یکی از مشکلاتی که برخی والدین با آن روبرو هستند، مسئله ترس در کودکان است. کودکان از سن دو سالگی به بعد شروع به شناختن ترس میکنند و ممکن است از موارد و موقعیت های مختلفی بترسند. در این مقاله روانشناس پزشک خوب، خانم نسرین باقری شما را با علل این مسئله آشنا کرده و راهکارهایی را در اختیارتان قرار میدهد.
[table-of-content]
فهرست مقاله
Toggleانواع ترس در کودکان
یکی از مشکلاتی که برخی والدین با آن روبرو هستند، مسئله ترس در کودکان است. کودکان از سن دو سالگی به بعد شروع به شناختن ترس میکنند و ممکن است از موارد و موقعیت های مختلفی بترسند. به عنوان مثال کودکان معمولاً از تاریکی، محیط های جدید مثل مطب دندانپزشک، افراد غریبه، حیوانات و… میترسند.
برخی از کودکان هیچ گاه معنای ترس را به شکل شدید تجربه نمیکنند. درحالیکه بسیاری از آنها، با مجموعه ای از تجارب ترسناک در طول زندگیشان روبرو می شوند. آن ها از افراد غریبه، تاریکی، حیوانات، طوفان، توالت و یا هر چیز جدید یا متفاوتی میترسند. این گونه ترس ها در برخی سنین یا دوره هایی خاص تشدید میشوند. برای مثال ترس از صداهای بلند در دو سالگی به اوج میرسند.
آیا ترس در کودکان طبیعی است؟
ترس در کودکان امر دور از انتظاری نیست! همه کودکان، در موقعیتهای مختلفی ترس را تجربه میکنند. وقتی کودک شروع به کشف دنیای اطراف خود می کند، تجارب جدیدی به دست میآورد، با مشکلات جدیدی رو به رو میشود و در نتیجه ممکن است دچار اضطراب یا ترس شود.
بنابراین میتوان گفت که تجربه انواع ترس در کودکان طبیعی است. طبق یک مطالعه، ۴۳ درصد از کودکان پیش دبستانی تا ۱۰ ساله دچار ترس و نگرانی میشوند. ترس از تاریکی در کودکان، به خصوص اگر کودک تنها باشد، یکی از رایجترین ترسها در این گروه سنی است. ترس از حیوانات و سگهایی که پارس میکنند نیز یکی دیگر از انواع ترسهایی است که کودکان آن را معمولاً تجربه میکنند.
ترس در کودکان معمولاً به مرور زمان از بین میرود؛ حتی ترسهای شدید در کودکان هم به مرور و خود به خود از بین میروند.
مطلب مرتبط: ترس از حمام در کودکان | چگونه ترس از حمام در کودکان را از بین ببریم؟
انواع ترس در کودکان در سنین مختلف
با اینکه دوران کودکی، دورانی پر از تفریح است، اما در عین حال دوره ای است که اطلاعات کودکان در مورد مکان و زمان در این دنیای بزرگ افزایش می یابد.
در این سن، ترس از افراد جدید، ترس از اشیا بزرگ مثل قطار، ترس از وسایل پر سر و صدای برقی مثل جاروبرقی و ترس از حیوانات بسیار رایج است. افزون بر این موارد، در این دوره یکی از بزرگترین ترس های کودکان آن است که مبادا والدینشان آن ها را ترک کنند و دچار اضطراب جدایی میشوند.
با افزایش تجارب کودک در محیط زندگی، برخی ترس های طبیعی در کودکان از میان می روند اما انواع دیگری از ترس جای موارد قبل را میگیرند. بعضی از کودکان سه تا چهارساله، ممکن است به ویژه از صداهای بلند و یا تاریکی بترسند، اما کودکان پنج ساله با تجربه تر هستند.
آنها در مورد قطار، اتومبیل ها و حیوانات، اطلاعاتی به دست آورده اند، ولی ممکن است هنوز از تاریکی و یا آسیب های احتمالی وحشت داشته باشند. در این سن، ممکن است هنوز ترس از جدایی از پدر و مادر در ذهن کودک وجود داشته باشد.
برای بسیاری از کودکان، شش سالگی سن بروز دوباره ترس هاست. حتی ممکن است ترس از صداهای بلند دوباره در این سن بروز کند. ترس از جادوگرها و ارواح در اول فهرست قرار دارد و در پی آنها ترس از گم شدن یا به خواب رفتن در تنهایی، جلب توجه میکند.
