احساس ناراحتی با افسردگی متفاوت است. بسیاری از افراد خستگی بعد از یک هفته شلوغ کاری یا ناراحتی بعد از جدایی عاطفی را افسردگی مینامند اما اختلال افسردگی اساسی که یکی از انواع افسردگی است بسیار پیچیدهتر است. علائم افسردگی شدید متفاوت از احساس غمی است که ما گاهی در زندگی خود تجربه میکنیم. اولین قدم درمان و بهبود افسردگی شناخت علائم پایدار و ناخوشایند ناشی از آن است. در ادامه مقاله علائم افسردگی شدید را بررسی میکنیم. در صورتی که این علائم را دارید ضروریست با یک روانشناس خوب مشورت کنید.
افسردگی حاد
افسردگی عارضهای است که اگر آن را به حال خود رها کنید ممکن است بدتر شود و عوارض جبران ناپذیری داشته باشد. درمان افسردگی خفیف به مراتب بسیار راحتتر از افسردگی حاد است. علائم افسردگی شدید در هر فردی به راحتی قابل تشخیص است. افسردگی حاد یا شدید هم در صورتی که درمان نشود میتواند با عوارض شدیدی چون آسیب به دیگران، خودکشی، خودزنی همراه باشد.
عوامل مهم در افسردگی شدید
عواملی وجود دارد که موجب افسردگی شدید در فرد خواهد شد. این عوامل عبارتنداز:
- اختلال در برقراری ارتباط: کشمکش، بحث و درگیری در خانواده، عدم ارتباط درست با اعضای خانواده، دوستان و…. میتواند باعث اختلال در ارتباط افراد شود. این عامل اگر شدت پیدا کند میتواند به یک عامل مهم در ابتلا به افسردگی شدید در فرد شود.
- مصرف دارو: مصرف برخی از داروها میتواند زمینه را برای بروز بیماری افسردگی مهیا کند. مصرف داروهایی چون آلفا، اینترفرون، ایزوترتینوئین و.. میتواند ریسک ابتلا به افسردگی در فرد را افزایش دهد.
- مرگ عزیزان: مرگ عزیزان نزدیک میتواند یک غم بزرگی را به دوش افراد بیندازد. تحمل آن برای بسیاری از افراد سخت و طاقت فرسا است. بهتر است در این زمان برای کنار آمدن با این مشکل به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.
- ژنتیک: یکی ازعوامل زمینه ساز مهم که احتمال بروز افسردگی در فرد را تشدید میکند، ژنتیک است. ممکن است برخی از اعضای خانواده شما هم دچار افسردگی شده باشند از این رو این عامل میتواند دلیلی بر شدت یافتن افسردگی شما باشد.
- مصرف مواد مخدر: مصرف مواد مخدر به طور ناخودآگاه فرد را به سمت افسردگی میبرد. طبق آمار منتشر شده حدود ۳۰ درصد افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند، افسردگی شدید دارند. این افسردگی اگر درمان نشود میتواند در نهایت منجر به خودکشی و مرگ فرد شود. مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی برای مدت زمان کوتاهی میتواند حال شما را خوب کند، بعد از مدتی افسردگی آن شما را آزار خواهد داد.
- مشکلات شخصی: مشکلات شخصی، تنهایی و… میتواند به عاملی برای بروز افسردگی شدید در فرد تبدیل شود. زمانی که به این عوامل توجه نداشته باشید شدت پیدا میکند و منجر به افسردگی شدید در فرد خواهد شد.
- بیماری: بیماریهایی وجود دارند که میتوانند موجب افسردگی در فرد شوند. اگر این بیماریها درمان نشوند و در همان روزهای اولیه نسبت به درمان آن اقدام نکنید، ممکن است که موجب افسردگی شدید در فرد شود.
