری افراد استرسزا است. حالا اگر وضعیت فرد مانند شما پیچیده شده باشد، میتواند استرس بیشتری همراه بیاورد. پیشنهاد میکنم به متخصص سلامت روان مراجعه نمایید چرا که نیاز است ارزیابی جامعی صورت گیرد و سپس به شما راهنمایی یا درمان خاصی پیشنهاد گردد.
باسلام درودخدمت شما پزشکان زحمت کش محترم منم ازدوران نوجوانی تاالآن که۴۰سال دارم ترس.فوبیا از دعوا دارم درحالی که اصلا جنگی هم نیستم ولی گاهی پیش اومده که فقط خشکم میزنه وهیچ عکس العملی ازخود بروزنمیدم که بعضی وقتا باتمسخراطرافیان روبرو میشم ترابخدا راه حلشوباجواب بهم بدین بسیار سپاسگزارم وممنون ازبزرگوایتون
هر زمان با تهدیدی روبرو میشویم، سیستم اعصاب مرکزی واکنشهای معروف به «جنگ/ گریز یا خشک زدن/از حال رفتن» یا «Fight/Flight, Freeze/Flop» را در بدن راه میاندازند. اگر فرد خود را قادر به مقابله ببیند، پاسخهای جنگ مانند: پرخاشگری و دعوا و دفاع از خود نشان میدهد. اگر خود را قادر به مقابله نبیند، واکنشهای گریز مانند دوری کردن، مخفی شدن یا دویدن را فراخوانی میکنند. این واکنشها مربوط به اعصاب سمپاتیک هستند. در مواردی فرد برآورد میکند که شدت خطر زیاد است یا خطر ناگهانی او را احاطه کرده، واکنش خشک شدن راه اندازی میشود. و اگر مطلقا باور داشته باشد که در چنگال خطر گرفتار شده و هیچ راه فراری نیست و قرار است درد زیادی را تجربه کند، از حال میرود. این واکنشها در طول چندین هزار سال در بدن موجودات زنده و همینطور انسانها تکامل یافته و طراحی شدهاند تا آنها را از خطر حفظ کنند. بنابراین طبیعی است اگر کنترل چندانی روی آن ها نداشته باشید. در مورد شما، یک رواندرمانگر آموزشدیده می تواند با استفاده از تکنیکهای گسلش شناختی و تمرینهای ذهنآگاهی مبتنی بر بدن، به شما کمک کند واکنش کارآمدتری به وقایع تهدیدکننده و استرسزا نشان دهید.
سلام من سه ساله ترس وجودم را گرفته دکتر هم رفتم یک سال ونیم داروی ضد استرس خوردم کمی فرق کردم ولی بازهم اون حالت ترس رادارم چگونه از ترس رها شم ممنون
داشتن ترس طبیعی است. ترس و اضطراب و سایر احساسات دردناک بخشی از تجربه طبیعی ما انسانها هستند. ما نمیتوانیم هرگز نترسیم. اگر هرگز نمیترسیدیم، اکنون زنده نبودیم. هدف شما برای رها شدن از ترس، هدف دستیافتنی نیست. اما میتوانید با تمرینهای ذهن آگاهی، تحمل ابهام و اقدام به انجام آنچه برایتان اهمیت دارد، واکنشهای کارآمدتری به ترس نشان دهید.
سلام ما تقریبا یک الی یک ونیم ساله که خونمون رو ساختیم و کردیم ۴طبقه بدون اینکه دورشو سیمانکاری کنیم من حالا هربار که یه کم باد شدید میاد میترسم اصلا شبا تاصبح بیدار میمونم باد به سرعت میوزه من هربار انگار قلبم دیگه کار نمیکنه از باد متنفرم
هر ترسی که ناسالم نیست. اتفاقا ترس و سایر احساسات اطلاعات و پیام های کاملا مفیدی می توانند برای ما داشته باشند. اگر ترس نبود ما هرگز خانههای مقاوم امروزی را نمیساختیم. ترس شما چه پیامی برایتان دارد؟ ذهنتان چه مسالهای را شناسایی کرده است؟ آیا این مساله قابل حل است؟ چه راهحلهایی وجود دارد؟ آموختن فرآیند حل مساله از مراحل مهم درمانهای شناختی و رفتاری است که میتوانید با کمک گرفتن از منابع متنی و صوتی موجود یا مراجعه به متخصص سلامت روان آن را بیاموزید.
سلام من چیز های که یهویی جلو من ظاهر میشوند یا صدا های عادی یهویی تکون میخورم چند ماه ای است که اینجوری شدم باید چی کار کنم
اگر شما را از افراد و فعالیتهای مهم زندگیتان دور نکرده است. لازم نیست کاری کنید. در غیر این صورت برای درمان و مشاوره اقدام کنید.
با سلام .من از دندانپزشکی وحشت زیادی دارم. با این که چندین بار به دندانپزشکی مراجعه کردم ولی باز هر دفعه که میخوام برم از چند هفته قبل دچار اضطراب و افسردگی وبی حوصلگی میشم .همچنین خیلی دوست دارم رانندگی کنم ولی خیلی میترسم .لطفا کمکم کنید.
درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی به شما کمک میکند ظرفیتی در وجودتان برای ترس و سایر احساسات دردناک ایجاد کنید و در جهت زیستن یک زندگی ارزشمند، دست به اقدامات منعطفتر و کارآمدتری بزنید. فنون این درمان به شما میآموزد اقدامات ناکارآمد خود را شناسایی کنید، ارزشهایتان را شفاف کنید، به لحظه حال متصل شوید، از افکار و احساسات خود جدا شوید، ظرفیت پذیرش رد و رنج را افزایش دهید، تجربه خود را در یک بافتار منعطف ادراک کنید و اقدامات کارآمدتری داشته باشید.
سلام من از بس فکر کرده ام در طول زندگی بیماری افسردگی و وسواس فکری گرفتم و کلا بی حس و بی انگیزه و یه حالت دلمردگی دارم فکرم گاها مدام در پی تجسس جنبه های معنایی یه کار یا موضوعی میگرده که اینکار باعث هراس و ترس شدیدی در من بوجود میاره خیلی لاغر و ضعیف شدم بخاطر این سری افکار و اندیشه ها ی وسواسی و اخیرا میبینم که هر جا کسی دعوا کنه یا سر صدای بلندی از منازعه یا حتی بحث معمولی با صدای بلند ببینم و بشنوم از درون هراسان و ترسان میشم و انگار دنیا خاموش میشه برام از شدت ترس و ضعف که میکنم ایا قابل درمان و بهبود هستم میشه درمان شد؟
بله. هم درمانهای دارویی و هم روان درمانی میتوانند به شما کمک کنند. حتما به یک متخصص سلامت روان مراجعه کنید. یک درمانگر با تجربه، بدون قضاوتهای اخلاقی و با گشودگی به شما و مشکلات شما رسیدگی خواهد کرد.تنها به یاد داشته باشید این درمانها زمانبر بوده و نیاز به صبر و مشارکت شما دارند.
سلام من ازدواج کردم ومدت دو سال است دارم در یکی از کشور های اروپایی زنده گی میکنم یک مدتی هست ترس شدیدی دارم و احساس میکنم چیزی. داره منو تعقیب میکند
اطلاعاتی که ارائه دادهاید برای راهنمایی کردن کافی نیست. تنها پس از یک ارزیابی جامع میتوان به شما راهنمایی و مشورت داد. به یک متخصص سلامت روان مراجعه نمایید.
سلام ۲۳ ساله هستم و مادرم حدود ۱ ساله که سرطان گرفته و به خاطر شرایط سخت خیلی حال روحی و روانی بدی رو پشت سر گذاشتم،اما الان وضعیت با بهبودی مادرم بهتر شده اما یه مپضوعی هست اینکه اخیرا به طور ناگهای سر چیزای مسخره وحشت میکنم مثلا تا کسی از کنار با سرعت رد میشه یا یه حرکت غیر منتظره ،منو به شدت میترسونه اما خب سریع اروم میشم هیچ وقت اینطوری نبودم،میترسم جدی باشه باید اقدامی کنم و به مشاوره برم؟ممنون میشم راهنمایم کنید
تجارب دردناک اینچنینی حتما ردی از خود در ما بجا میگذارند. شما و خانوادهتان هم تجربه سختی را پشت سر گذاشتهاید. اگر این تجربهها و احساسات مانع فعالیتهای روزمره، زیستن همراه با ارزشمندی و دستیابی به اهداف شما شده است، برای مشاوره و درمان اقدام نمایید.
من یک پسر دوازده ساله دارم که تقریبا از همه چیز وهمه کس میترسد ولی بروز نمیدهد و فقط تفره میرود
شما براساس برداشتتان از رفتارهای فرزندتان به این نتیجه رسیده اید که او میترسد. شاید میترسد. شاید هم نمیترسد. یه سوالات پاسخ دهید: این ترس چه مشکلاتی برای او به همراه آورده است؟ ایا او را از ارتباط با همسالانش محروم کرده؟ افت تحصیلی داشته است؟ ایا سلامت جسمی او را به خطر انداخته؟ آیا مشکلاتی در خانواده شما بوجود آورده است؟ اگر چنین مشکلاتی هست، برای مشاوره و درمان اقدام کنید.
سلام من ۵۹سالمه ازنوجوانی هراس اجتماعی شدید دارم دکتر رفتم نتيجه نگرفتم خيلي عذاب می کشم
سلام يكي از موضوعاتي كه در هراس ها مهم است اجتناب فرد است افراد هنگامي كه با محركي كه عامل ناراحتي اونها بوده روبرو ميشوند شروع به حذف اون موقعيت ميكنند و از اون موقعيت اجتناب ميكنند
همين موضوع منجر به اين ميشود كه در طولاني مدت ترس اين افراد بيشتر شود و منجر به تداخل در عملكرد گردد
از عوامل ديگه اي كه ميتوان اشاره كرد ذهن قضاوت گر فرد است كه منجر به ارزيابي و قضاوت غيرواقع بينانه نسبت به خودتان و محيطي كه قرار ميگيريد ميشود و همين موضوع سيكل هاي تكراري را رقم ميزند
لازم است كه شما اين موضوع را آگاه شويد كه مشكل، قضاوت بقيه نيست استانداردهاي غيرواقع بينانه اي است كه احتمالا گاهي در تعاملات نسبت به خودتان داريد و انتظار داريد كه تك تك آنها براورده بشه و چون اين اتفاق نميفته ترجيح ميديد كلا موقعيت را حذف كنيد
در موقعيت هايي كه تصور فاجعه آميز وجود داره به جاي حذف آهسته آهسته خودتون قرار بديد و با قرار دادن به مغز اين پيغام ميديد كه اوضاع اون قدر ها هم بد نيست
سلام خسته نباشی ممنون از مشاوره شما مطالب خیلی خوبی ومفیدی دراختیارمیذارید سپاسگذارم. یه مدتی است به مشکلی بر خوردم. مثال میزنم:یروز صبح گاه داشتم میرفتم سرکار تاریک بوده ا وسرم توگوشی بود یکلحظه یه نفر اومدم جلوم من یلحظه کاملا روح روانم رفت یه حس عجیبی بود. وایسادم دادزدن رو سرپسرو. دادکه میزدم اصلا نمیدونستم دارم چی میگم و فقط همیطور نفس میزدم.. بعدازاون ماجرا چندبار پیش اومده. وقتی یلحظه کسی صدام میزنه یا ازجلوم یکدفعه درمیاد روحم کاملا بهم میریزه وترس عجیبی بهم دست پیدامیکنه
من هم همین مشکل رو.دارم خیلی خجالت میکشم از ترسهای بی دلیلم
سلام . به نطر میرسه یه حمله وحشت زدگی داشتید.آیا قبل از اون اتفاق خاصی براتون افتاده؟ . برای درمان بهتره از روشهای درمان شناختی رفتاری و همچنین حساسیت زدایی منظم به تنهایی یا در بستر هیپنوز استفاده بشه…
سلام من ۲۰ سالمه یبار تو بچگی تو مترو بودم یهو از همه چیز و همه کس ترس شدید گرفتمو تو بغل مامانم گریه کردم ازون روز به بعد هیچوقت بدون مامانم نتونستم جایی برم . الان حتی با مامانممهرجا برمیا حتی خونه باشم از همه چی میترسم و حس بد بهممیده همه چی.تو ماشین هم نمیتونم بشینم تا یکمماشبن سرعت میگیره بدنم داغ میشه و میلرزه و بی حال میشم و تپش قلبو تنگی نفس میگیرم. یه حس بی تعادلی و ضعف هم تو پام احساس میکنم .یبارم چندماه پیش تو عروسی انگار یهو از خواب پریدم اصن نمیدونم چیشد ولی حالم یه حور خیلی عجیبو ترسناکی شد…توروخدا کمککنید
منم مدتیه همینطور میشم. خیلی حس بدیه. و نمیدونم باید چکار کنم
با سلام با توجه به صحبتهای شما به نظر میرسه که شما دچار حمله پانیک یا اضطراب وحشتزدگی هستید و همانطوری که از اسمش پیداست ریشه در اضطراب داره که علل مختلفی داره درمان این اختلال بوسیله خودتون به تنهایی کمی مشکل هست اما اگر بتونید بر اضطرابتون غلبه کنید و تکنیکهای آرامش سازی رو استفاده کنید میتونه کمک موثری به شما بکنه بطور خلاصه چند مورد رو عرض میکنم
۱-ریلکشین یا مدیتیشن بطور مرتب در ساعات خاص انجام بدین
۲- به خودتون یاد آور بشید که از اختلال پانیک هیچ آسیبی به شما نمی رسه. این تنگی نفس تپش و احساس خفگی گذراست و هیچ آسیب جسمی ایجاد نمیکنه با دانستن این مطلب از وحشت شما کاسته میشه
۳_تمرین تنفس شکمی (یک دست روی سینه دست دیگر روی شکم)
در هر دم باید شکم شما بیشتر از سینه به سمت جلو بیاید و چند ثانیه مکث مجددا بازدم شکم نسبت به سینه بیشتر به داخل بدن میرود
۴-در هنگام پانیک با تنفس شکمی میزان تپش کم شده و از وحشت زدگی کم میشه. در صورتی که به تنهایی نمی یتونید بر پانیک خود غلبه کنید نیاز به مراجعه به روان درمانگر هست و در صورت تشخیص، دارو درمانی هم ممکنه نیاز باشه
تنها نیستید منم همین طورم احساس جدایی کامل از محیط اطرافم میکنم انگار تازع بدنیا اومدم و هیچ درکی از دنیا و ادم هاش و زندگی ندارم مثلا از دیدن شنیدن ادم ها همه چیز میترسم و اططراب شدیدی همراه به حالت تهوع بهم دست میده منم ۱۹ سالمه و از ۱۰ سالگی وسواس فکری داشتم این فکرم داشتم ولی اونموقعه انقدر شدید نبود ی چن ماهی هست اقدام کردم به رفع وسواسم و واقعا نتيجه گرفتم با تکنیک ان ال پی اما این موضوع دیروز خیلی شدید شد و من هیچی نمیتونم بکنم بخورم بخوابم همش اظطراب و حس گیجی بهم دست میده و میخوام برم پیش روانپزشک
من ترس از بیمار شدن در هر لحظه همراهمه نمیدونم چیگار کنم دست خودم نیست
سلام، طی دوره همهگیری کرونا این نگرانی خیلی شایعتر شده، به علاوه همه ما انسانها تا حدی گوشبزنگ و مراقب سلامتی خودمون هستیم ولی گاهی به این نگرانی بیش از حد توجه میکنیم و خودش باعث دردسر میشه. اگه این ترس انقدر شدیده که روی زندگی روزمرهتون تاثیر منفی گذاشته بهتره که با مراجعه به روانشناس مسئله رو حل کنید. ولی اگه خیلی مساله ساز نیست خوبه که به خودتون یادآوری کنید بخشی از روند طبیعی زندگیانسان بیماریه و ما فقط میتونیم تا حدی با رعایت بهداشت و ایمنی ازش پیشگیری کنیم و کنترل صد در صدی رو این ماجرا نداریم، پس خوبه که برای خودمون حد و حدود رعایت منطقی و متعادل رو مشخص کنیم از زیاده روی پرهیز کنیم.
سلام
من دخترم ۱۴ سالمه ، دیروز با مامانم رفتم خرید اصلا نمیدونم چیشد ولی یهویی ترس افتاد به جونم . هرررر مردی و میدیدم میترسیدم فکر میکردم الان منو میدزده و… نمیدونم چرا اینطور
سلام : جهت پاسخ دقیق با سوال تان ، اتفاقات ۱ ماه گذشته تان را بررسی کنید همچون خبر هایی که شنیدید و اتفاقاتی که در اطراف شما افتاده چرا که یقینا تاثیراتی را بصورت ناخودآگاه بر روی ذهن و روان شما گذاشته است. همچنین سابقه خانواده شما باید بررسی و مورد مطالعه قرار گیرد همچون سبک فرزند پروری و مباحث تربیتی مرتبط با خانواده تان. نیز مد نظر داشته باشید گاهی جهت گیری ناگهانی ذهن به سمت خاصی از تفکر ، نوعی دفاع ناخودآگاه برای فراموشی و یا نادیده انگاری موقعیتی دردناک و آسیب زننده است لذا مشورت با روانشناسی حاذق در این خصوص به شما کمک زیادی می کند.
سلام من چند وقت که وقتی از خواب بیدار میشم احساس میکنم یه حشره رو زمین در حال حرکت واونو میبینم بعد که خوب دقت میکنم چیزی نمیبینم
سلام دوست عزيز براي ارزيابي دقيق تر توضیح بیشتری لازم است چند وقته
ایا شروعش یا اتفاق خاصی همراه بوده و……
ازهمه چیزبدم میاد یهویی ترس درمن ایجاد میشه.مثلا الان از تمام صداها میترسم صدای جیرجیرک روانیم میکنه استرس میگیرم.کجابرم صداشو بشنوم.چیکار کنم.
به نظر میاد یه اضطراب فراگیر دارید ممکنه دقیقتر بگید از چی میترسید و از کی ترسهاتون شروع شده؟ بهتره از تکنیک مواجهه تدریجی با ترسهاتون استفاده بشه
سلام من هنگام وزش باد خیلی میترسم بدنم میلرزه
وقتی شما دچار ترس میشید علت اینکه این هراس ماندگار میشه اینکه شما به دلیل ترس زیاد از مواجهه با آن موقعیت فرار میکنید و این بیشتر ذهن شما رو تشویق میکنه که از آن موقعیت بترسید پس اولین کار این هست که تلاش کنید در موقعیت های که باد می وزه قرار بگیرید اگرقادر به رفتن در موقعیت واقعی نیستید
ابتدا در حالت ریلکسیشن در محیطی آرام به تجسم موقعیت ترس آورتون بپردازید وزش باد و صدای باد حرکت درختان و سپس تنفس عمیق این تجسم رو بارها و بارها انجام بدین
سپس دیدن فیلمهایی با وزش باد
پدر پایان قرار گرفتن در موقعیت واقعی با وزش باد
در اصل مواجهه سازی با موقعیت ترسناک به مرور میتونه ترس شما رو از بین ببره
سلام من پدرم ۶۰سالشه از هرچیزه غیر واقعی میترسه مثلا دست به شارژر میزنه میگه نکنه برق منو بگیره یا مثلا آب میخوره میگه نکنه زهری چیزی تو اب ریخته باشن یا از روی چاه پلمپ شده رد میشه میگه نکنه بیفتم تو چاه ولی وقتی یه مورد جدید پیدا میکنه مورد قبلی رو دیگه ازش نمیترسه و این مورد فقط روزها براش اتفاق میفته لطفا کمکم کنین مادرم دیگه از دستش دیوونه شده
سلام، با توجه به تغییرات مداوم در موضوع و موقعیت ترس ایشون، به نظر میرسه مساله اصلی چیز دیگهست و این ترسِ همواره متغیر نشونهای از وجود مسئله دیگریست. با مراجعه به روانشناس و بررسی دقیقتر میتونید مساله اصلی رو شناسایی و حل کنید.