کودکان اغلب از قدرت عناصری نظیر باد و آتش میهراسند. برخی از آنها در مورد آسیب های شدید بدنی شجاعتر هستند، ولی از خراش ها و بریدگی ها میترسند و بالاخره، یکی از ترس های جالب آنها، نگرانی در مورد سلامت پدر و مادرشان و ترس از تنهایی در سنین کودکی است.
یک کودک هفت ساله میتواند بیندیشد و تفسیر کند. گاهی سایه ها در نظر کودک به شکل هیولا در میآیند و گاهی تصور میکند که موجودات وحشتناکی در ساختمان وجود دارند. او از وقایعی که ممکن است در طول شب زیر تختخوابش رخ دهند، میترسد.
این کودک، حتی نگران درگیر شدن کشورش در یک جنگ بزرگ است. او هر روز در مورد رخدادهای روزانه نگران میشود.
وقتی کودک به هشت یا نه سالگی میرسد، به طور کلی ترس هایش کاهش مییابد، اما نارسایی های شخصیتی و مسخره شدن از سوی دیگران، از نگرانی های عمده او به شمار میروند. در ده سالگی با افزایش اعتماد به نفس، از این قبیل نگرانی ها کاسته میشود.
مطالعه بیشتر: انواع هوش در کودکان چیست؟ شناسایی و تقویت انواع هوش کودکان
ترس در کودکان زیر ۳ سال
کودکان زیر سه سال اغلب از غریبهها، صداهای بلند و افراد در لباسهای مبدل میترسند.
از دست ندهید: هنر درمانی چیست؟ پروتکل،انواع و فواید آن
– ترس از غریبهها
همه کودکان و نوزادان قادر هستند چهره والدین خود را از چهره غریبهها تشخیص دهند. ترس از غریبه ها در کودکان زیر ۲ سال خود را با اضطراب جدایی در کودکان بین ۶ تا ۸ ماهگی در کودک نشان میدهد؛ این موضوع میتواند برای کودک مفید باشد. چرا که با شروع سینهخیز رفتن یا راه رفتن کودک، ترس از غریبهها مانع از دور شدن او از والدین خود میشود. این دوران معمولاً تا دو سالگی ادامه مییابد.
– ترس از صداهای بلند
سیستم حسی در نوزادان هنوز به طور کامل ایجاد نشده است. به همین دلیل صداهای بلند یا ناگهانی میتواند باعث ترس و گریه آنها شود. سیفون توالت، رعد و برق، جاروبرقی و صدای دزدگیر ماشین میتواند باعث ترس در کودکان زیر سه سال شود.
مطالعه بیشتر: انواع هوش در کودکان چیست؟ شناسایی و تقویت انواع هوش کودکان
ترس در کودکان ۳ سال و ۴ سال
ترس در کودکان پیش دبستانی خود را به صورت ترس از حیوانات و سگها، ترس از تاریکی و ترس از تغییرات است. حتی برخی کودکان از دفع مدفوع خود میترسند و دچار یبوست میشوند. ترس از دفع مدفوع در کودکان 2 تا ۴ ساله شایع است.
ترس ها، سنین بروز و الگوی مخصوص خود را دارند. اگر ترس و تشویش کودک آن قدر جدی است که مانع عملکردهای عادی او میشود، مداخله والدین و اقدام برای درمان ضروری است.
ترس در کودکان ۳ ساله به خصوص از تاریکی بسیار رایج است؛ اما اگر به عنوان مثال فرزند شما خواب راحتی در شب ندارد و یا دائماً درحال بهانه گیری ناشی از ترس میباشد، مداخله تخصصی لازم و ضروری است.
از دست ندهید: پرخاشگری کودکان؛ علائم، علت و درمان خشونت در کودکان
ترس در کودکان ۱۰ ساله
ترس کودکان یکی از مسائل نگران کننده برا یوالدین است که زندگی را بر همه اعضای خانواده تلخ خواهد کرد. بسیاری از والدین برای رفع ترس کودک خود به روانشناس و روانپزشک مراجعه میکنند یا از روشهای درمان دارویی استفاده میکنند. همانطور که میدانیم وجود برخی ترسها در کودکان موضوعی بسیار طبیعی و عادی است؛ پس مشاهده ترسهای مرتبط با سن یک کودک در رفتار او، موضوعی طبیعی است که جای هیچ نگرانی را برای والدین نمیگذارد. اما اگر ترس کودک نسبت به موضوعی بیش از دو سال زمان برد، والدین باید در جهت درمان ان اقدام کنند. در واقع هیچ ترس عادی نباید بیشتر از دو سال در یک کودک ادامه پیدا کند. در ادامه به معرفی سه مورد از رایجترین نوع ترس یک کودک ۱۰ ساله میپردازیم:
تراژدیهای ناگهانی
کودک ۱۰ ساله در رنج سنی قرار دارد که بسیاری از حوادث، اتفاقات و خبرها را درک میکند و راجع به آنها بسیار فکر میکند؛ اما هنوز درک صحیحی از تصادف اتومبیل، طوفان، زلزله یا حملات تروریستی ندارد. پس ممکن است با شنیدن چنین اخباری یا مشاهده ویدیو و تصاویر آنها احساس ترس بر او غلبه کند.