- مشکلات شیمیایی مغز: در افرادی که به افسردگی شدید مبتلا میشوند هیپوکامپ مغز نسبت به دیگر افراد کوچکتر خواهد شد. زمانی که هیپوکامپ کوچک شود تعداد گیرندههای سروتونین هم کاهش چشمگیری پیدا میکنند. سروتونین یک ناقل عصبی است که ارتباط بین سلولهای بدن را برقرار میکند، به عنوان یک مواد شیمیایی در مغز معرفی میشود.
علائم افسردگی شدید چیست؟
پزشکان و روانشناسان هنوز نتوانستهاند تعریف مشخصی از افسردگی شدید ارائه دهند. برای تشخیص این بیماری ابتدا باید مشخص شود که آیا فرد افسردگی دارد یا خیر؟
سپس با توجه به علائم افسردگی میتوان تشخیص داد که آیا این افسردگی از نوع شدید است یا خفیف. در زمان تشخیص افسردگی شدید توجه به برخی علائم و نشانههای کلیدی از نظر پزشکان مهم است.
۱. احساس ناامیدی جنون (روانپریشی)
افسردگی شدید میتواند احساس فرد را نسبت به زندگی تحت تاثیر قرار دهد. احساس ناامیدی نسبت به زندگی شایعترین علامت افسردگی است.
همراه با ناامیدی، احساس بیارزشی، تنفر از خود یا گناه هم بروز میکنند. فرد افسرده فکرهایی مثل «همه چیز تقصیر من است» یا «خب که چه؟» را در سر دارد.
۲. افکار خودکشی
افکار مربوط به خودکشی یکی دیگر از علائم افسردگی شدید است. تمایل به مردن، برنامهریزی یا تلاش برای خودکشی از علائم هشدار دهنده هستند که نشان میدهد فرد تمایل به خودکشی دارد. دیگر علائم هشداردهنده در رابطه با افکار خودکشی عبارتنداز: خرید اسلحه، جمع آوری تعداد زیادی قرص، اختلال در خوابیدن، بیقراری یا اضطراب شدید، نوشتن وصیتنامه، افزایش مصرف مواد مخدر و الکل، تغییرات شدید در خلق و خوی، نوسانات خلقی، خداحافظی با دوستان و خانواده، نا امیدی، صحبت درباره مرگ، کناره گیری از دوستان یا خانواده.
۳. مالیخولیا
مالیخولیا نوعی افسردگی است که فرد علاقه، تمایل و انگیزهای برای انجام دادن هیچ کاری ندارد. تحقیقات نشان میدهد که مالیخولیا در ساعات اولیه روز در سطح بالاتری قرار دارد. این عارضه معمولا با از دست دادن اشتها، از دست دادن تمرکز همراه است.
۴. تغییرات روانی حرکتی
از دیگر علائم افسردگی شدید میتوان به تغییرات روانی حرکتی آن اشاره کرد. کاهش فعالیت ذهنی یکی از علائم افسردگی شدید است که بیشتر پزشکان آن را به عنوان عقب ماندگی روانی حرکتی میشناسند. این نوع اختلال شامل اختلال در رفتار حرکتی ظریف (مانند مشکل در هنگام برداشتن سکه از روی زمین)، گفتار و حالات چهره است.
۵. کاهش انگیزه
افسردگی میتواند باعث شود فرد دیگر از کارهایی که قبلاً برایش لذتبخش بودهاند، لذت نبرد. کاهش انگیزه یا ترک فعالیتهایی که قبلاً دنبال میکردید (ورزش، تفریح، بیرون رفتن با دوستان) یکی دیگر از علائم شایع افسردگی شدید است.
رابطه جنسی یکی دیگر از مواردی است که با بروز افسردگی، افراد علاقه خود را به آن از دست میدهند. کاهش میل جنسی و حتی ناتوانی جنسی از علائم افسردگی هستند.