من خواهر زادهام چند روز پیش فوت کرده بوده بود بابام نصف شب یبارکی خبروبهم داد از اون روز شبا خیلی میترسم طوریکه وحشت زده هستم وتپش قلب دارم
سلام : از طرفی نحوه اطلاع رسانی بسیار اشتباه بوده اما اکنون وقت گله از چگونگی اطلاع رسانی نیست و نیزاز طرفی دیگراکنون فقدانی را تجربه میکنید که یقینا اثرات بدی بر روی روان و ذهن شما خواهد گذاشت. لذا با توجه به موارد عنوان شده ، سپری نمودن مراحل سوگ و شرکت در مراسمات و عزاداری و نیز انجام رسومات فرهنگی، کمک زیادی در احیای ذهن و روان تان خواهد نمود اما کافی نیست لذا پس از انجام مراسمات و اتمام آن باید به اموراتی مشغول شوید که شما را سریعتر به جریان عادی زندگی برگرداند و توجه تان از منبع درد و سوگ و خاطره بازی، تغییر و به سمت زندگی روزانه و طبیعی برگرداند. مد نظر داشته باشید این تغییر ممکن است به آهستگی اتفاق بیفتد لذا هر قدر تلاش کنید زودتر به چرخه زندگی عادی برگردید ، یقینا وحشت و تپش قلب و تنش وجودی تان زودتر کاهش یافته و طبیعی خواهد شد.
سلام من از بچگی فوبیا داشتم به خانوادم چاقو بزنم همیشه از اشپزخونه گریزان بودم میترسیدم کنترلمو از دست بدم همش استرس داشتم بخاطر این میخواستم با اون سن کمم از پنجره خودمو بندازم الان که۱۸ سالمه هنوز اون ترس از دست دادن کنترل و دارم و با اون ترس زندگی ممیکنم میشه لطفا منو راهنمایی کنید
سلام اين حالت شما وسواس فكري است كه عبارتست از هجوم ناخواسته (غيرارادي) و تكرار شونده افكار و تصاوير كه به صورت تكانه تجربه ميكنيد
پيشنهاد ميكنم حتما به روانپزشك و روانشناس مراجعه كنيد
سلام دخترم ۶سالش بودازدعواترسیده والان یک ساله توخواب خیره میشه به یک طرف دکتربردیم چون دوسالگی تشنج کرده بود گفتن صرع داره الان دارومصرف میکنه کاربامارپین۲۰۰ودپاکین۵۰۰ولی تو این یکسال هیچ تغییری نکرده است میشه راهنماییم کنید ممنون
ممکنه از دخترتون بپرسید قبل از خواب از چی میترسه؟اجازه بدید در مورد ترسهاش راحت صحبت کنه. بازیه اتاق تاریک براش انجام بدید.مثلا چراغها رو خاموش کنید و مسابقه بزارید هر کی زودتر عروسک رو پیدا کنه… برای درمان صرع حتما از متخصص اعصاب و روان کمک بگیرید
من یک پسر۱۱ساله هستم ترس شدید به چیزای ترسناک دارم مثلا تاریکی میشه کمکم کنید از بچه گی این جوری ام
ابتدا آرام سازی و ریلکسیشن انجام دهید (از اینترنت) تا به مرور به صورت یک عادت برای شما ایجاد شود پس از آن می توانید ابتدا ریلکسیشن انجام دهید سپس چشم های خود را ببندید و یک موقعیت ترس آور که همان تاریکی است را تجسم کنید و تجسم کنید که در محل تاریکی قرار گرفته اید زمانی که تصور کردید که دچار اضطراب می شوید بلافاصله حالت آرام سازی و ریلکسیشن را انجام دهید. هر روز به مدت یک تا دو هفته این کار را انجام دهید تا به صورت عادت درآید سپس وارد محیط واقعی شوید ( یعنی با مواجهه با موقعیت ترسناک ) اگر برای شما مشکل است ابتدا به همراه یک نفر در تاریکی بروید و بهمرور سعی کنید خودتان وارد موقعیتٍ تاریک شوید و سپس شروع به آرام سازی کنید. به مرور زمان حالت ترس و اضطراب شما کاهش پیدا میکند. اگر به تنهایی نتوانستید بر اضطراب و ترس خود غلبه کنید از یک روانشناس کمک بگیرید.
سلام من از غذا خوردن روبروی دیگران و حتا دوست پسرم میترسم و زیر تاثیر میروم و خودمم میدونم که غذا خوردن چیزی بدی نیست اما باز هم میترسم و دستانم میلرزه و حتی بعضی کارای دیگر عکس گرفتن یا چه میدونم آرایش کردن نمیدونم چرا ناخدا گاه زیر تاثیرمیرم و نمیتونم و حتی طرف مقابلم میفهمد که من زیره تاثیر رفتم اما خودمم از این حال خود متعجب هستم اما زندگی را خیلی برام سخت کرده
سلام، به نظر میاد این مساله براتون دردسرهای زیادی درست کرده و خوبه که برای شناخت بیشتر و حل مساله از روانشناس کمک بخواید و بدونید که کاملا قابل حله. اگه به افکار، انتظارات غیرواقع بینانه (مثلا اصلا موقع غذا خوردن تو جمع اشتباهی نکنم) و نگرانیهاتون در این مواقع بیشتر دقت کنید و آگاهتر باشید قطعا میتونید برخورد موثرتری با اونا داشته باشید و ماهرانهتر مدیریت کنید.
سلام خیلی ببخشید مزاحم شدم من الان ۵ساله نمیتونم برم ب جاده برم الا شبا خیلییی ترسم دارم دهنم قفل میشه ابه دهنم خشک میشه دیگهه خیلی کلافه شدم جای دورر الان نمیتونم برم ب رو گذر زیر گذرم نمیتونم برم خیلیی ترس دارم تو رو خدا کمک کنیین
سلام : چگونگی رفتارتان قبل ۵ سال و اتفاقات و مباحث ایجاد کننده و یا تشدید کننده استرس و ترس در طول زندگیتان باید بررسی گردد و عدم توانایی در سخن گفتن ، خشک شدن آب دهان و دور شدن از مکانهای تنگ و تاریک از نشانگان بارز ترس میباشد که باید توسط روانشناسی حاذق بررسی و تحلیل شود و سپس با توجه به تحلیل صورت گرفته تکنیک های لازم ارائه شود اما تکنیکهای اولیه برای خود آرام سازی همچون : ریلکسیشن و هوازی ، تنود عضلانی را انجام دهید تا برای مواجهه با تکنیکهای روانشناس آماده باشید.
سلام من ۱۳ سالمه میتونم از تاریکی خیلی میترسم وحشت دارم طوری که اگه تو تاریکی بمونم درجا سکته میکنم.
از تنهایی خیلی خیلی میترسم. از وسایل خونه میترسم از آینه میترسم از صدای دعوا میترسم از هر نوع حشرهای که روی کره زمین وجود داره میترسم. از کمد لباسام هم میترسم. یه ترس دیگه ام دارم اگه شب که همه خوابن از خواب پاشم مثلا بخوام برم سرویس بهداشتی میترسم و تا صبح که همه بیدار شن خودمو نگار میدارم . خیلی اذیت میشم تقریبا از همه چی توی دنیا میترسم خیلی بدههههههههه خیلییی خواهش میکنم کمکم کنید خواهش میکنممممم.
من یه برادر ۷ ساله ام دارم که از تاریکی از تنهایی و خیلی از موندن توی اتاق میترسه حتی از که کسی پیشش باشه بخاطر اینکه همش خود بخود میترسه که در اتاق بسته بشه و قفل بشه خیلی ترسه عجیبیه چیکار کنم براش دلم براش میسوزه لطفا راهنمایی کنید.
سلام من از بچه گی شب ها مترسم برم بیرون فکرهای منفی میکنم الان ۴۵سال دارم باز هم همان مشکل دارم ولی دوماه است که خیلی بیقرارم فکرهای منفی مکنم میشه کمکم کنید
شما دچار اختلال هراس خاص (تاریکی) هستید
وقتی شما دچار ترس میشید علت اینکه این هراس ماندگار میشه اینکه شما به دلیل ترس زیاد از مواجهه با آن موقعیت فرار میکنید و این بیشتر ذهن شما رو تشویق میکنه که از آن موقعیت بترسید پس اولین کار این هست که تلاش کنید در موقعیت هایی که تاریک هست قرار بگیرید اگرقادر به رفتن در موقعیت واقعی نیستید
ابتدا در حالت ریلکسیشن در محیطی آرام به تجسم موقعیت ترس آورتون بپردازید (شب و تاریکی) و سپس تنفس عمیق این تجسم رو بارها و بارها انجام بدین
سپس دیدن فیلمهایی در موقعیت شب اگر فیلم سه بعدی بتونید ببینید تجسم واقعی تر خواهد بود
ودر پایان قرار گرفتن در موقعیت واقعی شب و تاریکی
در اصل مواجهه سازی با موقعیت ترسناک به مرور میتونه ترس شما رو از بین ببره
در مورد افکار منفی از تکنیک کش (بستن کش به مچ دست و کشیدن هنگام آمدن افکار منفی به ذهن)
نوشتن فکر های منفی قبل از خواب و سپس خود گویی های مثبت مثل(من قوی هستم _من از تاریکی نمیترسم و…)
تجسم موقعیت های خوشایند زندگیتان در شب و موقعیت های ترسناک و تنفس عمیق
سلام من ۱۲ سالمه واز آینه میترسم از اینکه ممکنه خومو که تو آینه میبینم شروع کنه بدون اینکه من حرکت کنم حرکت کنه یا شرو کنه خود به خود بخنده لطفه کمکم کنید من شبا نمیتونم بخوابم ترس خوابیده به دلم نمیدونم باید چیکار کنم تورو خدا بگین چیکار کنم
سلام. در مورد اینکه آینه چطور کار میکنه و تصویر ما رو منعکس میکنه، ماهیتش چیه و … بیشتر مطالعه و سرچ کن. وقتی شناخت بیشتری از منطق یک پدیده داشته باشی مدیریت افکار غیرواقعی راحتتر میشه. به علاوه اینو بدون که مغز ما یه ماشین تولید فکره که هر فکری (منطقی و غیرمنطقی) میتونه تولید کنه، پس اگه یه فکر غیر منطقیه بهتره تمرین کنیم جدیش نگیریم و خودمون رو با یک کاری مشغول کنیم، کم کم تو مدیریتش ماهرتر میشی.
سلام خیلی مفید بود
سلام فوبیا میتواند باعث تشنج یا شبیه آن که معمولا با کلید شدن دندانها انگشتان دست وپاها همراه باشد وفرد در چشم سایرین در حالت غش باشد ولی به گفته خودش از اطراف خودش کاملا باخبر بوده همه گفته ها وحرفای اطرافیان را میشنیده.لطفا در این مورد بنده را راهنمایی کنید متشکرم
سلام : در برخی موارد شدید فوبیا این نشانگان ممکن است دیده شود که پیشنهاد میشود در این صورت حتما با پزشک متخصص مراجعه و با دارو درمانی از گسترش و افزایش اثرات جانبی و یا ایجاد و تشدید اختلالات روان تنی جلوگیری بعمل آید.
سلام من از درکلید شده میترسم واین ترس باعث شد بچه ٢٣ هفته ام را سقط کنم چکار کنم ک نترسم و این ترس برام عادی بشه تودوخدا کمکم کنید
لازم است دقيق راجع به ترس شما صحبت شه از چه چیز در كليد شده ميترسيد اين ترس از كي ايجاد شده
چه اتفاقي منجر به شروع ترس از در كليد شده شد
براي حل كردن اين ترس به غير از اجتناب از موقعيت چه اقداماتي انجام شده ؟
آيا اقدامات انجام شده نقش مسكن داشته يعني لحظه اي شما را آرام ميكرده اما در دراز مدت وناخواسته ترستان را بيشتر كرده فقط به نفع ترس شما ( بيشتر شدن ) بوده است
سلام خسته نباشید ببخشید من از بچگی از دکتر و آزمایش و چکاب میترسم الان هموروئید دارم باید عمل کنم و کلوحوسکوپی ولی چند ساله ترسیدم نرفتم حاد شده توروخدا کمکم کنید استرس و تنفس تنگی و دست و کل اعضای بدنم میلرزه وقتی اسم چکاپ میاد راه چاره چیست کمکم کنید لطفا
راهکار درمانی برای شما حساسیت زدایی منظم هست که بهتره یه رواندرمانگر براتون انجام بده.مراحل باید طبق ترسهای شما نوشته و اجرا بشه… تا بر اون ترسها غلبه کنید
من ۱۳ ساله ام خیلی از چیزهای بی مورد میترسم ورود کنترل ام از دست میدم واقعا دارم درد می کشم نمیدونم با مامان و بابا دعوا میکنم حرف بد میگم بعد خیلی پشیمون میشم خودم سر زنش می کنم بعد می رم از دل مامان و بابام در میارم اما با بقیه خیلی بد حرف میزنم
خیلی از این رفتارها می تونه ناشی از اضطراب باشه. برای بررسی دقیق تر مشکل، از یک روانشناس، مشاوره بگیرید.
سلام من متولد ۱۳۵۱ هستم از زمانی که یادم میاد همیشه یه نوع ترس غیر منطقی از صداهای یهویی. از سگ از عصبانیت افراد حتی از بلند صحبت کردن دیگران یا دعوای دیگران.همیمطور اگه هواسم نباشه و یکی حتی خیلی آهسته باهام برخورد کنه یا دستش بهم بخوره.یا یهویی صدام کنن بی اراده و بیش از حد یه ترس وحشتناک همه وجودمو میگیره.گاهی حمله عصبی بهم دست میده.که باعث استرس و تپش قلب و گاهی افت فشارم میشه.واقعا ازبن وضع عذاب میکشم و خسته شدم .میشه راهنمایی کنید که چیکار باید بکنم.ممنون و سپاسگذارم…
سلام. با ماهر شدن در تکنیک های ذهن آگاهی میتونید تسلط بیشتر روی افکار و احساساتتون داشته باشید، لینک زیر رو مطالعه بفرمایید:
تکنیک های ذهن آگاهی، ۶ تمرین ساده مایندفولنس – پزشک خوب (pezeshkekhoob.com)
https://pezeshkekhoob.com/blog/mindfulness-techniques/
فقط به خاطر داشته باشید وقتی یک سبکی رو مدت طولانی داشتید، تو اون ماهر شدید و برای تغییر سبک و مهارت روی مدیریت احساساتتون نیاز به تمرین و زمان دارید، تو این مسیر همراهی یک روانشناس میتونه راه رو براتون هموارتر کنه.
با عرض سلام و خسته نباشید
من پسری۳۱سالهام که از بچگی اختلال اضطراب اجتماعی دارم من روشهای : گفتار درمانی/ دارو درمانی/طب سوزنی را انجام دادم من حتی نزد هیپنوتراپیست هم رفتم ولی نتیجهای نداشت/ببخشید برای بیماری اختلال اضطراب اجتماعی، عمل جراحی یا جراحی کم تهاجمی و یا روش های دیگری که موجب درمان کامل شود وعلائم جسمی این بیماری مانند: سرخ شدن ناشی از خجالت/ضربان سریع قلب/لرزیدن/تعریق/تنش عضلانی و…. را از بین ببرد؟
لطفاً راهنماییم کنید، ممنون
سلام : در وهله اول باید ریشه اضطراب شناسایی شود و چنانچه دارای پایه ای روانی باشد باید با روان درمانی در پی درمان آن بود و با مراجعه به روانشناسی حاذق تکنیک های لازم و کاربردی – با توجه به مصاحبه تشخیصی که صورت میگیرد – را فراگیرید و نیز چنانچه دارای اختلالات فیزیولوزیکی و هورمونی باشید باید با پزشک متخصص مشورت و دارو درمانی را شروع کنید. مد نظر داشته باشید در بیشتر موارد علایم عنوان شده ریشه در روان داشته و نیاز به روان درمانی می باشد.
سلام من ۳۶سالمه درجوانی شاگرد اتوبوس بودم که مشکلی پیش اومد که من وراننده اتوبوس حدود۱ماه درزندان بودیم من بعد ۱۷سال ازمامور میترسم ازاون موقع دیگه بیرون ازشهر نمیرم توشهر اگر مامور ببینم یاماشین گشت ببینم میترسم کلا بزدل شدم نمیتونم باغریبه ای صحبت کنم میترسم زودعصبی میشم اگر یک مشکلی برام پیش بیاد خیلی بزرگش میکنم استرس میگیرم تا چندروز بهش فکر میکنم ترسوشدم قرص برام معرفی کنید خداخیرتون بده زندگیم بابدبختی میگذره راهنمایی کنید باکوچیکترین چیزی که پیش میاد میگم کاشکی بمیرم راهنمایی کنید
سلام بهتر است اول به روانشناس مراجعه كنيد و در مورد ترس و نشانه هاي رفتاري ارزيابي كامل را انجام دهيد ضمن اينكه تقويت مهارت تنظيم هيجان ، حل مساله ، كنترل خشم ….. لازم است
دارو در كم كردن نشانه ها به شما كمك ميكند اما راه مواجهه و تنظيم احساسات را به شما نشان نميدهد
من از دندان پزشک میترسم دندانم خرابن عفونت دارن ولی میترسم برم استرس شدید دارم کمکم کنید
برای فوبیا از دندانپزشک هم بهترین راه حساسیت زدایی منظم هست.مثلا سلسله مراحل :دیدن عکس دندانپزشکی و بعد دیدن فیلم و همچنین تجسم کردنه مراحل رفتن به دندانپزشکی.همچنین این حساسیت زدایی میتونه در حالت هیپنوتیزم انجام بشه
سلام من براثر استرس زیاد دچار فوبیای رانندگی و پله برقی شدم
وخیلی رنج میبرم. وتوسط بستگانم سرزنشت میشم
و آرزوم اینه که درمان بشم
دنبال دکتر خوب میگردم و متاسفانه هنوز موفق نشدم
سلام وقتتون بخیر. درمان از طریق مواجهه سازی به مرور ابتدا تداعی و تجسم فضاهای ترسناک به صورت گام به گام و بعد قرار گرفتن در محیط واقعی به صورت گام به گامانجام می شود.