بیمار شدن یا از دنیا رفتن
کودکان از ۷ سال به بعد سوالات زیادی درباره مرگ دارند و کودک ۱۰ ساله تقریبا پاسخ اکثر سوالات خود را دریافت کرده است. این کودک دیگر به راحتی مفاهیم مرتبط با مرگ را درک میکند و حتی شاید از دست دادن یک عزیز را هم تجربه کرده باشد. در واقع کودک ۱۰ ساله به اندازهای بزرگ و فهمیده است که میداند پدر و مادر خدا نیستند و ممکن است روزی از دنیا بروند.
حیوانات ترسناک
ترس از برخی حیوانات مثل مار و عنکبوت ریشه در تخیل کودک ندارد و کودک ۱۰ ساله به راحتی جانوران خطرناک را تشخیص میدهد. توانایی تشخیص و درک بین ترس واقعی و خیالی در کنترل ترس کودک بسیار مهم است.
بیشتر بخوانید: با بچه لجباز چه کنیم؟ علت و ۲۰ روش برخورد با کودک لجباز
ترس در کودکان ۸ ساله
کودک ۸ ساله واقعیت را از تخیل به راحتی تشخیص میدهد و ترس او نسبت به برخی چیزها کم شده است. ممکن است کودکان در هر سنی دارای قوه تخیل بسیار قوی باشند و از برخی حشرات، اشخاص تخیلی مثل جادوگر و روح بترسند. در واقع چیزهایی مثل اتاق تاریک و در یک کمد باز میتواند قوه تخیل ذهن انها را فعال کند. اما باید بدانید که یک کودک ۸ ساله دیگر از هیولای زیر تخت نمیترسد؛ این کودک از خطرات واقعی میترسد. ترس از بلایای طبیعی، حضور افراد ناشناس در خانه، دزد و مرگ عزیزانش یک کودک ۸ ساله را آزار میدهد و موجبات ترس او را فراهم میکند. جالب است بدانید در این سن کودکان معمولا از حضور در جمع، افت و شکست تحصیلی نیز بسیار میترسند.
همچنین بخوانید: بازی درمانی چیست؟ کاربرد بازی درمانی، تکنیک ها و انواع آن
ترس در کودکان دبستانی
ترس از عصبانیت معلم
مدرسه برای کودکان یک تجربه جدید است و به دلیل اینکه کودکان چندان با قوانین مدرسه آشنا نیستند، ممکن است ناخواسته از خط قرمزها عبور کنند. در این شرایط ممکن است کودک تجربه خود را در قالب داستانهایی درباره سایر همکلاسیهایش بیان کند. ممکن است کودک تنبیه همکلاسیهایش را ببیند و نگران باشد که او نفر بعدی است.
ترس از بیماری یا آسیب دیدن
در این سن، حافظه کودک شکل گرفته است و خاطره مربوط به بیماری یا جراحت را به خوبی به یاد میآورد؛ بنابراین از اینکه دوباره به آن شرایط برگردد نگران است. برای مثال، ترس کودکان از دندانپزشکی و همچنین ترس از آمپول زدن در این سن بسیار رایج است.
کابوس
کودک در این سن هنوز تلاش میکند میان واقعیت و خیال تمایز قائل شود. وقتی کودک کابوس شبانه میبیند به نظر او واقعی میآید.
ترس از تاریکی در کودکان | چگونه ترس از تاریکی را در کودکان از بین ببریم؟
راهکارهایی برای جلوگیری از ریشه دار شدن ترس در کودکان
به ترس های کودک، بیش از حد واکنش نشان ندهید.