مطالعه بیشتر: افسردگی دوران سربازی چیست؟ راه های موثر برای مقابله
۶. احساس خستگی و مشکلات خواب
یکی از دلایلی که فرد افسرده کارهای موردعلاقهاش را دنبال نمیکند، احساس خستگی است. افسردگی باعث کاهش انرژی و احساس خستگی بیش از حد میشود. خستگی باعث ناتوانی فرد افسرده و خواب بیش از حد میشود.
مطلب مرتبط: چرا همیشه خسته ام؟ ۱۶ علت خستگی و کمبود انرژی و درمان آن
افسردگی و بی خوابی (Insomnia) هم با یکدیگر به طور متقابل در ارتباط هستند. افسردگی شدید میتواند باعث بیخوابی شود و برعکس، بیخوابی هم میتواند باعث ایجاد افسردگی شود. هر یک از این عوامل میتوانند اثر دیگری را تقویت کرده و به بدتر شدن شرایط فرد دامن بزنند. کاهش کیفیت خواب میتواند باعث اضطراب هم بشود.
۷. اضطراب
افسردگی و اضطراب اغلب با هم همراه هستند. علائم اضطراب شامل موارد زیر است:
- بیقراری، عصبانیت و احساس ناراحتی
- احساس ترس، حمله پانیک و احساس در خطر بودن
- نفس نفس زدن
- تعریق بیش از حد
- لرزش و رعشه عضلات
- کاهش تمرکز و توانایی تفکر (فرد به هیچ چیز جز آنچه که باعث نگرانیاش شده فکر نمیکند.)
۸. کج خلقی در مردان
گاهی علائم افسردگی شدید در مردان و زنان به شکلهای مختلفی ظاهر میشود. مردان افسردگی را با علائمی مثل کج خلقی، کنارهگیری و اجتناب یا رفتارهای پرخطر، بیقراری و سوء مصرف مواد تجربه میکنند. همچنین مردان کمتر از زنان نسبت به علائم افسردگی حساس بوده و کمتر به دنبال درمان میروند.
۹. تغییر اشتها و وزن
در فردی که به افسردگی شدید دچار است تغییرات اشتها و وزن مشاهده میشود. هر فردی تجربه متفاوتی از این علامت دارد. برخی افراد افزایش اشتها و وزن دارند در حالی که سایر افراد کاهش اشتها و وزن را تجربه میکنند.
یک راه تشخیص اینکه تغییر الگوی تغذیه با افسردگی مرتبط است یا خیر تشخیص آگاهانه بودن آنها است. اگر این تغییرات آگاهانه نباشند، احتمالاً در اثر افسردگی ایجاد شدهاند.
۱۰. احساسات کنترل نشده
عصبانیت ناگهانی، گریه کردن بی اختیار و احساساتی که فرد بیاختیار تجربه میکند از علائم افسردگی شدید هستند. افسردگی میتواند باعث نوسانات خلقی شود.
۱۱. فکر کردن به مرگ
افسردگی شدید و خودکشی با هم در ارتباط هستند. در سال ۲۰۱۳ میلادی بیش از ۴۲ هزار نفر در آمریکا به دلیل خودکشی از دنیا رفتند. افرادی که در اثر خودکشی میمیرند، اغلب علائم خاصی را از قبل نشان میدهند.
تشخیص افسردگی شدید
دستورالعملهای موجود در «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» (DSM-5) و طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD)، به پزشکان و متخصصان سلامت روان کمک میکنند تا به طور سیستماتیک علائم فرد را ارزیابی کنند. این معیارها با توجه به یافتههای تحقیقاتی جدید و به طور دورهای به روز میشوند.
انواع ابزارهای تشخیصی
محققان از دهه ۱۹۶۰ از مقیاسهای مشخصی برای تشخیص افسردگی استفاده میکنند. یکی از اولین مقیاسها، مقیاس رتبه بندی افسردگی همیلتون است که هنوز گاهی اوقات از آن استفاده میشود. علاوه بر این مورد مقیاسهای بسیار بیشتری وجود دارند که بسیاری از پزشکان از آنها استفاده میکنند. حتی مقیاسهایی وجود دارد که بیماران میتوانند به تنهایی از آن استفاده کننده و علائم افسردگی شدید را تشخیص دهند.