بهتر است این کار زیر نظر یک متخصص روانشناسی انجام گردد.
سلام من چن سال پیش افسردگی بعد زايمان گرفتم هراس داشتم اظطراب خیلی حالم بد میشد تو اون حال بچمم شیر میدادم ۸ سال میشه ک این بیماری باهامه البته ن همیشه گاهی وقتا اینجوری میشم مهمونی برم حالم بد میشه نفس تنگی میگیرم احساس خفگی میکنم دستام عرق میکنه از همه میترسم خود ب خود اینجوری میشم احساس ضعیفی میکنم البته اون لحظه واقعا بدنم ضعفم میره حالم بد میشه ، یکی تو جمع خیلی طرفم نگاه کنه شک بهم وارد میشه ترس شدیدی میاد سراغم من همه ترسارو تجربه کردم خیلیم مشکل اعصاب داشتم هرچی میخام خودمو کنترل کنم نمیتونم این بیماری خییلی منو اذیت میکنه دکترم خیلی رفتم گفتن بیماری پانیک داری چن مدته زايمان کردم بچم ۸ ماهشه این بیماری برگشته میشه کمکم کنید بتونم این بیماری از خودم دور کنم
سلام. برای خیلی افراد افسردگی پس از زایمان پیش میاد و اگر به موقع بهش رسیدگی نکنیم باعث میشه یه مشکل رفتاری مثل عادت و سبک زندگی همراهمون بمونه ولی این مساله قابل حله و با کمک گرفتن از روانشناس،شناسایی دقیقتر مشکل و راه حل اون و البته تمرین و تمرین و تمرین میتوید بر این مشکل غلبه کنید.
سلام خسته نباشین من یک ترسی دارم واز شما دوستان خوب میخوام که کمکم کنین من ۹سالمه و از چند مورد خیلیی میترسم لطفا اگر شما صحبتی دارین که ترس من بریزه لطفا بگین من میترسم یکی بخاد منا بکوشع یا منا بدوزه یا بخاد ازم انتقام بگیره البته میدونم از فیلمایی که زیاد دیدم اما اگه میشه یه صحبتی کنید که ترسم بریزه ممنونممنون❤
سلام : در وهله اول نیاز است منبع ایجاد کننده و یا تشدید کننده شناسایی شود تا بتوان با حذف آن یا کاهش تاثیرات، در جهت بهبود سلامتی عمومی تان گام برداشت. مد نظر داشته باشید با توجه به سنی که در آن قرار دارید دیدن فیلمهایی با زمینه ترس و وحشت ، تنش را وارد ذهن شما میکند و پس از مدتی با تکرار آن ، تاثیرات عمیقی در ذهن و ناخود آگاه شما خواهد گذاشت که یقینا رفتار شما را نیز در بر گرفته و شما وارد طیف رفتاری پر تنش خواهید شد که آگاهی از علت آن ندارید. لذا پیشنهاد میشود در گام اول از تماشای فیلمهای با محتوای خشم و وحشت پرهیز کنید و در ادامه با جایگزینی فیلمهایی با محتوایی سالم ، در جهت سلامت روان خود اقدام کنید
سلام من حدودا یک ماه هست که وقتی کسی بهم دست میزند میترسم میخواستم راهنمایی کنید
بدليل اينكه اين ترس يك ماهه در شما ايجاد شده بايد به شناسايي عوامل ايجاد كننده یا شروع کننده پرداخته بشه
گاهي اوقات اين ترس وجود داشته اما استرس که اخيرا تجربه شده منجر به تشديد این اتفاق کرده و به همين دليل شما تا به امروز توجه چنداني نداشته ايد
شناسايي دقيق ابعاد موضوع در جهت از بین بردن ترس به شما کمک خواهد کرد
سلام.من کرونا گرفتم حدود ۱۳ روز میشه درحال حاضر خوبم بلحاظ جسمانی. ولی چند روز احساس خفگی میکنم و میترسم بخوابم خفه بشم یا جاهای کوچک برم.لطفا راهنمایی کنید
احتمالا دچار پانیک شدید. ترس شدید و احساس خفگی.نگران نباشید نه شما خفه نمیشید و نه اتفاق دیگه ای میفته. فقط دارید علائم بدنتون رو اشتباه تفسیر می کنید…حتی یه تپش قلب رو اینجور تفسیر می کنید که اتفاق بزرگی داره براتون میفته. بهتره تکنیکهای ریلکسیشن آموزس ببینید تا بتونید در مواقع ناراحتی و احساس خفگی به خودتون کمک کنید
سلام، من یه پدر بزرگ دارم که اصلا دوسم نداره و هرروز منو بشدت میرسونه، دچار یسری اختلالات شدید شدم،خواهرام خواهر بزرگم و خواهر کوچیکم هرچی علیه داداشم و آدمای ک قبلن تو زندگیم میزنن پدربزرگم بحرفشون گوش میده و نگاه می کنه اینا با کیا دشمنی دارن همون طوری رفتار می کنه، انقد برام این زندگی ترسناک شده، بابام موجیه و مصرف کننده است خیلی آزارم میده اما باهاش کنار میام، پدربزرگم اجازه نمیداد هیچ جا سر کار برم بعد من با این بابا توی خونه تنها گیر میفتم بابامم دشمنه آدمای گذشته زندگیمه و دشمن مامانم و داداشم ومن، خواهر کوچیکم شبا میاد بمن پیشنهاد خود کشی میده که خودتو بکش تو ابرو نداری تو دختر نیستی داداشت میمیره عشقات میمیرن ناتنیه میمیره و دیگه هیشکی نیست که تو باهاش ازدواج کنی، درحالی ک من نیت ازدواج با اونا رو ندارم، میگه عشقتو اینجوری کردم که منظورش منه مهدیس بوده و یعقوب و مدنی، حالا برو خودتو بکش چون همه اینارو ازت گرفتم، بابابزرگم بجایی که بفهمه چه خواهرای دارم که چقد با من و داداشم و آدمای گذشته زندگیم دشمنن تحت تاثیر اینا قرار میگیره و من که کفش مشکی میپوشم میگن چون من روحانی هستم منظورت شال سره منه، درحالی ک مادر بزرگم و عمه هام و شیش تا عموم تمامشون خانوماشون کفش مشکی میپوشند جوراب مشکی میپوشند کفش قهوه ای میپوشند، اما برای من میگن تو نباید هیچ رنگی بپوشی، البته عموهایم نه، خوده بابابزرگم، مثلا اگ کفش قهوه ای بپوشم میگن منظورت لباس منه، درحالی که من ست میکنم، تمام لباسامو سره همین جریانات رد کردم که ناراحت نشه کسی، داداشم کارگری می کرد بهم پول کاپشن داد از شدت ترس برداشت های اشتباهشون دادم به کسی ک نداشت، حالا نمیدونم با بابابزرگم چیکار کنم، انقد بهم ترس داده، که روزی هزاربار میمیرم و زنده میشم، نمیدونم جوونی چیه، حسرت به دل دخترایی که اجازه دارن هررنگی دوس دارن بپوشند و کسی بهشون تهمت نزنه، بابابزرگم اصلا مهربون نیست، روزای خیلی سختی کنارشون داشتم تاحالا یک کار خوب که منو خوشحال کنه برام انجام نداده مثلا یبار بگه باشه دخترم هرکفشی دوست داری بپوش اشکال نداره هر رنگی دلت خواست بپوش، چه فرقی بین تو و آدمای توی جامعه، تاحالا بهم نگفته با این بابای ک اینجوریه لااقل اگر غمی از غمای شما بچه هام کم نمیکنم دردی بهت اضافه نکنم، تو خیلی مردی و تحمل داری که با این شرایط داری زندگی می کنی من به در ات اضافه نکنم من بهت تهمت نزنم که رنگ کفشا و لباسات منظورت من یا بقیه آدما نیست، چیزی رو تحمل می کنم که کمتر انسانی تجربه کرده، و در تاریخ سابقه کمی داشته که کسی ب خاطر رنگ کفش و مدل کفش یا مدل لباس، راجبش اشتباه فکر بشه، نمیدونم چی کار کنم، خیلی هم دوسش داشتم عاشقش بودم اما تازگی ها ک میبینمشون حتی از دور، انقد میترسم، چون هیچ وقت با من وآنچه دلنگرانی های من بوده یار نبوده، خیلی سخته، برای منم دعا کنید و لطفا راهنماییم کنید
سلام : سبک زندگی شما و نحوه زندگی تان اصلا مناسب نیست و چنانچه با خانواده درمانی مشکلتان حل نشود نیاز مبرم دارید به زندگی مستقل . شما برای رهایی از این موارد ( در صورت درستی محتوای آنچه بیان نمودید ) باید سبک و نحوه زندگیتان مورد بررسی قرار و راهکار های درست ارائه گردد. اما از طرفی دیگر توجه تان به موارد جزیی باید بررسی و زمانیکه برای این موارد صرف می کنید باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
سلام من دچار ترس شده ام و مدام از تنهایی می ترسم این عارضه دوماه است که بر من غالب شده و همه اش می ترسم وقتی بیماری زامبی آمد کجا بروم و خانواده ام چه برسرشان می آید
سلام. اطلاعاتی که دادید خیلی کمه، چند سالتونه و آیا بعد از اتفاقی این ترس شروع شد؟
سلام ببخشید من چند وقتی هست که دچار یه مشکلی شدم. دچار ترس. از چیز خاصی نمیترسم یه ترس کلی. با کوچکترین صدایی بر میگردم وعکس العمل نشون می دم. در رانندگی هم مشکل پیش اومده واسم. درحین رانندگی وقتی جاده یکم شیب میشه ناخودآگاه پام میره رو ترمز. احساس میکنم داره ماشین چپ میشه لطفا اگه توصیحی هست ایمیل کنید
سلام : یقینا ریشه ترس شما باید بررسی و شناسایی گردد چرا که کاملا مشخص نیست و ممکن است در صورت عدم پیگیری طیف وسیعی از رفتارها را در بر گیرد و از طرفی ممکن است ترس شما دفاعی باشد ناخودآگاه در سطح روان و نیز ممکن است نشات گرفته از توجه و دقت بیش از اندازه شما به رفتار و موقعیتی خاص باشد. لذا پیشنهاد میشود جهت دریافت راهکاری تخصصی به روانشناسی حاذق مراجعه نمایید.
سلام. من از بچگی موقعی که باد شدید میاد سقف صدا می کنه خیلی می ترسم دوست دارم از خونه برم بیرون تا دیگه صدا رو نشنوم خیلی استرس میگیرم
گاهي پشت ترس هاي ما باورها و افكار غير منطقي است كه خوابيده و ما با حذف مشكل سعي ميكنيم اين باورهاي غير منطقي نبينيم و نشناسيم در نتيجه هيچ وقت اين باورها را به چالش نميكشيم و كم كم قدرت اين باورها بيشتر از خود ما ميشود و زندگي ما را تحت الشعاع قرار ميدهد
سلام من کوثرم ۱۸ سالمه از چیزای جفت میترسم بقیه میگن ترست مسخرس ولی واقعا وحشتنامه مثلا وقتی چشمم میخوره ب کفشام یا دوتا سیب یا دوتا چیز مثل هم وحشت میکنم دوتا چهره ی مخشوش و نامعلوم دوتا چیز میان سمتم دوتان ب من نگاه میکنن خیلی معلوم نیس چی ان مردن یا زن ولی انگار نزدیکم میشن تو اون لحظه بی اختیار گریم میگیره و فق جیغ میزنم حالم بد میشه لطفا راهنمایی کنین
آیا شما یادتون میاد در کودکی از چیزی ترسیده باشید؟ یا جدیدا از چیزی ترسیده باشید؟ آیا سعی می کنید تا هر چیزی جفت نباشه؟ احتمال فکر وسواسی وجود دارد. اما اگر فقط ترس باشه پیدا کردن ریشه این ترس و همچنین حساسیت زدایی منظم می تونه به شما کمک کنه
سلام
ببخشید بنده به شدت از مرگ می ترسم همیشه از آن وحشت دارم گاهی انقدر می ترسم که رگ های گردنم کلفت می شوند و من احساس خفگی می کنم لطفا در این مورد راهنماییم کنید
سلام. انجام مدیتیشن و تکنیک های تنفس، می تواند به کاهش علائم جسمانی و احساس اضطراب شما کمک کند و با گذشت زمان با انجام تمرین ها به شما کمک خواهد شد تا ترس خود را کنار بگذارید.
پیشنهاد میگردد همزمان با روان درمانی ، دارو درمانی هم انجام شود. لذا ضمن انجام روان درمانی توسط یک روانشناس، نیاز است به روانپزشک نیز مراجعه نمایید.
سلام منم از مرگ میترسم شدیدحتی گاهی خودمو توی قبر تصور میگنم و اینگه شدیدن از پشتم و زیر پام میترسم خیلی فکرمیکنم اینجا روح یاجن هستش یا نمیدونم چطوری بگم ولی من به شدت میترسم چیگار کنم
سلام خانم ۲۳ ساله هستم تقریبا از ۲ سال پیش استرس بدی دارم تو جمع نمیتونم بشینم از استرس زیاد دستام عرق میکنه و تپش قلب میگیرم. و تند تند میرم دستشویی همینم شده یه مشکل بزرگ همین ک به دستشویی میرسم آروم میشم اما وقی میام دوباره تو جمع دوباره حالم بد میشه همه میگن زیاد دستشویی میری به خاطر همین خونه نشین شدم و هیچ جا نمیرم با شوهرم دعوام میشه اون دوس داره بره خونه اقوام ولی من نمیتونم برم شاید فقط نیم ساعت. کنار یک نفر جز شوهرم و بچم بتونم بشینم لطفا کمکم کنین چطور این مشکلو حل کنم..
سلام. اضطراب اجتماعی رو همه کم و بیش تجربه کردیم و میکنیم، این امر کاملا طبیعیه ولی با توجه به توضیحاتتون جدی گرفتن بیش از حد این افکار و اجتناب زیاد از جمع باعث شدت گرفتن مسالهتون شده که البته قابل حله و با کمک گرفتن از روانشناس، البته تمرین و تمرین و تمرین میتوید بر این مشکل غلبه کنید. یادتون باشه قرار نیست همیشه توی جمع کامل و بی نقص باشیم.
سلام،من از سوار شدن توماشین وهروسیله ی دیگه ای میترسم ،۳۹سالمه واز ۲۴سالگی اینطوری شدم،زندگیم مختل شده،وخیلی ناراحتم،چکار کنم؟؟
منم مثل شما هستم حتی این اونقد زیاد شده که نمیتونم از خیابون رد شم استرس میگیرم یا مثلا ارایشگاه بخوام برم حالم بد میشه یا بخوام با کسی چشم تو چشم حرف بزنم حالم خراب میشه
سلام : با توجه به مثال ذکر شده تان احتمال ترس از نوع فضای بسته در شما تشخیص داده میشود اما نمیتواند قطعی باشد و یقینا برای تشخیص قطعی نیاز به مصاحبه تشخیصی می باشد لذا بررسی دقیق اتفاقات ۲۳ سالگی و ۲۴ سالگی تان بسیار ضروری و مهم است و نیز با توجه به چگونگی نتیجه مصاحبه ، میتوان از تکنیکهایی همچون نزدیکی گام به گام و پله ای و تکنیک های شناختی همچون بررسی و تحلیل باورها استفاده نمود.
هما
سلام من بیماری ام اس دارم وموقع راه رفتن همش احساس میکنم که الان میوفتم واین ترس خیلی منواذیت میکنه
در اينجا مساله اي كه وجود دارد آگاه شدن به احساس ما و افكار ما و جدا كردن آنهاست كه به آن همجوشي زدايي ميگويند
همجوشی زدایی به معنای این است که یاد بگیریم بجای اینکه گرفتار افکارمان شویم یا با تهدید آنها، وادار به انجام کاری شویم،از افکار، تخیلات و خاطراتمان جدا شویم
یا گامی به عقب برداریم. به آنها اجازه دهیم که بیایند و بروند
درست مانند ماشین هایی که بیرون از پنجره اتاقمان، در حال گذر هستند،
بجای اینکه با افکارمان قاطی شویم، عقب می رویم و افکارمان را مشاهده میکنیم
سلام دختری دارم ۱۴ساله سندرم دان که هروقت میرسم تو سالن های بزرگ مثل سینما و یا فروشگاه های بزرگ دیگه حرکت نمی کنه یه جا وای میسته میگه برگردیم تو نمی یاد پاهاش قفل میشه کمرشم خم میشه بالا رو نگاه نمیکنه خیلی اذیت میشیم وقتی این طور میشه دیگه راهی نداریم ساعت ها درگیر میشیم نمی دونیم چکار کنیم تو رو خدا راهنمایی کنید لطفا
از کی اینطور شده؟ آیا محیطهای عمومی دیگه که کوچکتر هست میره؟ قبلش در مورد اینکه کجا میخواید برید باهاش صحبت می کنید تا خودش رو آماده کنه؟در مورد نگرانیهاش باهاش صحبت بشه. اول از محیطهای کوچکتر شروع کنید و بعد از هر بار تحمل اون محیط بلافاصله تشویقش کنید
سلام من با درمان خانگی اینا ترسمومادرم برداشته ولی فرق نکرده شب که میشه ترس میاد بهم هوش از سرم اینا میره ادم گریشم میاد دل شوره دلیلشو بگین ادم خسته میشه ازاین وضع
سلام من بعضی وقت ها هیچ حسی ندارم از هیچکی خوشت نمیاد حتی نمیدونم باید چیکار کنم وقتی به اینده فکر میکنم نمیدونم باید چیکار کنم ،انگار دوس دارم یکیو بکشم،بدنم به طرز عجیبی سرد میشه و میلرزه،قتی چیزاس ترسناک و عجیب میبینم خوشم میاد مث کشتن ینفر یا دیدن خون،حوصله هیچکاریو ندارم،هیچ دردیم حس نمیکنم بدنم شل میشه انگار که فلج شدم نمیدونم چه حسیه لطفا بگین چیکار کنم
سلام. توصیه می شود حتما به یک روانپزشک مراجعه کنید.
سلام خسته نباشید من یه پسر ۳۵ ساله دارم شبها تا صبح فقط خودشو اینو د اون ور می کوبه حرف می زنه اعصاب همه را به هم ریخته چکار کنم
سلام. مطمئن نیستم منظورتونو درست متوجه شدم یا نه، اینکه پسرتون تو خواب حرف میزنن و نا آرامن یا تا صبح بیدارن و پریشان؟ در هر صورت مهمه که زودتر با مراجعه به روانشناس مشکلشون و علت اون دقیقتر شناسایی و بررسی بشه تا اقدامات ضروری درمانی صورت بگیره.