همان طور که نادیده گرفتن ترس ها منطقی نیست، هیچ گاه واکنش بیش از حد نیز به آنها نشان ندهید. به یاد داشته باشید که یک پاسخ منطقی به کودک میتواند جلوی پیشرفت ترس او را بگیرد.
از کودک خود حمایت کنید.
اگر کودک از وجود یک هیولا در زیر تختخوابش میترسد، به او اطمینان دهید که چنین چیزی در آنجا وجود ندارد. سپس تشویقش کنید تا در حضور شما زیر تختخواب را نگاه کند.
رفتارهای جسورانه را در کودک تقویت کنید.
کلید از بین بردن ترس در کودکان، تحسین و تشویق در انجام رفتارهای جسورانه است.
وقتی فرزندتان از کنارتان برمیخیزد تا با یک حیوان یا موقعیت جدید روبرو شود، او را تحسین کنید.
در مورد نحوه برخورد کودک با موقعیت های گوناگون، اظهار نظر کنید و او را در آغوش بگیرید. این روش باعث میشود تا کودک دفعات دیگر نیز به چنین رفتارهایی اقدام کند.
راهکارهایی برای غلبه بر ترس (فوبی) در کودکان
وقتی علائم ترس در کودکان، بیش از مدت زمانی که انتظار میرود، به طول انجامد و یا به قدری شدید باشد که فعالیت زندگی اش را مختل کند، تلاش و اقدام شما برای کاهش ترس او ضروری است. زیرا در غیر این صورت، یک ترس ساده به یک فوبیای واقعی تبدیل خواهد شد.
ممکن است کمک افراد متخصص روانشناس کودک، به ویژه در مورد کودکانی که بارها دچار ترس های جدیدی میشوند جزء راه حل های بعدی باشد، اما روش هایی مخصوص والدین نیز وجود دارد که میتوانید امتحانشان کنید.
بر اساس نتایج بررسی روان شناسان کودک، کاستن حساسیت کودک نسبت به ترس، راهی مناسب برای غلبه بر آن است.
نوع ترس کودک را ارزیابی کنید.
آیا کودک از همه سگ ها میترسد یا فقط از سگ های سیاه دوری میکند؟
اگر از رعد و برق وحشت دارد، آیا از رعد بیشتر میترسد یا برق؟ با کودک صحبت کنید و واکنش های دقیق او را در موقعیت هایی که ترسیده است، زیر نظر بگیرید تا آگاهی بیشتری نسبت به ماهیت ترس او بیابید.
اگر کابوس میبیند بررسی کنید که چه چیزهایی در کابوس او را میترساند؟ نحوه برخورد با کابوسهای کودک را یاد بگیرید و به او کمک کنید تا بر ترسش غلبه کند.
همه ترسها یکسان نیستند
کمک به کودکان برای یادگیری مدیریت ترسهایی که به طور منظم با آنها مواجه میشوند، مانند ترس از تاریکی یا ترس از رفتن به پزشک، ضروری است، اما همه ترسها به صورت یکسان ایجاد نمیشوند. دکتر بوسمن میگوید:«ترسهایی که در زندگی کودک تداخل ندارند، همیشه نیازی به غلبه بر آن ندارند. به عنوان مثال، اگر کودکی فیلمهای ترسناک را دوست ندارد، خوب است. دکتر بوسمن خاطرنشان میکند که این ممکن است در واقع گواهی بر مهارتهای او در دفاع از خود باشد. «من اینها را دوست ندارم، نمیخواهم تماشا کنم» این است که فرزندتان برای نیازهایش بایستد و بگوید: «این حد من است».
از سوی دیگر، اگر ترسهای کودک شما دائمی و بیش از حد شدید است یا شروع به تداخل در زندگی روزمره او کرده است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به دنبال کمک باشید. علائمی که نشان میدهد ترس ممکن است چیزی بیشتر باشد عبارتند از:
نگرانی وسواسی کودک شما روی موضوع ترس خود را تثبیت میکند، اغلب درباره آن فکر میکند یا صحبت میکند، یا حتی زمانی که محرک وجود ندارد. به عنوان مثال، ماهها قبل از مراجعه بعدی به دندانپزشک، به شدت مضطرب میشود.
ترسهایی که توانایی فرزند شما را برای لذت بردن از زندگی یا شرکت در فعالیتها محدود میکند. به عنوان مثال، امتناع از رفتن به یک سفر کلاسی به پارک، زیرا ممکن است در آنجا سگ وجود داشته باشد. ترسهای شدید و خاص که باعث اختلال میشود.