سلام من خانم ۳۵ سال در جمع ترس ووحشت دارم ترس من انقدر زیاد است که دست هایم شدید میلزد فکر میکن که همه جمع به من نگاه میکنن از رفتن به بیرون ترس دارم دکتر هم رفتم قرص اعصاب بهم داد اما استفاده نکردم با کوچکترین حرف ناراحت میشود از کمک شما ممنونم
سلام : در جملات خود عنوان نمودید که فردی هستید که با کوچک ترین حرفی ناراحت میشوید که نشان از حساسیت بالای شما دارد لذا ترس و وحشت از جمع می تواند دفاعی ناخودآگاه جهت مراقبت از خودتان در مقابل خطر احتمالی مواجه شدن با رفتاری نا خوشایند از جانب اطرافیانتان باشد و باید لایه های زیرین ترس تان کشف شود. بررسی باور هایتان در اولویت اول قرار دارد و پیشنهاد میشود جهت بررسی دقیق با روانشناسی حاذق و حرفه ای مشورت نمایید.
سلام وقت بخیر
بنده حدود ۱۰ سال است که بیماری پانیک و تشنج دارم داروی اس سیتالوپرام مصرف می کنم ولی متاسفانه هنوز بهبودی کامل پیدا نکرده ام ، با وجود اینکه فرد بسیار اجتماعی هستم ولی احساس تنهایی درونی دارم لطفا بنده را راهنمایی بفرمائید .
اولين موضوع اين است كه بين تنهايي و احساس تنها بودن تفاوت قائل شويم
گاهی احساس تنهایی به دلایل مختلف رخ ميدهد و برای رفع آن لازم است علت شناسایی شود كه در اينجا به چند دليل اشاره ميكنم
بسیاری از مواقع شما از تعداد زیادی روابط دوستانه و خانوادگی برخوردار هستید اما باز هم احساس تنهایی میکنید. این میتواند نتیجه اشکال در کیفیت ارتباط صمیمانه باشد
وجود روابط سطحی و بدون احساس صمیمیت است،( تله هاي ذهني يا طرحواره ها كه مانع از صميميت شما با ديگران ميشود)
شرایط خلقی نامساعد: مثلا اضطراب اجتماعي خجالت يا نداشتن مهارت براي هدايت شرايط و تداوم ارتباط
هر کس گاهی اوقات حس تنهایی پیدا می کند، اما اگر متوجه شدید که همواره حس تنهایی پیدا می کنید، زمان آن رسیده که به دنبال مراجعه به درمانگر باشید
درمان فردی یا طی کردن یک روند مشابه که به درک ریشه های مشکل کمک کند می تواند بسیار مفید باشد
خواهرم بعد از عمل سزارین دچار حمله های عصبی شد و متاسفانه قند خونشون هم خیلی بالا رفت
ممکنه که ترسیده باشند
چون قبلا علائم فوبیا رو داشتن
با سلام.قبلا خواهرتون از چه چیزی فوبیا داشت؟ خون و بیمارستان؟ بهتر بود قبل از سزارین روی فوبیاش توسط یک روانشناس کار میشد .از سزارین چقدر گذشته؟ عصبی شدن بعد از زایمان یه مقدار طبیعی هست.اگر طولانی شد حتما از یک رواندرمانگر کمک بگیرید و حتما در امور کودک بهش کمک کنید تا آرامشش زودتر برگرده.اجازه بدید در مورد نگرانیهاش و خستگیهاش صحبت کنه
سلام وقتتون بخیر منددچارحمله پانیک هستم وخیلی ازمردن میترسم الان چندساله باهاش سروکله میزنم دیگه نمیدونم ککارکنم لطفا راهنمایی بفرمایید
با سلام با توجه به صحبتهای شما به نظر میرسه که شما دچار حمله پانیک یا اضطراب وحشتزدگی هستید و همانطوری که از اسمش پیداست ریشه در اضطراب داره که علل مختلفی داره درمان این اختلال بوسیله خودتون به تنهایی کمی مشکل هست اما اگر بتونید بر اضطرابتون غلبه کنید و تکنیکهای آرامش سازی رو استفاده کنید میتونه کمک موثری به شما بکنه بطور خلاصه چند مورد رو عرض میکنم
۱-ریلکشین یا مدیتیشن بطور مرتب در ساعات مشخص
۲-این نکته رو دائم به خودتون یاد آور بشید که از اختلال پانیک هیچ آسیبی به شما نمیر سه این تنگی نفس تپش و احساس خفگی گذراست در اکثر بیماران پانیک این علائم وجود داره و هیچ آسیب جسمی ایجاد نمیکنه با دانستن این مطلب از وحشت شما کاسته میشه
۳_تمرین تنفس شکمی (یک دست روی سینه دست دیگر روی شکم در هر دم باید شکم شما بیشتر از سینه به سمت جلو بیاید و چند ثانیه مکث مجددا بازدم که شکم نسبت به سینه بیشتر به داخل بدن میرود این تمرین رو هر روز انجام بدین به آرامش شما و منظم شدن ضربان قلب کمکمیکنه
۴-در هنگام پانیک با تنفس شکمی میزان تپش کم شده و از وحشت زدگی کم میشود در صورتی که به تنهایی نیتونید بر پانیک خود غلبه کنید نیاز به مراجعه به روان درمانگر هست و در صورت تشخیص دارو درمانی هم ممکنه نیاز باشه
سلام خسته نباشید من ۳۰سالم هست از سال هر جا میخوام برم کار کنم احساس ترس و وحشت و نگرانی و احساس مسولیت شدید و میکنم و انگیزه ندارم اصلا از حیوانات میترسم مشکل بی خوابی دارم والان به خاطر این ترس و استرس وحشت شدید موفق نشدم برم جایی مشغول به کار شدم با اینکه خودم دوست دارم جایی مشغول باشم ماشین بخرم بهترین تفریحارو کنم ولی این مشکل نه میزاره برم سرکار مشغول شم حتی برای ازدواج کردنم ترس و وحشت شدید دارم یه کاری رو میخوام انجام بدم خیلی وسواس نشون میدم گرفتارم بد جور راهنمایی دقیق و درست بکنید لطفا
سلام. تغییرات مهم زندگی قطعا با نگرانی و اضطراب و چالش و سختی همراهه. این یه واقعیته که برای تغییرات مثبت و رشدمون باید از مسیر اشتباه و تجربه و تمرین بگذریم با چالشهای زیادی مواجه بشیم. به نظر میاد مشکل شما به دلیل تمایلتون به اجتناب از این چالشهاست، حالا انتخاب با خودتونه پا به میدان علم بذارید و درد و لذت همزمان رشد و پیشرفت رو تجربه کنید یا تو منطقه امن خودتون بمونید. اگر بتنهایی نمیتونید از پس این تمرین بر بیاید همراهی یک روانشناس خیلی میتونه راهگشا باشه.
سلام من ۱۶سالمه از ۱۲سالگی مورد تجاوز قرار هم پدر و هم برادرم کلی اذیت شدم تا اینکه در سن ۱۴سالگی تصمیم گرفتم ازدواج کنم چون خیلی خواستگار داشتم راحت ازدواج کردم و خیلی با شوهرم به مشکل خوردم چرا چون فکر میکردم اون پدرم و میخواد بهم تجاوز کنه خیلی افسرده شدم تا کم کم بهتر شدم
ولی از ۱۵سالگی به بعد خواب میبینم که میخوام بهم تجاوز کن واین بگم که خیلی از مردها میترسم
من از بچگی عاشق مار بود ولی الان یه ساله که از مار میترسم چون خواب میبینم که بابام بهم میگه اگر تن به خواستش ندم میزارم مار نیشم بزنه
خیلی از مار میترسم
چند وقت پیش عکسشو دیدم غش کردم
لطفاً بگید چیکار کنم
سلام : موارد عنوان شده یقینا تاثیر بسیار بدی روی ذهن و روان شما گذاشته است و بعلت عدم کنترل روی منبع تنش، به شکلی متفاوت و ناخودآگاه در سطح رفتارتان بروز میکند. چنانچه در پی درمان واقعی و درست هستید شما ، پدر و برادرتان باید با مراجعه به خانواده درمانگر راهکارهای مناسب را دریافت کنید اما با توجه به موارد عنوان شده احتمال انجام چنین کاری قطعا صفر می باشد لذا با توجه به شدت اتفاقات پیشنهاد میشود حتما به روانشناسی حاذق مراجعه نمایید و چنانچه همسرتان در این مسیر همراهتان باشد نتیجه ای به مراتب بهتر دریافت خواهید کرد. مد نظر داشته باشید ترس از مار ، لایه سطحی و ظاهری نگرانی و تنش درونی شماست و جهت درمان باید در پی درمان لایه های زیرین این ترس باشید.
سلام من هر وقت دبیر یا مدیر مدرسمون و یا خانواده ام و میبینم استخوان هایم میلرزد و دچار تپش قلب وکمی سرگیجه میشوم به نظرتون چکار کنم تا نترسم؟
منم فقط وقتی می خوان ازم درس بپرسن اینجوری هستم ولی نه به این شدت یا وقتی که تو مدرسه امتحان بدم
نمیدونم به خدا اصلا یه امساال هست که اینجوری شدم فکر میکنم چون من سخت گرفتم اینجوریم باید بگم یه پرسش ساده است تو می تونی شاید برای شما هم جواب بده بگو اونا کاری با من ندارن یه فرد عادیه اینقدر تلقین کن به خودت که باور کنی امتحان کن شاید جواب بدع
سلام اين علامت هايي كه گفتيد نشانه اضطراب است كه در بدن تان به شكل علائم فيزيولوژيك مثل تپش قلب و سرگيجه …. تجربه ميكنيد
پيشنهاد ميكنم حتما از تمرين body scan و تمرينات آرميدگي براي كاهش نشانه هاي بدني استفاده كنيد و حتما در زمينه مديريت اضطراب از درمانگر كمك بگيريد
سلام من یه بچه ی ۹ساله دارم که از آنابل مومو راهبه و اینجور چیزا می ترسه باید چیکار کنم از روان پزشکم می ترسه
با سلام.بهتره فضای مجازی که کودکتون در اون میره تحت کنترل باشه و ترجیحا اصلا از فضای مجازی استفاده نکنه. و حتی کارتون های مناسب خودش رو ببینه.ترس از موجودات خیالی در کودکان به علت قوه تخیل بسیار بالاشون طبیعی هست. اما بهتره برای اینکه ترسش بیشتر نشه و یا جلوی کارکردهاش رو نگیره با یک روانشناس کودک ملاقات داشته باشید.و روی ترسهاش کار بشه.جای نگرانی نیست و مشکلشون حل میشه
سلام من ۱۸ سالمه تقریبا از زمان کنکور ترس از تنهایی بیشتر شد وقتی در یک جایی باید تنهایی برم احساس ترس شدید میکنم و تپش قلب میگیرم و احساس میکنم از بدن خودم جدا شدم و با اضطراب کارهایی که باید در ان زمان انجام بدم میدم میشه راهنماییم کنسد
سلام : شرایط سخت و پر فشار کنکور و احساس تنهایی در سطح ناخودآگاه همپوشی معناداری دارند و نیاز است با شناسایی علل و تحلیل چرایی و چگونگی توسط روانشناسی حاذق این همسانی شناخته شود و تکنیکهای لازم ارائه شود.
من از باد میترسم
متاسفانه با این اطلاعات کم نمیتونم هیچ نظری بدم. فقط به یاد داشته باشیم هر ترسی الزاما مشکل محسوب نمیشه، اگه تو زندگیتون به واسطه این ترس مشکلات جدی برای خودتون ایجاد کردید با روانشناس مشورت کنید.
سلام من چند روز پیش با یه خبر ناگهانی خیلی ترسیده بودم داشتم خوب میشدم ک شب تبلتمو زدم شارژ تا صب خود به خود کار میکرد و عکس انداخته بود ترسم خیلی شدیدتر شد تپش قلب دارم با یه ترس ک احساس عجیب و شدید حالم خیلی بده خیلی احساس بدی دارم تو رو خدا کمکم کنین
سلام : شما دچار ترس تعمیم یافته شده اید. خبر ناگهانی تاثیر عمیق و قدرتمندی در ذهن و روان شما بر جای نهاده و سطح وسیعی از ذهن تان را مشغول کرده و چنانچه ادامه دار شود به اختلالات سایکوسوماتیک منجر خواهد شد لذا پیشنهاد میشود با تکنیکهایی نظیر تغییر زمان، تغییر مکان .و تغییر احساس از افزایش قدرت ترس جلوگیری بعمل آورید و با هوازی و ریلکسیشن تن و روان خود را آرام نگه دارید پیشنهاد میشود از انجام هرگونه فعالیت دارای تنش و وحشت همچون فیلم دیدن پرهیز کنید و همچون گذشته به کارعادی خود با تبلت ادامه داده و از توجه و وارسی و سرچ کردن در نت در خصوص موضوعاتی همچون ترس و چرایی بپرهیزید چرا که گاهی افزایش توجه و دقت بر روی مباحثی خاص ، گرایش ذهن و ناخودآگاه را بدان سمت میبرد و ما عملا دچار خطای شناختی خواهیم شد.
سلا من وقتی از خواب بیدار می شم احساس میکنم یه حشره مثل عنکبوت روی زمین حرکت میکنه وقتی خوب دقت میکنم چیزی نمی بینم
سلام دوست عزيز ارزيابي دقيق تر نيازمند توضيح بيشتري مثل از كي شروع شده آيا شروع با اتفاق خاصي همراه بوده و……
سلام من چندسالی هست از سوارماشین شخصی شدن میترسم جلو که اصلا نمیتونم بشینم پشت هم سوارمیشم همینکه یکم ماشین سرعت میگیره وحشت میکنم توروخدا کمکم کنید سوار اتوبوس یا قطار میشم اینطوری به این شدت حالم بد نمیشه
دقیقا چند ساله که این ترس رو دارید؟ آیا اتفاق خاصی افتاده یا شاهد تصادف و یا حتی شنیدن خبری از تصادف بودید؟چقدر در شبانه روز از ماشین شخصی استفاده می کنید؟تکنیکهای تجسم و حساسیت زدایی منظم و همچنین ریلکسیشن به شما کمک می کنه
سلام من از خرده شیشه و چیزایی که میتونن ب چشم آسیب بزنن میترسم و تپش قلبم وقتی احساسشون میکنم خیلی میره بالا ب قدری که میتونم صدای قلبمو بشنوم و کل روز حتی موقعی که خوابم میترسم شیشه به لباسام یا موهام چسبیده باشه
سلام : عوامل فعال کننده ترس در سطح ناخودآگاه یقینا با خرده شیشه همسانی ایجاد کرده و در شما واکنش ترس و اضطراب را ایجاد میکند و نیاز است برای بررسی و شناسایی عوامل فعال کننده و تحلیل روش و چگونگی درمان با روانشناس حاذق جلسه داشته باشید.
سلام من ۱۱ سالمه و ترس از دست دادن خانوادهام رو دارم تا هدی که شبا بقزم میگیره و گریه میکنم همش فکر میکنم خانوادهام ازم دارن متنفر میشن خیلی احساس ترس دارم خواهش میکنم کمکم کنید
سلام، شما در اوایل نوجوانی هستید و از این دست چالشها و نگرانیها کاملا طبیعیه، مهم اینه که چطور مدیریتشون میکنیم. اگر دلیل و شواهدی برای این نگرانی ندارید صرفا هر موقع به دهنتون میاد به خودتون یادآوری کنید که من مسئول هر فکری که به ذهنم خطور میکنه نیستم و این دست افکار برای سن و سال من طبیعیه، اون چیزی که من مسئولشم میزان اهمیتی و پاسخیه که به این فکر میدم ضورتی نداره نگران باشم. ولی اگر واقعا تنش و چالشی با خانواده داری خوبه که باهاشون نگرانیتو درمیون بذاری و با کمک هم روی رابطتون کار کنید، برای بهبود رابطه هم شما و هم خانوادتون باید درباره نوجوانی و مهارتهای ارتباطی اطلاعات و مهارتهای بیشتری کسب کنید.
با عرض سلام مریض ما کرونا کرفته بود و حالا از تر س صحبت نمی کند و از خانه خارج نمی شود کم غذا شده با کسی صحبت نمی کند نظر شما چیست در این مورد
سلام : با توجه به شرایط بیمارتان پیشنهاد میشود بصورت آنلاین با روانشناسی حاذق صحبت کند و در این خصوص با وی مشورت نماید یقینا فرد بیمار دچار عارضه ترس از بیماری و عوارض آن شده و انجام تکنیکهای ارائه شده میتواند نقش بسزایی در بهبودی سریعتر بیمار داشته باشد.
سلام پسر من ۹سالشه از وقتی باد وطوفان ورعدوبرق شده وبرق رفته وترسیده
الان باکوچکترین بادی سریع دروپنجره رومیبنده ورنگش سفید میشه میترسه گاهی هم بغض میکنه وگریه میکنه ومیره زیر پتو تا باد هم نیفته بیخیال نمیشه
کمکم کنید چیکارکنم الان هم که داریم به پاییز نزدیک میشیم باید چیکارکنم ??
لازم است شناسايي احساسات و علائمي كه هر احساس در بدن ايجاد ميكند با كودك كار شود و از روش هاي غير مستقيم براي از بين رفتن ترس استفاده شود مثل بازي و…قصه هايي كه شخصيت داستان مشكلي مشابه پسر شما دارد و در آن قصه كارهايي كه انجام ميدهد در هنگامي كه ميترسد ميتواند كمك كننده باشد
چگونه استرس خوده ازبن ببریم
سوال شما بسیار کلی هست.اول اینکه مقدار متوسطی استرس داشتن طبیعیه.موقعی استرس غیر طبیعی هست که بیشتر از اندازه بشه و جلوی کارهای مارو بگیره… باید ببینیم منبع استرس چیه و اگه ممکنه حذف یا کم بشه. و همچنین راهکارهای مقابله با استرس و کم کردن فشار روانی و ریلکس کردن و تغییر افکار رو آموزش ببینیم
سلام من ۱۱ سالمه یه عکس وحشتناک دیدم هر کاری میکنم خوب نمیشم روتختم نمی خوابم وقتی میرم با دوستام بازی کنم میرم تو پارکینک انقدر میترسم حالم اصلا خوب توروخدا کمکم کنید
سلام : نیاز است با آزمونهای روانی همچون رورشاخ و مصاحبه بالینی و تشخیصی علل وعوامل موثر در ایجاد این ترس شناسایی و مورد تحلیل و درمان قرار گیرد و نیز چرایی تاثیر گذاری و نقش این عکس و ارتباطش با خاطرات زندگیتان باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
سلام من ۲۸ سال ام هست قدیم ها کم ترس داشتم الان ۲ ماه میشه به من آنقدر ترس پیدا شده که هتا به فکر های الکی میرم هتا بعضی وقت ها از ترس سرم را درد میگرد گیچ هستم نمیدانم چه کنم واقعآ حالم بد است لطفآ کُمکم کنید
سلام چه فکری همون لحظه میاد تو ذهنتون که باعث میشه هم بترسید و هم دچار سردرد میشید؟
سلام. برای یافتن راه حل اطلاعات بیشتری نیاز هست ولی مشکل شما با کمک گرفتن از روانشناس و بررسی دقیق تر مساله و علت اون قابل حله.
سلام
من چند ماهه توهم اینو داشتم که بهم چاقو زدن روده مو کوتاه کردن و کلیه مو عوض کردن،حتی جای چاقو تو اینه رو میدیدم و به هرکی نشون میدادم میگفت هیچ اثر چاقویی وجود نداره و من هم نسبت به همه شکاک شده بودم که همه بهم دروغ میگن و من شخصی نیستم که خودمو ببازم وتا این سن یعنی ۲۹ سالگی خودم با مشکلاتم روبرو شدم ،قبل از اول خرداد چیزی به خاطر ندارم و میدونم که این یه مشکل داخل بدنمه که این توهماتو بهم میده یا مشکل روده س یا مقعد یا افزایش کراتین بر اثر سنگ کلیه یا نشت مایع نخاعی تو بدن یا واریکوسل یا تداخل دارویی و پزشک هم اینو بهم گفته ولی یادم نیست کدوم پزشک تنها چیزی که یادمه در عرض یک ماه ۳ بار داروی بیهوشی بهم تزریق شده والان چون نمیتونم مشکلمو پیدا کنم اضطراب شدید گرفتم حتی پزشک بهم گفته بود به همه پزشکا مراجعه میکنی حالاتتو میگی و همه فکر میکنن دیوونه شدی و من هم اکثر تخصصا رو مراجعه کردم و کسی نتونست کمکم کنه والان نمیدونم مشکلم چیه و ازارم میده البته تو این مدت رودم غذا جذب نمیکنه مخصوصا غذاهای گوشتی سوسیس کالباس و پنیر پیتزا میخورم بالا میارم لطفا اگه چیزی در مورد بیماری من میدونید کمکم کنید،هزینه هم برام مسئله نیس فقط بفهمم دردم چیه دارم دیوونه میشم
سپاس گزارم
سلام : نوع داروی مصرفی و عمل های انجام شده و چگونگی آن نیاز به وارسی فیزیولوژیکی دارد و پیشنهاد میشود با مراجعه به پزشک متخصص خود – با کمک گرفتن از اطرافیان تان – در صدد رفع این ابهام باشید چرا که میتواند از عوارض دارو ، نوع عمل جراحی و چگونگی آن باشد. بعد از اتمام پرسه بررسی میتوان با بررسی شرایط ، تحلیل درست تری از رفتار شما داشت.
سلام من ۱۵ سالمه و احساس میکنم که یه ادم مزخرف و بی فایده هستم.خیلی زود دست و پا مو گم میکنم و استرسی میشم از همه چیز میترسم و به خاطر ترس هام از خیلی از چیز ها تا الان جا موندم فکر میکنم که نمیتوانم مثل هم سن و سال های خودم باشم و شاد زندگی کنم مثل یه بز دل خانوادم به خاطر من خجالت میکشن و همینطور خودم خیلی عصبی میشم وقتی که به اینا نگاه میکنم دیگه خسته شدم از این که این همیشه باختم لطفا راهنمایم کنید
دوست عزيز ،زمانیکه افراد خیلی غمگین هستند انگار که همه چیزو از پشت عینک سیاه می بینند واین راجع به توانمندیها ،اتفاقات ومسائل رخ میده اگر ترس و افت خلق ادامه پيدا كرد و عملکردتون مختل کرده
پیشنهاد میکنم حتما از روانشناس کمک بگیری
سلام من ۳۸سالمه ۵ساله استرس دارم ولی الان ۴ماهه دچار وحشت هستم از تابستان گرما مردم بیرون میترسم از روی تختم نمیتونم بیام پایین حتی نمیتونم سوار ماشین بشم ودکتر برم خیلی حالم بده وقتی فکر میکنم چطور برم بیرون نفسم میگیره وحالم بد میشه کلا از اتاقم بیرون نمیام خیلی میترسم لطفا کمک کنید
تو گرما در تابستان اتفاقی خاصی افتاده که باعث شده استرس بگیری و بعد دچار وحشت بشید ؟ وقتی بیرون بودی چه فکری اون لحظه اومد تو ذهنت که باعث شده بترسی؟
منم مثل شمام شیش ساله از خونه تنهایی بیرون نمیرم
با سلام. وقتی که استرس به اندازه ای میشه که کل زندگی تحت الشعاع می گیره خیلی بهتره که از رواندرمانگر به صورت حضوری کمک بگیرید... درمان شناختی رفتاری و همچنین حساسیت زدایی منظم به شما کمک خواهد کرد
سلام من حدود بیست و پنج ساله دچار یک بیماری به نام ترس شدم هیچ وقت نمی تونم تنهایی هام خیابون راه برم
سلام : زمان ایجاد این نوع از ترس و دلایل روانی نهفته در این رفتار باید بررسی شود تا با شناخت علل ریشه ای آن راهکارهایی مناسب تر را ارائه داد. مد نظر داشته باشید سبک فرزند پروری و نیز تجارب دوران کودکی و نوجوانی از اهمیت زیادی برخوردار است.
من مدتیه از تنها ماندن در خانه یا تنها بیرون رفتن میترسم،همش فک میکنم اتفاق بدی برام میفته و من تنها هستم ،چیکار باید بکنم لطفا راهنماییم کنید
عزیزم من پانرده سال اینجوری بودم ولی این همه ترسیدم هیچی مم نشده تا الان ترست الکیه بهت قول میدم هیچیت نمیشه تنها خونه بمون تنها بیرون برو قوله قول هیچیت نمیشه حتی اگه از شدت ترس تپش قلب بگیری و عرق کنی و سرت سبک بشه و اینا باز زود تموم میشه میره وتو هیچیت نمیشه نترس این یه اختلال کوچیک عصبیه که صدمه نمیزنه اصلا
سلام. اگر نگرانیتون خیلی شدید نیست و به زندگیتون صدمه نزده این تمرین میتونه موثر باشه: هر بار نگران میشید از خودتون بپرسید مشکل چیه؟ چه مسائلی ممکنه پیش بیاد و اگر منصفانه و محتمل هستند راهکاری برای حل اون مسئله پیدا کنید و آمادگی خودتونو بالا ببرید ولی اگه فکر پشت نگرانیتون خیلی منصفانه و محتمل نیست صرفا به خودتون یادآوری کنید مثل همه آدمها شما هم کنترلی بر این شرایط ندارید و بهتره به کارتون ادامه بدید. ولی اگه شدت و دردسر مشکل زیاده با کمک یک روانشناس میتونید مسئله رو حل کنید
سلام
من از ادما ترس زیادی دارم بیرون ک میرم فک میکنم همه میخوان بهم صدمه بزنن یا لکنت زبان میگیرم توی تاکسی هم ک میشینم فک میکنم الان بلایی سرم میارن اطرافیانم میگن اینا طبیعی نیست من تنهایی نمیتونم برم بیرون قبلا اگه ینفر باهام بود دیگ کمتر میترسیدم ولی تازگیا حتی اگ کسی هم باهام باشه باز ترس از مردم دارم لطفا بهم بگین چیکار کنم خیلی اذیت میشم.
سلام : نشانگان عنوان شده میتواند از علایم ترس از اجتماع باشد و برای تشخیص قطعی تر باید مصاحبه تشخیصی انجام شود لذا مواردی همچون زمان ایجاد ترس و بررسی اتفاقات موثر و ایجاد کننده و قدرت تاثیر پذیری میتواند آیتم های موثری در درمان و ارائه راهکار محسوب گردد. مواجهه سازی گام به گام از متداول ترین شیوه درمان این نوع از ترس محسوب میشود که باید توسط متخصص بررسی و مهیا گردد.
سلام من ۳۵ سالمه حدود ۵ ساله ازدواج کردم اما نتونستم رابطه زناشویی ام را انجام بدم وحشت وتپش قلب ویه ترس لعنتی باهامه شوهرم اذیت میشه چیکار کنم زندگیم داره ازهم میپاشه به خانواده ام نمیتونم بگم
ترس از رابطه جنسی یا ترس از دخول، از شایع ترین اختلالات جنسی در میان خانم ها به حساب می آید که باعث انقباض در اندام تناسلی خانم شده و مانع انجام این رابطه می شود و به دلايل مختلف رخ ميدهد
سکستراپی ، یکی از روش هایی است که برای درمان ترس از دخول و رابطه جنسی در زنان استفاده می شود. در طی جلسات سکس تراپی، از مراحل رابطه جنسی، آناتومی بدن زن و مرد و روش های تحریک صحبت می شود و آموزش های لازم برای برقراری یک رابطه مناسب به زوج داده می شود. همچنین درمانگر به خانم روش های آرام سازی و ریلکسیشن را توضیح می دهد
سلام من از کانال برق میترسم ی فضای بسته ک باید چهار دستو پا بریم توش خیلی وحشت دارم درمانش چطوریه
احتمالا شما دچار کلاستروفوبیا یا ترس از فضای بسته هستید اما این ترس محدود به جاهای خیلی کوچک هست. درمان شناختی رفتاری و همچنین حساسیت زدایی منظم چه به تنهایی چه در بستر هیپنوز به شما کمک می کنه
سلام سهیلم ۲۷ سالمه وقطی با نامزدم حرف میرنم همش احساس میکنم صدای ینفر دیگه رو میشنوم هر دفعه هم بد تر میشه شب روز هر وقط ک باهاش حرف میزنم این صدا برام میاد اکه میشه راهنمایی کنین یا کمک کنین خیلی ازیتمم میکنه تو رابطمونم تاثیر زیادی گذاشته
سلام : جهت بررسی بیشتر و تحلیل محتوای صحبت و زمان و ارزیابی آن نیاز است مصاحبه بالینی بیشتری صورت گیرد لذا نیاز است به روانشناسی حاذق مراجعه نمایید تا در صورت نیاز، مداخلات فیزیولوژیکی و یا دارویی انجام شود.
سلام و خسته نباشید، من از بعد از زایمان دومم دچار ترس از تنهایی در زمان عصر یا غروب خورشید هستم، و دوست دارم که بیرون باشم این زمان رو یا کسی پیشم باشه، ولی قبلا اصلا این جوری نبودم، پیش روانپزشک رفتم که قرص الپرازولام و فلوکستین دادن،الان آرامش رو دارم و اضطرابم کمتر شده ولی ترس از تنهایی در زمان عصر حل نشده، لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام. شروع این احساس ممکنه ناشی از بهم ریختگی هورمونها پس از زایمان باشه، اگه مساله شما ترس از اینه که موقع تنهایی مشکلی براتون پیش بیاد، موارد محتمل رو شناسایی کنید و برای هر کدوم آمادگی و مهارتهای لازم رو کسب کنید، ولی اگه مساله واقعی وجود نداره، از خلاقیت خودتون استفاده کنید تا زمان تنهایی خودتونو سرگرم کنید و وقتی همسر یا سایرین کنارتون هستند زمان با کیفیتتری رو کنارشون سپری کنید.
من از عروسک هام میترسم فکر میکنم اونا میتونن حرکت کنن و منو بکشن میشه به هم بگین چیکار کنم. ????
سلام : سن شما در زمان شروع این گونه از ترس و نیز تماشای فیلمهایی با محتویات ترس و وحشت ، شیوه فرزند پروری و جامعه پذیری در مدرسه و نیز سبک زندگی شما تاثیر بسزایی در ترس شما از عروسکها خواهد داشت لذا در وهله اول از دیدن فیلمهای با محتویات وحشت پرهیز کنید و نیز باید با مراجعه به روانشناسی حاذق در صدد شناسایی ریشه ای ترس و درمان آن با تکنیک هایی همچون مواجهه سازی ، تشریح سازی و واقعیت نگاری بپردازید
من یه مدته از همه چی میترسم از افتادن شیء صدا ها حتی صدا گوشی یا افرادی ک حرف میزنند صدا باد موجودی ک حرکت کنه دست خودم نیست وقتی اینا رو میبینم یا میشنوم خود ب خود جیغ میزنم گردش خونم انگار برعکس میشه موهای تنم بلد میشه تپش قلبم بالا میره بعضی وقتا گریم میگیره جوریم ک این ترس توو سرم سرایت میکنه انگار
از این وضع خسته شدم چیکار کنم
تمرینات آرام سازی برای کنترل تنفس و کاهش تنش عضلانی هنگام تجربه هاي بدني احساسات موثر واقع ميشود اما در صورتي كه ميزان اضطراب شما عملكردتون مختل كرده ميتوانيد از درمانگري كه در درمان شناختي رفتاري تخصص دارند كمك بگيريد
سلام میشه لطفا جواب منو بدید
من ۲۵ سالمه چند روز پیش روز پر استرسی داشتم کلا یه مدت میشه ک فعالیتم کمه و بیشتر اوقات در خانه هستم و اون روز با نامزدمم بحثم شده بود از ساعت های ۲ ظهر احساس بی حالی داشتم و ضعف و جوری ک نمیخواستم با کسی حرف بزنم ولی شب موقع خواب یه ترس خیلی منطقی پیداکردم جوری ک حس میکردم قرار همه بمیریم و این تقصیر منه تپش قلب شدید و نمیتونستم نفس بکشم از اینک کسی پیشم نبود میترسیم تا حالا ابن اتفاق برام نیوفتاده بود و الان بعد ۴ روز هنوز خس میکنم یه چیزی یه حسی از اون شب همش همراهه و میترسم ک دوباره برام اتفاق بیوفته من خواهرم اختلال اسکیزوفرنی داره و اینو منو بیشتر میرسونه میخواستم بپرسم این اتفاق میتونه عادی باشه
بله کاملا طبیعیه که بعد از یک استرس ، تپش قلب داشته باشیم.اما اگر تپش قلبمون رو بد تفسیر کنیم که وای حتما چیزی شده و یا چیزی میخواد بشه .. حال ما بدتر و بدتر میشه.نه نگران اسکیزوفرنی نباشید. فقط تکنیکهای کنترل استرس و کنترل خشم و همچنین حل تعارض رو آموزش ببینید.
سلام من ۱۴ سالمه و فوبیا دارم از مارها:) ب شدت ازشون میترسم حتی اگه درحال نگاه کردن ی فیلمی باشم که توش مار داره حس میکنم ی مار رو پامه یا داره نیشم میزنه و انگار حتی اگه اون تو فیلم باشه حسش میکنم و چند شبه هم نمیتونم بخوابم میترسم بخاطر اینکه ی ماری زیر پام باشه و حتی چند بار در طول شب از سر جام بلند میشم و دور زمینو چک میکنم و دیشب انقد ترسیدم و حالم داشت از این وضعیت بهم میخورد که گریم گرفته بود و واقعا نمیدونم چیکار کنم این چند شب نمیتونم تنها بخوابم واقعا خیلی دارم اذیت میشم
سلام : با توجه به شدت و آشفتگی ، پیشنهاد میشود جهت کاهش سطح اضطراب و تنش جهت دارو درمانی به روانپزشک مراجعه نموده و سپس جهت تحلیل شناختی و فراگیری تکنیکهای مرتبط به روانشناسی حاذق مراجعه نمایید.
سلام من ۳۹ سالمه جدیدا خیلی میترسم از هر چیز غیر واقعی که در خانه وجود داشته باشه مخصوصا شبها
که از خواب میپرم میترسم قفسه سینم درد میگیره احساس تنگی نفس می کنم
دوفرزند دارم که رسیدگی به اونها رابرام مشکل کرده
همش میترسم دیوانه شده باشم یا بشم
به مردن وخودکشی فکر میکنم
از لحاظمالی هم مشکل دارم نمیتونم به روانپزشک مراجعه کنم
لطفا راهنمایی ام کنید
نگران نباش ماهم ترس شدید شدید گرفتم مرور زمان بعدا خودش می ره جوری که وقتی بهش فکر می کنی به خودت میگی چقدر احمق بودم که می ترسیدم
اما اگر بتونی بری دکتر با دارو رفع بشه کمتر اذیت میشی
سلام. مشکل شما قابل درمانه و ضروریه که به روانپزشک مراجعه فرمایید، با کسب اطلاعات بیشتر از پوشش بیمهای خودتون یا مراکز حمایتی و خیریه میتونید از خدمات کمهزینه یا رایگان بهره ببرید.
سلام من بیست سالمه از بچگی حضور در جمع برام مشکل بود و الان که بزرگ تر شدم میترسم تنهایی برم بیرون و خانوادم واقعا مسخرم میکنن حتی برای قدم زدن الان هشت ماهه که نمیتونم از خونه خارج شم دیروز تصمیم گرفتم باشگاه ثبت نام کنم چون با اضافه وزن شدیدی روبه رو شدم ولی ترسیدم برم مبادا سانس بانوان نباشه یا برم مسخرم کنن چقد چاقم …واقعن خستم وقتی باخانواده بیرون میرم یا جایی خیلی اعتماد بنفس دارم اما تنهایی اصلا اصلا و ابدا حتی مسیر مدرسه و خونه و دانشگاهم یبار با مادرم رفتم که ترسم بریزه و بعدیارو خودم میرم حالم غیر قابل وصفه حس مزخرفی دارم
سلام : جریان فکری تان باید بررسی شود: ایده آل نگری ، نا ارزنده سازی و سایر جریانات فکری غالب و سپس با تکنیکهای مواجهه سازی مقطعی و کامل و نیز آرام سازی عضلانی و هوازی، گام های اولیه برای مواجهه با ترسها را دریافت و عملی نمایید
سلام.خسته نباشید.
من ۲۴ سالمه چند نفر از دوستانم شب من رو ترسوندن و
من خیلی فریاد زد.و ترس خیلی بود قلبم خیلی تپش داره
تپش قلب که شروع میشه درد در قفسه سینه شروع میشه.
ممنون میشم.اگر پاسخ بدهید.
سلام براي كاهش نشانه هاي بدني ترس ميتوانيد از تمرين هاي آرميدگي و حتي ذهن آگاهي استفاده كنيد درصورت ادامه دار شدن حتما از يك متخصص كمك بگيريد
سلام خسته نباشید
بنده ۲۳ سالمه توی عروسی هامون خیلی از تفنگ استفاده میکنن متاسفانه من به شدت از صدای تفنگ میترسم با اینکه میدونم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته.هیچ کدوم از اطرافیانم واکنشی نسبت به صدای تفنگ نشون نمیدن.و انقدر حساسیتم شدید میشه که توی عروسی حتی از صدای دست زدن هم شکه میشم.