علائم اضطراب شدید مانند حملات پانیک، رفتار اجباری یا مختل کننده، یا کنارهگیری از فعالیت ها، مدرسه یا خانواده. اگر به نظر میرسد ترسهای فرزندتان ممکن است چیز جدی تری باشد، قرار ملاقاتی را برای صحبت با یک متخصص بگذارید تا ببینید آیا کمک بیشتری لازم است یا خیر.
از کودک بخواهید میزان ترسش را مشخص کند.
ترس، درجات گوناگونی دارد به طوری که دانستن میزان آن به شما کمک میکند تا رویارویی کودک را با موقعیتهای ترسناک کنترل کنید و به علاوه، به کودک نیز کمک میکند تا متوجه کاهش شدت ترسش شود.
برای کودکان بزرگ تر بهتر است، میزان ترسشان را در یک درجه بندی صفر تا ده بیان کنند.
برای کودکان خردسالی که درک مفهوم اعداد برایشان مشکل است، بهتر است، میزان وحشت خودشان را با فاصله دو دستشان از هم نشان دهند.
ترس ها را بر اساس درجه آن ها فهرست کنید.
وقتی کودک، در بیان میزان و درجه اضطرابش ماهر شد، ترس های او را به بخش هایی قابل بررسی تقسیم کنید.
بدین معنا که در آخر فهرست، ترس های خفیف تر و در بالای آن، موارد جدی تر را قرار دهید.
سپس کار را از ترس های خفیف تر آغاز کنید و پله پله به سوی موارد شدیدتر پیش بروید. برای مثال ترس از سگ، درجات گوناگونی دارد. کمترین درجه ترس هنگامی است که کودک، کتابی را درباره سگ ها ورق میزند.
یک درجه بالاتر، تماشای یک سگ واقعی است و در نهایت، بالاترین درجه ترس، نوازش کردن آن است.
راه های خنثی کردن اضطراب را تشخیص دهید و به کودک بیاموزید.
قبل از اقدام به غلبه بر ترس، مطمئن شوید که میزان اضطراب کودک کم باشد، زیرا اگر ترس به سرعت تشدید شود، کودک قبل از آنکه نتیجه مقاومت در برابر آن را دریابد، از موقعیت یاد شده فرار خواهد کرد.
بنابراین، پیش از آنکه به حساسیت زدایی کودک نسبت به ترسش بپردازید، راه هایی را برای خنثی کردن اضطراب او بیاموزید.
به کارگیری روش های کسب آرامش، یکی از بهترین راه ها برای مقابله با اضطراب است.
زیرا از نظر بدنی غیر ممکن است که شخصی در یک زمان، هم آرام وهم هراسان باشد.
زمزمه کردن واژه ای مثل “آرام” میتواند به تمرکز در آرام سازی کمک کند. نفسی عمیق می کشد و با تکرار این واژه به آرامش دست مییابد.
روش های دیگر برطرف کردن اضطراب شامل گوش دادن به موسیقی، خوردن خوراکی و شمارش اعداد هستند. در واقع، این گونه فعالیت ها حواس کودک را از ترس پرت میکنند.
برای نمونه، کودکی در هنگام طوفان به موسیقی مورد علاقه خود گوش میدهد، دیگری هنگام نزدیک شدن به سگ ها بستنی میخورد و کودکی دیگر در مطب دندانپزشکی، سرامیک های کف اتاق را میشمارد. از هر روشی که فرزندتان را خونسرد و آرام نگاه میدارد، استفاده کنید.
چگونه به رفع ترس درکودکان کمک کنیم؟
نباید به هیچ عنوان برای رفع ترس در کودکان ناگهان فرزندتان را در اتاق خواب تاریکش رها کنید و بگویید: «خداحافظ! شجاع باش! صبح میبینمت!” راشل بوسمن، روانشناس، روانشناس بالینی در موسسه ذهن کودک در این باره میگوید. ابتدا باید به آرامی بچه را راهنمایی کند تا زمانی که خودش آماده شود. سپس با راه و روشهای مختلف نسبت به درمان این عارضه اقدام کرد. بنابراین بهترین راه برای کمک به رفع ترس در کودکان چیست؟
به فرزندتان کمک کنید در مورد چیزی که او را میترسد صحبت کند. بچهها ممکن است ندانند که از چه چیزی میترسند. پرسیدن سوالات خاص میتواند در این موضوع بسیار کمک کننده باشد. به عنوان مثال، اگر کودکی از سگ میترسد، میتوانید بگویید: چه چیزی در سگ وجود دارد که او را میترساند؟ آیا سگ تا به حال به او حمله کرده است؟ آیا سگ خاصی وجود دارد که از آن می ترسد؟ هنگامی که درک بهتری نسبت به آنچه که فرزندتان از آن میترسد به دست آورید، راههای بهتر و مناسبتری برای کمک به او پیدا خواهید کرد.
برخی از ترسهای رایج دوران کودکی عبارتنداز:
- تنها بودن
- تاریکی
- سگ یا سایر حیوانات بزرگ
- اشکالات
- ارتفاعات
- گرفتن واکسن یا رفتن به دکتر
- صداهای ناآشنا یا بلند
- هیولاهای خیالی – “چیز” زیر تخت و غیره.
هنگامی که متوجه شدید ترس چیست، به فرزندتان اجازه دهید بداند که شما او آن را جدی میگیرید. دکتر بوسمن در این باره میگوید: «وقتی بچهای میگوید چیزی ترسناک است، احتمال زیادی وجود دارد که ما به عنوان بزرگسال فکر نکنیم آن چیز ترسناک است. اما ما همیشه میخواهیم با تأیید احساسات آنها شروع کنیم. به عنوان مثال، به جای “اوه بیا، ترسناک نبود!” یا ” چه چیزی برای ترسیدن وجود دارد؟” سعی کنید از جملات دیگری استفاده کنید. “وای، به نظر میرسد ترسیده اید!” یا “میدانم، بسیاری از بچه ها نگران این موضوع هستند.”
دکتر بوسمن میگوید هنگامی که کودک به شما اطمینان داد، مهم است که به سرعت ادامه دهید. ما نمیخواهیم به ارائه آرامش در مورد چیزهای ترسناک بپردازیم، زیرا حتی آن هم میتواند تقویتکننده باشد و زندگی را تغییر دهد. در عوض، شروع کنید به صحبت در مورد اینکه چگونه با هم کار میکنید تا به او کمک کنید احساس شجاعت بیشتری داشته باشد و به نقطه ای برسد که بتواند خودش ترس را مدیریت کند.
با ایجاد یک طرح، برای تعیین اهداف معقول با فرزندتان کار کنید. به عنوان مثال، اگر او معمولاً نیاز دارد که تا زمانی که او به خواب برود با او در اتاق بنشینید، میتوانید موافقت کنید که تا پایان هفته سعی کند چراغ را خاموش کند و خودش بخوابد. هنگامی که هدف را تعیین کردید، در مورد مراحلی که برای رسیدن به آن انجام خواهید داد صحبت کنید و صبور باشید.
شب اول: موافقت کنید که دو کتاب بخوانید، چراغها را خاموش کنید، چراغ شب روشن کنید و سپس با او آرام بنشینید (بدون صحبت یا بازی) تا زمانی که او به خواب رود.
شب دوم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ ها را خاموش و چراغ شب را روشن کنید. در را ببندید، در اتاق نمانید.
شب سوم: یک کتاب بخوانید، سپس نور شب روشن و در بسته شود.
شب چهارم: یک کتاب بخوانید، سپس چراغ ها خاموش و در بسته شود.
تشویق کنید و صبور باشید. در نهایت، والدین باید به خاطر داشته باشند که تغییر نیاز به زمان دارد و ترس یک احساس بسیار قدرتمند است. ثابت قدم بمانید و زحمات فرزندتان را تحسین کنید و به او بگویید: به نظر من واقعاً شجاعت شما بود که نیم ساعت در اتاقتان ماندید. ببینیم فردا میتوانیم بیشتر برویم یا نه!»
اجازه دهید فرزندتان بداند که فکر میکنید میتواند با ترسهایش مقابله کند، حتی اگر هنوز مطمئن نیست. “گفتن چیزهایی مانند، “تو این را داری!” یا “شما خیلی شجاع هستید!” دکتر Busman میگوید: میتواند به کودک شما کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد. بچهها، بهویژه بچههای کوچکتر، ممکن است نیاز به چند بار تلاش داشته باشند، بنابراین اگر فرزندتان همچنان سومین لیوان آب را میخواهد یا حتی پس از شروع کار برای ایجاد شجاعت از سگها در خیابان پنهان میشود، تسلیم نشوید.