اول اینه از کی ترستون از تفنگ بیشتر شده؟ آیا حادثه ای رو دیدید یا شنیدید؟ آیا فیلی دیدید و یا داستانی خوندید؟ قطعا که استفاده از تفنگ در مراسم کار خطرناکیه.اما میتونید از حساسیت زدایی استفاده کنید.مثلا اول تجسم کردن صدای تیر و بعد دیدن عکس تفنگ و فیلمهاش…. البته مرحله بندی اینها بهتره توسط درمانگر حاذق انجام بشه
سلام من آنوپتا فوبیای شدید دارم به طوری که شب روز با اظطراب به سر میبرم و احساس ضعف زیادی می کنم به شدت نا امیدم و به خودکشی فکر می کنم لطفا کمکم کنید
سلام : ریشه این نوع فوبیا در خاطرات دوران کودکی و سبک فرزند پروری است و فرد مبتلا کم کم احساس ارزنده بودن خود را به خودی خود از دست می دهد و بعضا بگونه ای مفرط رفتارهای شخصیت وابسته را در خود می بیند. مد نظر داشته باشید دو ویژگی در این افراد بسیار به چشم می خورد ۱ : ایده آل نگری و ۲ : اهمیت به نظر دیگران. جهت درمان در وهله اول باید سطح کمال گرایی فرد کاهش یافته و از درجه اهمیت دادن به نظرات دیگران کاسته شود. در وهله دوم با در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت و سهل الوصول و دستیابی به آن باید سطح اعتماد به نفس و عزت نفس افزایش یابد. پیشنهاد میگردد جهت ادامه پرسه با روانشناسی حاذق مشورت گردد و سطوح نیازها و اتکا به خود افزایش یابد.
سلام وقت بخیر
من ۲۳ سالمه و چند ساله که ترس از باد و رعد و برق و حیوانات دارم میشینم یه گوشه و هندسفری میزارم تا تمام نشه هم بیرون نمیرم قبلا اصلا نمیترسیدم به خودم میگم هیچ ترسی ندارن ولی یه ترس عجیبی می گیرم بطوری که تپش قلب میگیرم لطفا راهنماییم کنید.مرسی
سلام. با توجه به اینکه قبلا مشکلی در این زمینه نداشتید حل این مساله احتمالا خیلی پرچالش نباشه ولی لازمه با مراجعه به روانشناس و بررسی دقیقتر علت اصلی و راهکار بهبود خودتونو شناسایی و پیگیری کنید.
سلام من ۱۳ سالمه و از ۷ سالگی از باد و طوفان می ترسم و هدفون می زارم تو گوشم و یک گوشه از خونه میشینم و اهنگ بلند میکنم تا اخر تا صدا باد نشنوم و بیرون نمی رم و امتحان درس هم نمی خوانم ۲۴ ساعت زندگیم شده یه گوشه از خانه لطفا کمک کنید و ید چه راه درمانی باید برم و نقس توجه هم دارم و دارو می خوارم
سلام : یقینا اتفاقات دوران کودکی و بررسی چگونگی آن حائز اهمیت است و نیز از طرفی پرسه درمان نقص توجه باید بررسی و تحلیل شود و نیز داروهایی که استفاده میکنید. مطالعه موارد مذکور در شناسایی راهکار مناسب با شرایط و موقعیت تان و نیز ارائه تکنیکهای تخصصی بسیار کارآمد است.
مهربان
سلام مادرشوهرم به هیچ عنوان نمیخوادتنهاباشه
اگرچه همه کارهاشوخودش انجام میده ولی میگه همیشه ودرهمه حال یکی بایددرکنارم باشه
سلام این موضوع که گفتید نیازمند توضیحات و بیان علائم بیشتری میتونه ترس باشه میتونه موارد دیگه ای باشه
سلام ببخشید من اگه ی چیزی مرتب نباش و سر جایی خودش نباش یا خیلی از اجسام جفت نباشن استرس شدید میگریم و حالم بد میشه لطفا کمک کنید??
سلام، این مورد میتونه جز دستهبندی وسواس باشه. وسواس تقارن.
سلام من ۳۰ سالمه ازخیلی چیزهامیترسم حتی ازاینکه بچمویه لحظه باپدرش بفرستم مغازه میترسم هرشب فکرای بدمیکنم اصلاخوابه اروم ندام خیلی میترسم همش فکرای بدمیکنم الان چندمدتیه حس میکنم تپش قلب دارم
به نظر میرسه شما دچار اختلال اضطراب فراگیر هستید. جای نگرانی نیست. شما وقایع رو در ذهنتون،بد تفسیر می کنید.تکنیکهای شناختی رفتاری میتونه به شما کمک کنه
سلام من حدوده ۱۰ روز پیش حمله ی پانیک داشتم حالا از اون موقع حموم رفتم برام عذابه از همه مهمتر اینکه نمیتونم چیزی بخورم میترسم تو گلو بمونه خفم کنه.چیکار کنم زندگیم جهنم شده
سلام
منم دوازده سال پیش به مدت دوسال این مشکلو داشتم
اولش روانپزشکی که رفتم یه کیسه دارو بهم داد که همش خواب بودم
بعدش با تشخیص صحیح و تجویز فقط یک قرص مناسب و مرتبط توسط یه روانپزشک کار درست در کمتر از سه چهار روز رو به بهبودی کامل رفتم و از جهنم ساختگیم خلاص شدم .
آرزوی سلامتی برای همه دارم
با سلام با توجه به صحبتهای شما به نظر میرسه که شما دچار حمله پانیک یا اضطراب وحشتزدگی هستید و همانطوری که از اسمش پیداست ریشه در اضطراب داره که علل مختلفی داره درمان این اختلال بوسیله خودتون به تنهایی کمی مشکل هست اما اگر بتونید بر اضطرابتون غلبه کنید و تکنیکهای آرامش سازی رو استفاده کنید میتونه کمک موثری به شما بکنه بطور خلاصه چند مورد رو عرض میکنم
۱-ریلکشین یا مدیتیشن بطور مرتب در ساعات مشخص
۲-این نکته رو دائم به خودتون یاد آور بشید که از اختلال پانیک هیچ آسیبی به شما نمیر سه این تنگی نفس تپش و احساس خفگی گذراست در اکثر بیماران پانیک این علائم وجود داره و هیچ آسیب جسمی ایجاد نمیکنه با دانستن این مطلب از وحشت شما کاسته میشه
۳_تمرین تنفس شکمی (یک دست روی سینه دست دیگر روی شکم در هر دم باید شکم شما بیشتر از سینه به سمت جلو بیاید و چند ثانیه مکث مجددا بازدم که شکم نسبت به سینه بیشتر به داخل بدن میرود این تمرین رو هر روز انجام بدین به آرامش شما و منظم شدن ضربان قلب کمکمیکنه
۴-در هنگام پانیک با تنفس شکمی میزان تپش کم شده و از وحشت زدگی کم میشود در صورتی که به تنهایی نیتونید بر پانیک خود غلبه کنید نیاز به مراجعه به روان درمانگر هست و در صورت تشخیص دارو درمانی هم ممکنه نیاز باشه
سلام و احترامات، سن من ۳۰ سال است و در این اواخر یکبارگی به صورت مجازی پیش چشمان ام “مار” را میبنیم و احساس میکنم و میترسم حتا که وضیعت جسمانی ام کاملا برهم میخورد. لطفا برایم بگویید که این چه نوع یک اختلال روانی است؟ ممنون
سلام. بهتره با مراجعه به روانشناس یا روانپزشک هم وضعیت سلامت جسمانی و هم روانشناختی خودتونو بررسی کنید تا مساله روشنتر شناسایی بشه بتونید برای درمان اقدام کنید
سلام ببخشید یکی از دوستانم از بوسه میترسد و نگرانی زیاد دارد باید چیکارکنم تا ترسش بریزه؟!
سلام : ریشه این ترس در باورهای شخصی نشات گرفته از فرهنگ جامعه و خانواده نهفته میباشد. باورهایی که چنانچه نقض گردد در فرد نا ارزنده سازی بوجود می آوری که نتیجه اش اضطراب ، تنش ، احساس گناه و خودسرزنشی خواهد بود لذا فرد برای تجربه نکردن این احساسان ناخوشایند ، منبع رفتاری ایجاد کننده این احساسات را یا بصورت ناخودآگاه نفی ( مانند این باور که این کارها در حد من نیست ) و یا در غالب رفتارهای بازدارنده ( مانند واکنش ترس )، از آن فرار میکند. لذا بررسی باورها و شناسایی باور های غلط و ناکارآمد ( باورهایی که پایه احساسی دارند و درعمق آن هیچ عدله محکمی نهفته نیست ) در اولویت درمانی قرار خواهد داشت .
سلام من از باد شدید و طوفان و رعد و برق و بارون میترسم وقتی صداش میاد نمیتونم بخوابم بدنم سرد میشه تپش قلب شدید میگیرم و در شب بیشتر میترسم و به هیچ وجه نمیتونم بخوابم انگار دارم میمیرم
استرافوبيا ترس شديد از رعدوبرق است یک فرد مبتلا به آسترافوبیا در رابطه با صاعقه واکنشهایی را تجربه میکند که بسیار بیشتر از بروز یک واکنش طبیعی و مناسب است و فرد نشانه هاي وحشتزدگي را مثل تپش قلب ، حالت تهوع ، مشكل تنفس را تحربه كند
از درمان هاي موثر مواجهه درماني ، تكنيك هاي كنترل استرس و درصورتي كه عملكرد شما را مختل كرده دارو به همراه جلسات روان درماني است
سلام دختر ۱۷ ساله ام از رفتن به خانه دوستام یا آوردن آنها به خونه مان میترسم ، میترسم به هر دلیلی بمیرند و من به زندان برم
خواهشا جواب منو بدین دیگه خسته شدم
سلام به شما، این مورد مشکل وسواس فکری است. لطفا مطلب زیر رو مطالعه کنید:
https://pezeshkekhoob.com/blog/obsessive-thoughts/
سلام من از بیماری و مرگ خیلی میترسم اگه یه موقع فشارم بیاد پایین و یه خبر بدی بشنوم و یا مرگ کسی به شدت ناراحت میشم و قلبم تندتند میزنه و اشتهام کور میشه تهوع بهم دست میده دوست دارم تنها باشم و الان ۲۷ سالمه و شغل خاصی ندارم و سه چهار سالیه خونم بیرون و پارک و خرید و … هم نمیرم و دوست ندارم بیشتر باگوشی هستم و لپ تاپ و خودم مدام تو سایتهای مختلف ودر مانهای گیاهی … مدام مطلب می خوانم
سلام، ابن مشکل اختلال اضطراب بیماری هست. لطفا مطلب زیر رو مطالعه کنید:
https://pezeshkekhoob.com/blog/health-anxiety/
سلام من ۲۷ سالمه و از خیلی چیزها ترس دارم اصلا دوست ندارم بیرون و خرید و ..برم از بیماری و حتی یه سرماخوردگی میترسم و سریع به پزشک میرم اگه یه مقدار فشارم پایین بیاد دچار ترس میشم دستام یخ میکنه قلبم تندتند میزنه از جمع فرار میکنم بیشتر با گوشی و لب تاپ کار میکنم و مشغول میشم و تا الان هم دنبال کاری نبودم و دوست ندارم
فامیلو دوست هم اگه در مورد کار و شغل و صحبت کنن ناراحت میشم و نمیتونم هم جوابی بدم
اصلا نمی تونم تو جمع صحبت کنم و بیشتر به صحبت های دیگران گوش میدم و بله خیر میگم
سلام، این رفتارهایی که اشاره کردید، رفتارهای اجتنابی برای کاهش اضطراب هست که در کوتاه مدت، اضطراب رو کمی کاهش میدهند اما در بلند مدت باعث حل مسئله اصلی نمیشود.
من از هر چیز زیادی میترسم ماشین زیاد آدمای زیاد و اعداد زیاد حس میکنیم بالاخره تموم میشن من خیلی نارحتم نمیتونم برم خیابون تو ماشین سا مهمونی به پدر و مادرم میگم نه درکم میکنن نه منو میبرن دکتر
سلام حتمن برید پیش یک روانشناس خوب چون ترس یا وحشت از خیابون ممکنه در آینده فرد رو به اختلال آگروفوبیا مبتلا کنه آگروفوبیا یعنی ترس و وحشت از محیطهای بزرگ شلوغ باز عمومی مثل خیابون مهمونی پارک سینما و کلا محیطهای شلوغ و عمومی
سوال شما به نظر کلی میاد... از کی اینطور شدید و چند سالتونه؟ اعداد زیاد و ادمهای زیاد یعنی از جاهای شلوغ میترسید؟ درمان شناختی رفتاری کمک میکنه به شما .همچنین درآوردن ریشه مشکلتون با دقت بیشتر که آیا فکر شما وسواسی هست یا اضطرابی
سلام من از از دست دادن کسی که خیلی دوسش دارم میترسموقتی با یه نفر حرف میزنه همش حس میکنم قراره اون جای منو بگیره و دستو پام سریع شل میشه و واقعا نمبتونم براش توضیح بدم اونم تا یه جایی میتونه باهام کنار بیاد و نمیزاره بیش از حد کنترلش کنماگه میشه جواب بدین
سلام : ترس از دست دادن عزیز ، تلاش جهت نگاه داشتن موقعیت و تصور از دست دادن جایگاه و در نهایت تلاش برای کنترل کردن دیگران نمونه بارز ترس و کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس است که از هم آمیختگی ترس (در سطح ناخود آگاه) و رفتار ( در سطح خود آگاه ) در مراودات اجتماعی به چشم میخورد و جهت شناسایی و کشف بیشتر نمود های بیشتری این ترس درن زاد ناگزیر باید با روانشناسی حاذق مشورت نمایید تا پس از شناسایی علل واقعی ترس، رفتارهای جدید و موثر تر جایگزین شده و نتیجه این جایگزینی کاهش ترس و نگرانی خواهد بود.
سلام
ممنون بابت اطلاعات خوبتون
من یه لوبیا خیلی بد و عجیب دارم و اونم اینه که از پسرا و مردا میترسم اصلا دست خودم نیست لطفا کمکم کنید خیلی برام سخته دیگه خسته شدم??
سلام. بررسی مساله شما نیاز به اطلاعات بیشتری داره تا علت بروز و ادامه مشکل مشخص بشه و بتونید در مسیر بهبود گام بردارید. با مراجعه به روانشناس و بررسی بیشتر میتونید مساله خودتونو حل کنید.
سلام وقتتون بخیر من یه دختر ۲۰ ساله ام که به شدت از چیزای بزرگ میترسم و واقعاً توی اون شرایط به تپش قلب میفتم از درختای بلند و تنومند ، دریا ، و حتی از نگاه کردن به اسمون هم میترسم و این ترسا روز به روز دارن زیاد تر میشن نمیدونم چیکار کنم حتی نمیتونم عکساشونم ببینم چون حتما بعدش حالم بد میشه کمکم کنین لطفا…..
سلام : در وهله اول باید شرایط و موقعیت روانی شما مورد بررسی قرار گیرد اینکه در موقعیت و شرایط زندگی استرس زایی هستید ، خانه و یا محل کار و یا شرایط اضطراب آور. چرا که این گونه از انواع ترسها نشات گرفته از ترسهایی در لایه های زیرین روان هستند که ممکن است جنبه خودآگاه و یا ناخودآگاه داشته باشند و نیز پس از شناسایی لایه های زیرین ترس باید نمود ظاهری ترس که همان ترس از چیزهای بزرگ و پهناور است بررسی و شناسایی گردد. تکنیکهای تنود عضلانی و هوازی و نیز یوگا در ابتدای درمان بسیار موثر است و سپس زیر نظر متخصص روانشناسی باید تکنیکهای مواجهه سازی صورت پذیرد.
سلام.با تشکر از سایت خوبتون ببخشید من الان ۱۷ سالمه ولی بشدت از موجوداتی مثل سوسک یا مارمولک یا حتی یه عنکبوت یه سگ و خلاصه هرچیزی که فکرشو بکینین میترسم.
واین برام خیلی اعصاب خورد کنه و حتی وقتی یه سوسک میبینم اصلا نمیرم طرفش که بکشمش. سریع فرار میکنم
میخواستم بدونم آیا راهی هست که من با این ترس که پیش خودم خیلی ناجوره مقابله کنم؟
سلام. بله، حتما. درمان ابن فوبیا، روش حساسیت زدایی منظم هست که توسط متخصص روانشناس فردی انجام میگیره:
https://pezeshkekhoob.com/psychologists/106p-individual-consultant
سلام من ترایپو فوبیا شدیدی دارم تورو خدا راهنماییم کنید دارم دیوونه میشم
سلام، درمان فوبیای خاص روشی است به نام حساسیتزدایی منظم که توسط متخصص روانشناس فردی انجام میشه:
https://pezeshkekhoob.com/psychologists/106p-individual-consultant
سلام خسته نباشید.من جدیدا خیلی میترسم از چیزی که نیستم فک میکنم معتاد شدم با اینکه تا الان هیچ چیزی مصرف نکردم ولی موقع خواب فکرای عجیبی به سرم میزنه مثلا انگار ینفر بهم میگه بلندشو برو چیزی مصرف کن الان چندروزه از بیرون رفتن میترسم بیرون نمیرم حتی جلوی در هم نمیرم قلبم از جا کنده میشه نمیدونم چرا اینطوری شدم حالم به قدری بد میشه که مث بچه ها گریه میکنم حوصله ی هیچ کاریو ندارم دیگه همش فکرو خیال میکنم از ترس اینکه معتاد نشم حتی ساعت ها حرف نمیزنم و اینکه انگار ینفر بهم میگه خودتو بکش لطفا کمکم کنید ممنون .
سلام، مشکل شما وسوای فکری است و به کمک متخصص قابل رفع هست.
لطفا این مطلب رو مطالعه کنید:
https://pezeshkekhoob.com/blog/obsessive-thoughts/
سلام من از ادمها میترسم. مثلا امروز با خانم همسایه ک با مادرم کار داشت و مادرم نبود من صحبت کردم.از اون لحظه تا الان من دارم گریه میکنم و ترسیدم
نمیدونم از چی و چرا
سلام و سپاس از اشتراک گذاری تجربهتون. مورد شما نیاز به بررسی جامع توسط رواندرمانگر داره دوست عزیز. تا علت ترس و گریه شما مشخص و درمان بشه.
سلام ،من ۳ساله در رابطه ام و دوست پسرم در حالت عادی دستش عرق نمیکنه وقتی منو میبینه دستاش شروع میکنه به عرق کردن همچین چیزی ممکنه ،علتش چیه؟
تعریق کف دست و پا منشا ژنتیکی داردند و معمولا در شرایط اضطراب آور، تعریق بیشتر میشود.