سوالات متداول
انواع ترس کودکان چیست؟
ترس از تاریکی، ترس از شرایط جوی، ترس از موجودات عجیب، ترس از غریبه، ترس از خواب بد، ترس از جدایی والدین، ترس از تنهایی و… از ترسهای رایجی هستند که در کودکان وجود دارد.
علائم ترس در کودکان چیست؟
چنگ زدن، جیغ و فریاد زدن، تعریق، ناخن جویدن، بی اختیاری، شب ادراری در کودکان و…. از علائم ترس در کودکان است.
راه و روشهای درمان ترس در کودکان چیست؟
افزایش اعتماد به نفس، دارودرمانی، حساسیت زدایی و…. از راههای درمان ترس در کودکان است.
آیا ترسیدن کودکان میتواند نتایج مثبتی داشته باشد؟
همه ترسها بد نیستند، در واقع بعضی از ترسها جنبه مثبتی دارند و کودک را برای ورود به یک محیط بزرگتر آماده میکند.
تهیه و تنظیم: نسرین باقری – روانشناس
350 Responses
سلام پسر من ۳ سال ونیم دارد خیلی زود به زود گریه می کند بهانه گیر است طوری که با کوچک ترین اشاره به دست یا هر جای بدنش به گریه می افتد ترس دارد با هر بچه ای ارتباط بر قرار نمی کند می گه من ماه رو دوست ندارم چون شب میشه خورشید رو دوست دارم
بیشتر از گرگ و روباه پلنگ چی صحبت می کنه قصه از اینا می که برام بگو بعضی مواقع می که روی صورتم پشه یا مگس هست در صورتی که هیچی نیست لطفا راهنمایی کنید
درود بر شما: مادر بزرگوار متاسفانه با این اطلاعات کم پاسخ دقیقی نمیتوان داد. اما اینکه به لمس حساس هست را با کمک روانشناس کودک بیشتر بررسی کنید. توصیه بنده این است که برای ارزیابی دقیقتر این حالات، فرزند دلبندتان را نزد روانشناس کودک برده تا بررسی های دقیقتر صورت گیرد . نیاز است شرایط درونی و بیرونی کودک مورد ارزیابی بیشتر قرار گیرد .
سلام
پسر سه ساله ای دارم
در غربت زندگی میکنیم، پدرش از شیش صبح تا نه شب سرکاره و منو پسرم تو این تایم تنهاییم، بخاطر زندگی در غربت وابستگی پسرم ب ما بسیار زیاده و عادت به محیط آروم و روتین خاص خودش رو هم داره. طی دوماه گذشته برای کارهای درمانی مجبور شدیم به شهر خودمون سفر کنیم و بخاطر عمل همسرم و دوران نقاهت حدود یک ماهم نیم از محیط خلوت و آروم خونه دور بودیم و در منزل مادر همسرم اقامت داشتیم و مسلما از آرامش منزل و روتین درست خوابو تغذیه دور بودیم، تو این مدت بخاطر رفتو آمد های درمانی،مجبور بودیم پسرم رو در روز چند ساعت پیش مادر همسر بذاریم و البته پسرم هم همکاری میکرد و با مادربزرگ بهش خوش میگذشت. گاهی که شبها تا دیروقت مشغول بازی بود و برای خواب مقاومت میکرد، چندبار مجبور شدیم بهش بگیم تا دیروقت بیدار باشی همسایه میاد در میزنه میگه بچتون خیلی میدوعه نمیذاره بخوابیم بهش بگید بخوابه، پسرم هم میومد میخوابید، بعده یماهونیم ک اومدیم خونه، بعد از یه هفته پسرم نسبت به صداها بسیار حساس شد و مخصوصا شبها قبل از خواب ک سکوته با کوچکترین صدا میترسه و میگه همسایه اومد، همسایه برو، همسایه اسباببازی هامو نخوره بسیار نگران صداها محیط شده و تو خونه از من دور نمیشه حتی تو اتاقش ک قبلا بازی میکرد بدون حضور ما نمیره اونجا، باهاش صحبت کردم توضیح میدم، اما انگار درک درستی از همسایه نداره و تصور میکنه همسایه یه موجوده ترسناکه، البته متوجه ام یماهونیم دوری از محیط امن خونه و شرایط بیماری پدرش، اضطراب بهش وارد کرده اما نگران ترساشم و راه حل رفع ترس و اضطرابش از صداها چیه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید تا بتونیم اصولی از این بحران عبور کنیم
با درود؛ مادر عزیز، درست متوجه شدید فرزند شما درک درستی از مفهوم همسایه ندارد و او را موجودی خیالی تصور میکند، که ترسناک جلوه کرده است. ترس و اضطراب پسرتان از صداها، مخصوصاً درشب، ترکیبی از عوامل مختلفی است که در ماههای اخیر تجربه کرده است. بجای گفتن “همسایه ترسناک نیست”، بهتر است بگویید: میدانم که صداها اذیتت میکند بیا ببینیم آنها چه می گویند؟
اجازه دهید در این مورد هر چه میخواهد بگوید، به حرف او گوش کنید و متناسب با آن پاسخ دهید. در طول روز، زمانی که خانه آرام است، یک بازی خیالی انجام دهید و نقش همسایه را در قالب شخصیت مهربانی بپذیرید. مثلاً یک عروسک “همسایه مهربان” داشته باشید که با او حرف میزند و میگوید: “من دوست دارم با هم بازی کنیم ” این کار کمک میکند تصویر ذهنی جدیدی بسازد.
در طول روز، زمانی که خانه آرام است، یک بازی خیالی انجام دهید و نقش همسایه را در قالب شخصیت مهربانی بپذیرید. هر صدای محیطی را با هم بشنوید و بدین شکل آن
صدا را برای او عادی کنید. مشارکت شما ترس از ناشناخته ها را قابل پیش بینی می کند و ترس وی کنترل می گردد.
سلام وقت بخیر…یک پسر ۵ ساله دارم الان چند روز هستش پسرم در حرف زدنش موقعی که میخواد صحبت کنه انتهای حرفاش م م و ب ب میکنه و بهش میگیم دهان و لبت رو اینجور نکن خودش متوجه نیست و میگه کاری نکردم…ممنون میشم راهنمایی کنید..
با درود؛ آیا فرزندتان قبل از این روان صحبت میکرد؟ ترس یا اتفاق خاصی برای او اتفاق افتاده ؟ نشانههای دیگری مشهود نیست؟ بر این اساس نیازمند بررسی دقیق است، باید تمام علائم به دقت بررسی شود، چند فرضیه مطرح میشود شاید یک خطای زبانی گذرا باشد و شاید لکنت زبان و ترس و غیره… که در اینصورت به مداخله تخصصی نیاز است، حتما از روان شناس کودک کمک بگیرید.
دخترم ۳و۳ماهشه چند ماهی هسن بیرون میبرم ار آدما میترسه فروشگاه میبرم صندوق دار یهو بلند میشه جیغ میزنه فک میکنه میاد سمتش کلافه شدم تو اسنپ میشینیم یهو راننده ی سوال بپرسه یا برگرده سمت ما گریه میکنه دارم دیوانه میشم هیچ جا نمیتونم ببرم آبروم میره اخه تا کی ادامه داره این سن رشد
اگه قبلا فرزندتون رو بیرون میبردید مشکلی نداشته و خیلی ناگهانی این مساله بروز کرده ضروریه به روانشناس کودک مراجعه کنید تا بررسی دقیق تری داشته باشن ولی اگه شروع ناگهانی نداشته یا فقط در موقعیتهای جدید رخ میده لازمه دایرهی ارتباطات فرزندتون گسترش پیدا کنه، اجتناب نکنید از بین آدمها بردنش، اولش اگه همراهی نمیکنه شما رو ببینه که با غریبهها ارتباط میگیرید، بعد اروم آروم خودش بیاد کنار شما اما اولش ازش نخواید ارتباط بگیره فقط کنارتون باشه. هر چه تجربه ارتباط بالاتر کنار اومدن بهتر
سلام کودک سه سالو نیم دارم
یک ماه پیش توس تاریکی از صدایی توی بالکن ترسیده گویا صدای قدم های مردم بوده
ازون روز از من جدا نمیشه و تنهایی هیچ جا نمیره و دایم چسبیده بهم
ترس از تاریکی و صدا توی این سنین کاملا نرماله، بهترین راهکار اینکه در محیط کاملا امن و با همراهی مواجه بشه با ترسهاش، شروع کنید به بازی کردن که بخشیش در تاریکیه و همینطور بازی با صداهای مختلف مثلا چشمامونو ببندیم مامان صدای یک اسباببازی رو در بیاره ما حدس بزنیم کدومه، در مورد ترسش صحبت کنید و در مورد اتفاق توضیح بدید.
خیلی مهمه که در عین حال که ترسش واقعی شناخته میشه و تلاش به حلش دارید بهش دامن نزنید