سلام من زنی۲۵سالمه در خارج از کشور رندگی میکنم . تازه یک سال میشه که به اروپا اومدم . و زندگی جدید با همسر را شروع کردم . مشکلم اینه که ترس خیلی خیلی شدیدی از تنهایی در شب و تاریکی دارم . متأسفانه شیفت کاری شوهرمم خیلی بده و عوضش هم نمیشه کرد . اون دیروقت به خانه میاد و صبح زود هوای تاریک میره . وقتی صبح ساعت ۴ میره من چراغ رو روشن میزارم ک نترسم ولی بازم وقتی میخوابم خوابای خیلی ترسناک میاد سراغم مثلا خواب میبینم یکی داره برق رو خاموش میکنه یا یکی داره راه میره تو اطرافم . این ترس تا حدی بده ک از خواب بلند میشم و میترسم و خیلی احساس تنهایی میکنم . قبلا عادت نداشتم تنها باشم در شب . چون خانواده ی پرجمعیتی بودیم و تنهایی نمیخوابیدم. اما الان همینکه هوا تاریک باشه و من تنها باشم تررررس شدیدی دارم فکر میکنم یکی از پشت کنارمه و … ولی وقتی شوهرم خانه باشه هیچ ترسی ندارم کنار او. لطفا کمکم کنيد
سلام، ممنون از بیان تجربه تون. عموما خود موضوع مهاجرت، فشار پنهانی به روان وارد میکنه و حالا در شما، با ترس از تنهایی تلفیق شده پس بهتره حتما از یک مشاوره فردی کمک بگیرید.
https://pezeshkekhoob.com/psychologists/106p-individual-consultant
سلام من از افراد هم سن و سال های خودم میترسم و همش فکر میکنم اگه دعوا بشه نمیتونم از حقم دفاع کنم و از نگاه کردن به چشمان ام سن های خودم هراس دارم
سلام
لطفا برای بررسی های بیشتر به یک تراپیست مراجعه کنید. به این خاطر که ممکن هست مشکلتون الزاما فوبیا نباشه. ممکن هست عواملی مثل کمبود مهارتهای ارتباطی یا کمبود عزت نفس یا حتی اضطراب اجتماعی هم دخیل باشند.
سلام من پسر سه ساله ای دارم ک از صدای بلند و تاریکی میترسه..صداآژیر تو پارکینگ یا دریل کاری خونه همسایه بشنوه میترسه و در گوش هاشو میگیره. واقعا نمیتونم بگم از کجا منشا گرفته اینطور شده.. ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام، برخی ترسها در کودکان تا سنین خاصی طبیعی هستند، که در مطلب زیر بهش اشاره کردم. اگر علائم کودک شما چیزی غیر از علائمی است که ذکر شده، بهتر است هرچه زودتر تحت نظر متخصص روانشناسی کودک قرار بگیرند تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری بشه.
ممنون
https://pezeshkekhoob.com/blog/children-fears/
https://pezeshkekhoob.com/psychologists/38p-child-psychologist
سلام،یکی از دوستان من در سن کم توی استخر بوده و فضا یکم تاریک بوده کف استخر عکس دلفین رو میبینه و چون تاریک بوده به شدت میترسه و هنوز بعد سالها از عکس دلفین کف استخر ترس شدید داره و داخل آب نمیره و به خاطر همین موضوع از تیم ملی شنا هم همون سن جدا میشه،میشه راهنمایی کنین چه طور میشه کمکش کنیم!
سلام، برای رفع این موضوع، باید روش حساسیت زدایی توسط متخصص روانشناس انجام بگیره.
سلام من یک پسر ۱۲ ساله دارم همیشه ترسی با او هست در زمانی که کوچکتر بود با دیدن انیمیشنی که خرسی به مردی حمله می کرد ترس از خرس در او به وجود آمد اما این ترس ادامه پیدا کرد و الآن تقریبا از تمام حشرات حتی پروانه می ترسد و متا سفانه همین که هوا تاریک می شود در خانه را می بندد و دایما در را باز می کند و بیرون را چک می کند وقتی علتش را می پرسم میگه می ترسم دزد بیاد و هنگام خواب با ترس بلند می شود و میاد من را از خواب بیدار می کند و میگه می ترسم و حتی به داخل کوچه هم اصلا نمی رود لطفا کمکم کنید می ترسم از این ترس صدمه ای جبران نا پذیر به او بخورد
سلام، ترس های کودکی تا حدی طبیعی هستند ولی از یک حدی به بعد حتما باید در اولین فرصت توسط متخصص روانشناس کودک و نوجوان درمان شود تا در بزرگسالی، با مسئله های بعدی مواجهه نشوند. لطفا مطلب ترس در کودکان رو مطالعه کنید:
https://pezeshkekhoob.com/blog/children-fears/
سلام برادر من به شدت از عروسک های ترسناک مثل مومو و آنابل و ایت و اینجور چیزای ترسناک که روح و ازنا داره به شدت می ترسه برادرم آدم شلوغ و شیطون بود الان اصلا درست حسابی غدا نمی خوره همش تو فکره شب ها تنها نمی خوابه از فکرش بیرون نمی ره?
داداشم فقط ۹ سالشه
سلام، در وهله اول درست ترین کار این هست که کودکان در معرض تماشای شخصیت های کارتونی ارواح یا فیلم ترسناک قرار نگیرند. ولی در حال حاضر به علت این که در کارکردهای عادی روزانه برادرتون تغییر ایجاد شده، حتما باید با روانشناس متخصص کودک و نوجوان ملاقات داشته باشند تا از بروز علائم بعدی جلوگیری بشه و ترس هم رفع خواهد شد.
سلام.وقت بخیر. خانم ۳۰ ساله ای هستم که به شدت از همه ی حیوانات به خصوص گربه وحشت دارم. این ترس رو زندگیم تاثیر بدی داشته و گاهی از رفتن به طبیعت هیچ لذتی نمیبرم چون مدام باید حواسم به اطراف باشه تا حیوانی نبینم. قصد بارداری دارم و میخوام قبلش این مشکلم حل بشه.لطفا یک راه حل مفید پیشنهاد بدید.ممنون
سلام به شما، ترس از حیوانات تحت عنوان فوبیای خاص طبقه بندی میشود. از بین بردن فوبیای خاص حتما به چند جلسه حساسیت زدایی زیرنظر متخصص روانشناس احتیاج داره.
مطلب فوبیای خاص:
https://pezeshkekhoob.com/blog/common-phobia/
سلام مشکلی که میخوام واستون بگم مشکل خواهرمه:خواهرم ۲۷سالشه و دوران بچگی مورچه توی گوشش میره و میبرن دکتر و گوششو شستو شو میدن و از همون روز سرگیجه پیدا میکنه تا به همین امروز سال پیش متخصص گوش رفت هیچ مشکلی از گوشش پیدا نکردن و علت سرگیجه فقط اعصاب شناخته شد.حالا شده خوره جون و ذهنش نه خواب داره نه خوراک البته بگم فقط عصر ها تا صبح اینجوریه، افتاب که بالا میاد و روز میشه کاملا از بین رفته و فقط یکم احساس بی تعادل داره…اینجوری بگم که ترس از سرگیجه داره زندگیشو تباه میکنه…بعضی ها از ادما از استرس زیاد مشکلات گوارش و اینطور چیزا پیدا میکنن خواهر من اگر حتی خیلی کم استرس بهش وارد بش سرش گیج میره بعد شاید سرگیجه از بین بره اما ترسش همچنان هست…همین دیشب از سر شب تا ساعت۴ صبح بیدار بود وقتی میخوابه سرش گیج میره و بعد ترسش سراغش میاد و نمیذاره که بخوابه…لطفا بگین که مشکلش حل میشه یا نه؟
سلام. ممنونم از طرح مسئله خواهرتون. اگر از لحاظ ساختار فیزیکی و از نظر متخصص گوش و حلق و بینی مشکلی وجود نداره، به نظرم حتما یک دوره رواندرمانی رو امتحان کنید. به دلیل اینکه ممکن است سرگیجه ها ریشه های روان تنی داشته باشند.
مطلب زیر رو هم مطالعه بفرمایید:
https://pezeshkekhoob.com/blog/psychosomatic-disorders/
سلام دختر۲۰ساله ای هستم که ازاین که دیگران دوسم نداشته باشن ودوستیشونوباهم بهم بزنن یاحرفی بزنم که ناراحت بشن خیلی میترسم واسه ی همینم بعضی وقتاحرفمونمیتونم بزنم ازاین که بایکی دعوام بشه میترسم کلاازازتنهایی ترس دارم یابعضی وقتاکه یکی ازدوستام یه حرفی میزنه که شایداصلاحرف خاصی نباشه واصلابه من ربط نداشته باشه فکرم خیلی مشغول میشه وفکرمیکنم میخواددوستیشوباهم بهم بزنه میشه لطفاکمکم کنیدچیکارکنم واقعااین ترس بهم استرس واردمیکنه وناراحتم میکنه
سلام عزیزم. ممنون که تجربه خودتون رو به اشتراک گذاشتید، لطفا مطلب هجوم افکار و ترس از تنهایی رو بخونید.
https://pezeshkekhoob.com/blog/monophobia/
https://pezeshkekhoob.com/blog/obsessive-thoughts/
سلام من هجده سالمه و حدود دوماهه كه ترس از بيرون رفتن دارم، اعتماد به نفسك بالاست و مشكلي با ظاهرم ندارم ولي ميترسم اگه تنها برم بيرون حالم بد بشه وقتي تنها ميشم استرس ميگيرم حالت تهوع ميگيرم حتي فشارم ميفته و به گريه ميفتم نميدونم بايد چيكار كنم
سلام، ممنون به اشتراک گذاری تجربه تون. موضوعی که با اون درگیر هستید، احتمالا آگورافوبیا هست و برای بررسی جامع تر و درمان حتما باید به روانشناسان فردی مراجعه کنید
https://pezeshkekhoob.com/psychologists
سلام من از سکوت شدن تو جایی میترسم به طوری که نمیخواستم سر جلسه کنکور برم
حالم خیلی بد میشه و دستشوییم میگیره نمیتونم بیش از ۵-۱۰ دقیقه تحمل کنم
چکار کنم چند وقت دیگه باید برای مصاحبه فرهنگیان برم و قطعا با این رفتارم رد میشم:((
سلام، این مورد به دلیل احتمال وجود موانع زیربنایی تر حتما باید توسط متخصص بررسی و درمان بشه دوست عزیز
سلام من ١٥ سالمه و ترس شديدي از ادرار كردن افراد توي شلوارشون دارم، اگر به دستشويي برسند نميترسم ولي اگر توي خودشون ادرار كنن واقعا دچار حال خيلي وحشتناكي ميشم. به حدي كه وقتي كسي جريانش رو هم تعريف ميكنه به يكباره حالت بغض و عصبانيت و تپش قلب شديد بهم دست ميده، نميتونم فيلم و يا داستان هايي هم كه اين اتفاق توشون افتاده باشه هم ببينم، بنظرتون عللش چي ميتونه باشه و چيكار بايد بكنم؟..
سلام، این موضوع در دسته بندی ترس قرار نداره و به نوعی وسواس فکری هست. که حتما باید توسط فرد متخصص درمان بشه! لطفا مطلب وسواس فکری رو مطالعه کنید.
https://pezeshkekhoob.com/blog/obsessive-thoughts/
سلام خسته نباشید .پسر ۱۷ ساله ای هستم که همراه خانوادم توی خانع ی آپارتمانی زندگی میکنیم .از دیشب که مادرم توی دستشویی خونه سوسک دیده خواهرم میترسه بره دستشویی .من امروز خواستم ب خواهرم نشون بدم که هیچ سوسکی توی دستشویی نیست که از شانس بد من ی سوسک خیلی بزرگ از کنار کاسه توالت اومد بیرون .خواهرم طوری داد زد که منم تپش قلب گرفتم و متاسفانه الان جفتمون میترسیم بریم دستشویی .در ضمن من خودم از هیچی ب جز سوسک توالت نمیترسم .حتی مار هم برا من ترسی ایجاد نمیکنه و میدونیم ترسمون غیر منطقیه ولی باز میترسیم . ممنون میشم راه حل بدید
سلام دوست عزيز در زمينه ترس ها يكي از عوامل موندگار شدن ترس اجتناب است و مواجهه يكي از روش هاي درمان است ضمن اينكه تمرين هاي آرميدگي و …. ميتوانيد در هنگام تجربه علائم بدني ترس داشته باشيد
سلام و وقت به خیر
من از صدا یا حرکات ناگهانی به شدت میترسم و این صداها لزوما بلند نیستن!
مثلا وقتی که توی ماشین نشستیم صدای ناگهانی برف پاک کن منو به شدت میترسونه, یا داد زدن کسی باعث میشه به شکل غیر منطقی شوکه بشم و جا بخورم, مثلا وقتی نون رو توی تستر گذاشتم, وقتی تست میشه و بالا میپره من جا میخورم درحالی که خودم گذاشتم و مطلع هستم که قراره این اتفاق بیفته.
در حال حاضر امکان مراجعه حضوری به درمانگر رو ندارم اما این وضعیت باعث ناراحتی و گاهی شرمندگی من میشه و به شدت ناراحتم میکنه, خصوصا که تعبیر به ترسو بودن میشه!
آیا راهی هست که لااقل کمی به بهبود وضعیت کمک کنه? بسیار ممنون میشم از راهنمایی تون?
سلام. به نظر میرسه یه مقدار حساسیتتون به صدا زیاد شده. که میتونه نتیجه استرس و یا خستگی باشه…روشهای کنترل استرس و ریلکسیشن میتونه به شما کمک کنه.همچنین درمانهای شناختی….
سلام وقتتون بخیر
ببخشید من خیلی از توالت فرنگی میترسم میدونم ک ترسم غیرمنطقی و بی دلیله اما دسو خودم نیست حتی نمیتونم ب این نوع توالت نزدیک بشم، باید چکار کنم؟
با سلام، ترسهای شدیدی که خود فرد میدونه که غیرمنطقی هست اما نمیتونه رفعش کنه دقیقا در دسته بندی فوبیا قرار داره و درمانش فقط توسط متخصص ممکن هست. البته پروسه سختی نیست و طی چندجلسه به طور کامل رفع خواهد شد.
خانم دکتر من چون خودم از بچگی ترس و افسردگی و وسواس رو تجربه کرده ام میخواستم خدمتتون بگم که این روشهایی که شما روانپزشکان استفاده میکنید نتیجه اش فقط کوتاه مدت هست چون ترس ریشه ی ژنتیکی داره و بعدها ترسهای دیگه جایگزین ترس قبلی میشه
سلام بیش ازیک سال است پسرم از رعد وبرق و آثار آن (ابروباران) به شدت میترسه وازخونه بیرون نمیاد بعضی مواقع دچار اضطراب شدید شده و گریه میکند آیا این حالات درمان قطعی دارد یا نه ممنون از سایت خوب وپاسخگوییتون درضمن پسرم ۱۴ سالشه .
با سلام، به این حالت، فوبیای طوفان میگن و کاملا قابل درمان هست. کافی است به متخصص رواندرمانی فردی که در زمینه فوبیا کار میکنند مراجعه کنید.
https://pezeshkekhoob.com/blog/common-phobia/
https://pezeshkekhoob.com/psychologists
در این لینک میتونید رزومه متخصصین رو به دقت بررسی کنید و وقت خودتون رو هم آنلاین رزرو کنید.
دوباره سلام خیلی ازحرفام جاموندن که بگم … من ازاشیا تیز نمیترسم فقط گاهی ازاین میترسم نکنه گاهی حموم بخوام به خودم باتیغ ضربه بزنم یا ازاین که بخوام زخمی کنم خودمو وزیاد میترسم ازش ، بعدمن ازیه جسم بالا تنه به شدت خجالتیم یعنی فرصت اینکه پول بیاددستم دراولین وقت میرم جراحی کنم تاهرجایی که بشه کوچیک بشه ازکوچیک ترین برجستگی هم به شدت رنم میبرم بخاطرهمین خیلی ازلباسارو محدودمیکنم یا میخرم اما نمیپوشم متاسفانه فقط منتظر فصل سردهستم چون لباسایی مثل سیوشرت داره که میتونم بااونتاجلیی احساس راحتی کنم اما نه که بگم دخترم راضی نیستم فقط ازاین یکی بیزارم بقیه فکرمیکنن بخاطر اونا اما واقعا گریم میگیره چرا وجودداره اصلانمیت نمیتونم قبول کنم یامیگم باید انقدرلاغربشم تامعلوم نباشه اما بازم اینطوری شدنی نیست …عمل بهتره
سلام دوست عزیز. ممنون که مشکلاتتون رو بیان کردید. مشکل شما فوبیا و ترس شدید نیست. بلکه به سه مشکل دیگه اشاره کردید که هریک درمان خاص خودش رو میطلبه. یکی مشکل اضطراب اجتماعی، اختلال بدریخت انگاری بدن و مشکل وسواس فکری، ترس از قضاوت دیگران. من مطالب این سه موضوع را هم نوشتم، لینکش رو اینجا قرار میدهم. مطالعه کنید قطعا کمک کننده خواهد بود.
https://pezeshkekhoob.com/blog/social-anxiety/
https://pezeshkekhoob.com/blog/body-dysmorphic-disorder/
https://pezeshkekhoob.com/blog/obsessive-thoughts/
سلام خسته نباشید ،درباره اینکه من ازاجتماع گریز هستم ونمیخوام برم بیرون مثلا حتی سرکوچه یاامروز قراربودبریم بیرون حدود۵دیقه هم راهش نیست اما بااین افکارم نمیتونم برم اگرم بگم مشکل دارم کسی توجه نمیکنه چون میگن تقصیر خودته و جوابی نمیگیرم… بعدازاون چون قدن کوچیکه مشکل بزرگی میدونم و اعتمادبه نفسم کاملا دوساله خورد شده حتی باکوچیک ترین حرفهاناراحت میشم اینکه چرااحساس بدبختی میکنم بعدازاون من ازبچگی خیلی نترس بودم یعنی تا۱۰سالگی که ۸سالم بود یه نیرویی زد توگوشام کاملا تنهابودم تااونموقع نمیدونستم موجود ماورایی وجن چیه که بعدازاون تاحالاکه ۲۰سالم حدود دوساله دیگه جنی نمیبینم و خیلی رنج میبردم شبا اذیتم میکردن که شکر بادعا حل شد اما یکی بدترش اینه شبا وقتی تنهام یا حتی یکی پیشم نیست و مثلا نصف شب ازخواب بیداربشم چشمام اول جزسیاهی فقط توفکر جنه و نکنه اطرافم باشن و منونگاکنه یکی فوری چراغ گوشیمو روشن میکنم تا ببینم چیزی نیست و بعد اگر خیلی بترسم میرم پیش مادرم بخوابم وباپتو سرم و میپیچم وبه خصوص پاهام میگم شاید یکی پاهامو بگیره و چون ازاون ضربه توگوشم که ۸سالگی داشتم همیشه حتی روز گوشامو میگیرم چه بادست و پتو و فقط فکرمیکنم من اگر نتونم برم بیرون و چون کوچیکم نمیتونم تنهایی دنبال این مشکلم بیفتم و توزندگ همیشه افسرده هستم حتی جایی نمیرم پس چجور زندگی کنم و اگه کسی بگه منو دوسداره میگم تظاهر به دلسوزی حتی الان هم میگم چراباید این قدر عذاب داشته باشم ! ?
سلام : خاطرات دوران کودکی تان و نیز تجربه های ناخوشایند ، جریانات فکری خاصی را در شما بوجود آورده و با توجه به قدرت اثر بخشی شان ، عمق وجودتان را تحت تاثیر قرار داده و باورهایتان را شکل داده. علی رغم سخت بودن مسیر تغییر اما تغییر این افکار و به طبع رفتارهای همراه کار سختی نیست و نیاز دارید به روانشناسی حاذق جهت تشخیص و ارزیابی ترس ها و شناسایی نقاط اتکا و ضعف و مدیریت افکار و اعمال.
سلام من ۴۸ سال دارم از دوران کودکی از مکانهای تاریک و تاریکی و تنها شب جایی ماندن ترس شدید دارم همواره حس میکنم کسی و یا چیزی ماوراءطبیعی در کنارمه یا در خونه اس متاسفانه پسر بزرگم هم مثل من است هرکاری میکنم نمیتونم به ترس رو کنترل کنم کم رو هستم کارها رو تنها کمتر میتونم انجام بدم تو کار اکثر اوقات بدنبال شریک میگردم نمیدونم دیگه چیکار کنم فقط کافیه یه متن ترسناک یا فیلم ترسناک ببینم تا چند وقت از همه چیز البته فقط شبها میترسم همش حس میکنم شخصی از پشت سر میخواد منو بگیره لطفا راهنمائیم کنید بیشتر بخاطر پسر اولم ناراحتم که مثل من بزرگ نشه چون همین مسائل بارها در کار باعث گرفتاری و اینکه شریک بد به پستم خورد و کلاهم را برداشت نمیخوام پسرم هم مثل من بشه ممنون از حوصله ای که بخرج دادید
سلام و سپاس از بیان نظرتون. با توجه به اینکه این مشکل در شما قدیمی است بهتر است حتما به متخصص روانشناس مراجعه کنید. در رابطه با پسرتون چون هم آمادگی ژنتیکی و هم عوامل محیطی محیای فوبیا رو دارند، این عامل لزوم مراجعه به متخصص رو خیلی پررنگ میکنه.
لیست روانشناسان سراسر کشور که شما میتوانید وقت خودتون رو بصورت آنلاین رزرو کنید:
https://pezeshkekhoob.com/psychologists
سلام من از بلندی خیلی میترسم
می ترسم خودم رو پرت کنم پایین
باید چیکار کنم
سلام، اگر این ترس به صورت افکار آزار دهنده شما رو اذیت میکنه، ممکن هست فوبیا نباشه و در واقع مشکل، وسواس فکری باشه. لطفا مطلب زیر رو مطالعه کنید، اگر سوالی بود در خدمتم.
https://pezeshkekhoob.com/blog/obsessive-thoughts/
سلام ببخشید من ترس شدید از چرخش و یا حرکات شبیه بهش دارم مثلا وقتی برم جایی درختا با باد تکون بخورن حس سرگیجه بهم دست میده و شدیدا خوف میکنیم با اینکه حس میکنم منطقی نیست
از تاب و الاکلنگ و همچین وسایلی هم ترس شدید دارم
آیا فوبیاس؟
با سلام، بله احتمال داره که فوبیا باشه البته نیاز به بررسی بیشتر هست. لطفا مطلب فوبیای خاص را مطالعه کنید.
https://pezeshkekhoob.com/blog/common-phobia/
من ترس از طوفان و باد دارم یه روز در اینجا یه طوفان شدید حدودا ۹۴ کیلومتر بر ساعت اومد و دیگه از اون شب به بعد هر وقت لب پنجره میرم و یه باد خیلی کم روی صورتم میوزه خیلی میترسم لطفاً بهم کمک کنید خیلی سخته?
سلام لطفا لینک زیر را مطالعه کنید. در صورتی که ترس و استرس در کارایی شما در انجام فعالیت های روزمره تاثیر گذاشته، حتما به متخصص روانشناس مراجعه کنید.
فوبیای خاص:
https://pezeshkekhoob.com/blog/common-phobia/
لیست متخصصان روانشناس
https://pezeshkekhoob.com/psychologists
سلام
من به شدت مشکل دارم با اینکه چیزی وارد دهنم بشه به خاطر همین شدیدا از دندون پزشکی میترسم در حدی که از الان به شدت استرس دندون پزشکی رو دارم که قرار است تا یک ماه آینده برم حتا تا حدودی خوابم دچار اختلال شده و از شدت استرس بی اشتها شدم
میشه راهنماییم کنید اصلا حال خوبی ندارم
با سلام، ترس از پزشک و دندانپزشکی هم جز طبقه بندی فوبیای خاص هست که درمانش توسط متخصص روانشناس صورت میگیره و اصولا سه الی چهار جلسه طول میکشه!
سلام.راستش من الان دختری هستم که ۲۳ سال سن دارم ولی از مسائل پزشکی خیلی میترسم.هم از این هم از مریضی .من از چیز های دیگه هم مثل جاهای تنگ میترسم ولی ترس از مسائل پزشکی همیشه از بچگی باهام بوده .بچهکه بودم از رفتن به دکتر و امپول میترسیدم الان دیگه از اونا نمیترسم ولی مدل ترسم تغییر کرده.پدر و مادرم هم هیچ وقت منو از دکتر نترسوندن ولی نمیدونم چرا این قدر میترسم.یه بار که دکتر رفته بودم از شدت ترس گریه کردم.بعد گفت باید اول به روانشناس بری بعد بیایی درمانو شروع کنی که منم پیگیری نکردم.کلا از همه نوع دکتری میترسم حتی دندون پزشکی.
چرا نظرم ثبت نمیشه
با سلام، ثبت شد و پاسخ داده شد. 🙂
سلام ممنون از مطالب مفیدتون من هفت ماه میشه که از تنهایی خیلی میترسم باید یکی مثل شوهرم یا مامانم همیشه پیشم باشه احساس میکنم مشکلی برام پیش میاد وابسته به مادرم هستم غذا اصلا نمی خورم الان دیگه از زیر دوش رفتن توالت رفتن حتی غذا خوردن میترسم همیشه حالت تهوع دارم وقتی خبرهای بد می شنوم اضطراب و استرسم خیلی بالا میره تپش قلب میگرم شب وروز یه بطری آب دستم هست حتی تو توالت نمیتونم کنارش بذارم
سلام، دوست عزیز احتمالا به غیر از فوبیا مشکل پنیک و اضطراب فراگیر رو تجربه میکنید. لینک مطالب رو میگذارم مطالعه کنید، و در اسرع وقت به متخصص مربوطه که راهنمایی شده مراجعه کنید.
https://pezeshkekhoob.com/blog/اختلال-پانیک-وحشتزدگی/
و
https://pezeshkekhoob.com/blog/generalized-anxiety-disorder/
سلام . من مدتی هست که وقتی تو جمعی قرار بگیرم و سرویس بهداشتی در دسترس نباشه ترس ادرار منو میگیره که کم کم بیشتر شده ، تو جاده باشم یا جلسه هر آن ممکنه همین احساس بهم دست بده… باعث شده کم تر بیرون برم تو مراسمات یا جم شرکت نکنم خیلی سخته لطفاً راهنمایی کنید
سلام، این مشکل بیشتر در حیطه وسواس فکری هست تا فوبیا. به زودی مطالبی در این باره خواهم نوشت.
سلام من یه دختر ۱۷ ساله ام. راستش نمی دونم از کی (از وقتی یادم میاد اینجوری بودم) از تاریکی به شدت میترسم. نمی تونم حتی یه لحظه توی تاریکی باشم. بعضی مواقع توهم میزنم که موجودات ترسناک اطرافمن. مثلا موقع خواب همیشه در اتاقمو میبندم چون همش میترسم یه نفر با صورت وحشتناک درو بدون صدا هل بده و بیاد تو. یا همش میترسم از پشت تختم یا از توی کمدم یه چیز ترسناک بیاد بیرون. میدونمم که غیر منطقیه. و خب واقعا اذیتم میکنه.
سلام، مشکل شما احتمالا فوبیای خاص است و با وسواس فکری همراه شده، درمان این مورد حتما باید توسط متخصص صورت بگیره چون ممکن هست در صورت عدم درمان، تبعات بعدی داشته باشه.
سلام. بابت کمکتون خیلی ممنونم. فقط میشه بگید منظورتون از تبعات چیه؟ متشکرم ?
سلام مجدد، منظورم از تبعات مشکلاتی نظیر اضطراب و افسردگی هستند که در صورت عدم درمان مشکلتون ممکن هست اونها هم اضافه بشوند.
سلام وقت بخیر
حدود ۴ ماه هست که ترس عجیبی اومده سراغم. دائم فکر میکنم که اتفاق بدی قراره پیش بیاد و یا قراره سرطان بگیرم و بمیرم و اینجور تفکرات. زیر نظر دکتر طب سنتی هستم و خودم خیلی تلاش میکنم و مطالعه دارم کمی بهتر شدم اما هنوز ترس هام باهام هستن
میشه کمکم کنید
با سلام و احترام. مشکل شما فوبیا نیست. بلکه موردی مشابه هست به نام اضطراب بیماری که راجع به علائم و درمانش در پست زیر توضیح دادم:
https://pezeshkekhoob.com/blog/health-anxiety/
سلام، خیلی ممنونم بابت مطلب و پاسخهای خوبتون، در مورد ترس از «از دست دادن» هم اگه میشه راهنمایی بفرمایید.
سلام، ممنون از توجهتون.
ترس از دست دادن خیلی به موضوع فوبیا مربوط نمیشه و بیشتر در حیطه طرحواره هاست. به زودی مطالبی در این باره در وبلاگ خواهیم نوشت.
سلام من دختر ۱۹ ساله ای هستم که از بیرون رفتن هراس دارم مخصوصا تنها.اگر با مادرم هم برم باید بهش تکیه کنم و دستشو بگیرم.اینکه دیگران به من زل بزنند یا منو مورد قضاوت قرار بدن منو بشدت میترسونه.حس میکنم همیشه استرس دارم و وقتی استرسم زیاد میشه قلبم محکم میزنه و عرق میکنم مخصوصا دستام.ظاهرم خیلی برام مهمه و میترسم اگه خوب بنظر نرسم.حاضرم بمیرم ولی مورد تمسخر قرار نگیرم.از وارد شدن توی رابطه به حدی میترسم که هم از خودم هم از قرار گرفتنم توی رابطه متنفرم.خونه برای من محل ارامشه و اگه بخوام هوایی هم بخورم میرم بالاپشتبوم.قراره دانشگاه و سرکار رفتنم همزمان باشه ولی میترسم خیلی میترسم چون تا حالا تو همچین محیط هایی قرار نگرفتم.خواهش میکنم کمکم کنید.
با سلام، مطالب اضطراب اجتماعی، آگورافوبیا و بدریخت انگاری در وبلاگ ما رو مطالعه کنید، در اونجا راه حل هایی ارائه شده اند. به نظر میرسه مشکلتون در این سه حیطه باشه.
https://pezeshkekhoob.com/blog/common-phobia/
https://pezeshkekhoob.com/blog/body-dysmorphic-disorder/
https://pezeshkekhoob.com/blog/social-anxiety/
سلام .من چند وقته توخواب میترسم شبا به مرگ فکر میکنم خیلی استرس دارم توخونه تنهام همش شوهرمم اخرشب ازسرکارمیادعلتش فکر کنم ازتنهایی باشه …روزام خواب نمیبره احساس میکنم کسی تو خونس …چیکار کنم ازاین وضع دربیام ممنون میشم راهنماییم کنید…
با سلام، فوبی مرگ و تنهایی بهتر هست که در اولین فرصت تحت نظر متخصص درمان بشوند.
https://pezeshkekhoob.com/psychologists
سلام من یک روز در جنگل در حال قدم زدن بودم که یک درخت بزرگ از ریشه جدا شد و افتاد و نزدیک بود روی من بیافتد از آن روز به شدت میترسم هر موقع بیرون برم درخت باشه میترسم و حتی روبروی خونمون درخت همش فکر میکنم اگر یک لحظه درخت بیافتهاینقدر بلند هست میاد داخل پذیرایی روی من یا بچم میافته بعد از آن ماجرا اصلا آرامش ندارم
سلام. نگران نباشید و آرامش خودتون رو حفظ کنید. به نظر میرسه احتمالا بیشتر از فوبیا، شما دچار فلش بک های استرس پس از سانحه و یا وسواس فکری شده باشید. مطلب زیر رو مطالعه کنید و در صورت لزوم به متخصصین مربوطه مراجعه داشته باشید.
https://pezeshkekhoob.com/blog/post-traumatic-stress-disorder/
سلام بله من هم تجربه کردم فکر کنم فویباس
سلام ببخشید من ترس شدید از رابطه دارم چیکاربایدانجام بدم؟
سلام، این مورد نیاز به بررسی های بیشتری دارد. مثل اینکه دقیقا از چه چیزی در رابطه ترس دارید؟ و اگر اون اتفاق بیفته، فکر میکنید چی بشه؟ و…. مراجعه به یک فرد متخصص، قطعا کمک کننده است. اما نگران نباشید، افراد زیادی با این مشکل روبرو بوده و هستند. متخصصین این مورد رو میتوانند به خوبی برطرف کنند.
سلام خسته نباشید…من یه ترس عجیب نسبت به پدرم دارم پدرم ادمی که نیست که کتک بزنه یا اذیت کنه اتفاقا مهربونم هست اما بعضی وقتا خیلی عصبانی میشه از بچگی جوری بودم که هیچ وا به میل خودم کاری نکردم همش از ترس اینکه نکنه بابام بدش بیاد عصبانی بشه درحالی که ممکن هم بود چیزی نگه بهم ولی این ترس همیشه همراهمه و خیلی اذیتم ۱۸ سال سن دارم ولی هنوز نتونستم تصمیمی برای خودم بگیرم و کاری که دوست دارم انجام بدم همش از روی ترس از پدرمه به نظرتون باید پیش روان شناس برم؟
سلام، ممنون از اینکه نظر خودتون رو به اشتراک گذاشتید. بله این مدل افکار بیشتر از ترس، در دسته بندی وسواس های فکری جای میگیرند. مراجعه به روانشناس حتما میتونه کمک کننده باشه چون این ترس ها و افکار مدت زمان زیادی با شما بوده و ممکن است خودتون به راحتی نتوانید مدیریتش کنید. وجود یک فرد متخصص کمک کننده است.
سلام
من ۳۰ سالمه
۱۵ ساله درگیر فوبیای اجتماعی شدید هستم و نمی تونم در جمع صحبت کنم
پیش روانشناس و روانپزشک رفتم ولی فایده ای نداشته
تورو خدا کمکم کنید دیگه خسته شدم
سلام، پیشنهاد من این هست که به رواندرمانگری مراجعه کنید که رویکرد درمانیش، رویکرد پذیرش و تعهد (اکت) باشه. این رو میشه از رزومه ی متخصصین توی سایت پزشک خوب هم متوجه شد که کدام درمانگر با این رویکرد فعالیت میکند.
https://pezeshkekhoob.com/blog/acceptance-and-commitment-therapy/
https://pezeshkekhoob.com/
سلام من اخیرا از روح و وجودشون درست کنار خودم خیلی میترسم به طوری که هر چه زودتر از اون مکان فعلیم باید دور بشم. به نظرتون علتش چی میتونه باشه و چیکار باید بکنم؟
حتی شب ها که میخوام بخوابم باید خودمو توی پتو بپیچونم یجوری که هیچ راهی از بیرون به درون پتو نباشه و با استرس به خواب میرم!
سلام. باتوجه به این که از وجودشون در کنارتون میترسید، سوالم این هست که آیا این حس فقط محدود به ترس شدید هست و یا اینکه علائم یا نشانه های دیگری مثل صدا و یا تصویر هم تجربه میکنید؟
سلام این یه نوع فوبیا س من خودم از توپ به شدت میترسم
سلام
من خیلی از دعوا میترسم و میترسم از خونه برم بیرون فکر میکنم با کسی دعوام میشه
اما تنهایی نمیترسم اگه با خانواده برم میترسم از جاهایی مثلا مسافرت رفتن تفریح و …
آیا قادر هستید فکر کردن به دعوا رو در ذهن خودتون کنترل و قطع کنید؟ آیا فکرها فقط بصورت جملات تکرار میشوند و یا اینکه صحنه های دعوا رو هم متصور میشین؟
سلام. من ترس شدید از دعوا کردن دارم. وقتی شرایط احتمال دعوا و درگیری فیزیکی پیش میاد ضربان قلب من شدیدا بالا میره و دچار ترس شدید میشم و تا مدتها ذهنم رو درگیر میکنه و آزارم میده. مواجه با خطر هم غیرمنطقیه چون معلوم نیست کار به کجا میکشه. در واقع ترس انقدر شدیده که از عواقب نترسیدن از دعوا هم میترسم
سلام. ببخشید. یه سوال در مورد فوبیا داشتم که میخواستم بپرسم اگه امکان داره میشه با واتس آپ یا هر چیز دیگه باهاتون در ارتباط باشم.
بابت موضوعات خوبی که اشاره کردید ممنون!
من در اکثر اوقات که در تاریکی یا تنهایی باشم خودم به خودم ترس میدم یعنی در باره موضوعات فکر مکنم که اصلا منطقی نیست و امکان ندارد اما برای خودم خیال بافی میکنم و شدیدا هم میترسم. و همچنان در موضوع دعوا و یا بحث و گفتگو ، دور نگری من بیش از حد و با وحشت زیاد است. برای این حالات آیا درمانی وجود دارد؟؟
ممنون میشم اگر لطف کنید
این که آگاه هستید که این ترس منطقی نیست، خودش یکی از نشانه های فوبیا است. اما بغیر از فوبیا، احتمال وجود وسواس فکری و یا اختلال اضطراب فراگیر هم وجود دارد که هر دو درمانهای متفاوتی دارند. لینک مطلب رو قرار میدهم:
https://pezeshkekhoob.com/blog/2019/08/18/generalized-anxiety-disorder/
سلام، من از صدای بلند خصوصا اگر ناگهانی باشه وحشت میکنم و بطوری ک هیچ حرکتی نمیتونم بکنم انگار فریز شدم برای چند دقیقه، از بچگی هم همین بودم و صدا بلند ب شدت منو میترسونه. میخواستم بدونم چ کاری باید انجام بدم ک اینطور نباشم نسبت ب صدا بلند
سلام، استفاده از تکنیک های حساسیت زدایی و توجه آگاهی میتونه موثر باشه. برای حصول نتیجه بهتر لطفا به رواندرمانگر متخصص این حوزه ها مراجعه کنید.
دوست من نسبت به سوسک ترس عجیب و زیادی داره. درحدیکه سوسک بیاد تو خونه، حالش بد میشه و نمیخواد تو خونه بمونه و سریع سم بریزه و اینا. و نزدیک نشه. خیلی حالش بد میشه، راهی هست که بشه کمکش کرد؟ به غیر از اینکه مثلا سوسک رو دور کرد و اجازه ورود نداد. اگه امکان روانشناس رفتن هم نباشه
سلام دوست عزیز، درمان قطعی فوبیای خاص حتما باید توسط متخصص انجام بشه، البته پروسه پیچیده ای نیست و در حد دو یا سه جلسه موضوع با موفقیت کامل رفع میشه در اکثر اوقات.
من ازیک حشره که روی کمرش تخم ریزی می کند و دست انسان را سوراخ سوراخ می کند ترس دارم جوری هست که دیگه نمی تونم درس بخونم