ناهماهنگی استفاده از ابزارها، تفسیر آنها میتواند در تعیین شدت افسردگی یک فرد تاثیر منفی بگذارد.
رایجترین مقیاسهای تشخیص افسردگی
استفاده از برخی مقیاسهای تشخیص علائم افسردگی شدید توسط پزشکان بسیار شایع است. رایجترین مقیاسهای تشخیص افسردگی عبارتنداز:
- پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)
- مقیاس رتبهبندی کارول (CRS)
- مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک افسردگی (CES-D)
- پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI)
- مقیاس پیامد افسردگی مفید بالینی (CUDOS)
- مقیاس افسردگی سالمندان (GDS)
- فهرست افسردگی عمده (MDI)
- پرسشنامه سلامت بیمار-۹ (PHQ-9) و PHQ-9 نوجوانان
- مقیاس افسردگی خودگزارشی پلوچیک-ون پراگ (PVP)
- فهرست سریع علائم افسردگی (QIDS)
- فهرست افسردگی رم (RDI)
- مقیاسهای خود رتبه بندی افسردگی زونگ (SDS)
برخی از مقیاسها، مانند پرسشنامه افسردگی بک را نمیتوان خارج از مطب پزشک یا کلینیک سلامت روان تهیه کرد. اما برخی از آنها به راحتی در دسترس هستند. به عنوان مثال، تست PHQ به صورت آنلاین و کاملا رایگان در دسترس است. این تست به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. به راحتی میتوانید در وبسایتهای معتبر از فایل PDF آن را استفاده کرد.
افسردگی شدید در زنان
علائم افسردگی شدید در زنان در مقایسه با مردان متفاوت است. در واقع با شناخت این علائم میتوانید به درمان و بهبودی آنها کمک بسیاری کنید:
- احساس ضعف و ناتوانی
- احساس پوچی و بی ارزشی
- نداشتن امید به آینده و افکار خودکشی
- کاهش اشتها و به دنبال آن کاهش وزن
- عصبانیت و خشمگین بودن
- احساس گناه و عذاب وجدان
- کمبود انرژی
- نداشتن اعتماد به نفس
- تغییر در ساعت خواب و اختلال خواب
- احساس غم و مصیبت
- درد کمر، سر و…
زنان به دلیل تغییرات هورمونی که در طول ماه دارند بسیار بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا میشوند. عوامل محیطی، بیولوژیکی و ارثی میتواند شدت بروز افسردگی را در زنان افزایش دهد. از دیگر عواملی که خطر ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد میتوان به مواردی چون از دست دادن حمایت اجتماعی، از دست دادن والدین قبل از ۱۰ سالگی، اختلالات روانی در خانواده، اختلالات روانی در سن بلوغ، استفاده دارو، داشتن بیماری و… اشاره کرد.
علاوه بر این موضوع زنان در دوران بارداری هم به افسردگی مبتلا میشوند، به همین دلیل بهتر است بعد از زایمان و تولد نوزادتان برای جلوگیری از شدت یافتن علائم افسردگی به پزشک مراجعه کنید.
افسردگی شدید در مردان
برخی از علائم افسردگی در مردان با توجه به سیستم بدنی و وضعیت جسمی که دارند بسیار متفاوت است. این علائم عبارتنداز:
- دردهای جسمانی چون درد سر، درد کمر، درد عضلات و…
- رفتارهای خشونت آمیز چون خشم، عصبانیت، حرکتهای فیزیکی
- احساس خستگی روحی و جسمی شدید
- کاهش میل جنسی
- دور شدن از افراد در اجتماع و رفتن به سمت تنهایی
- اقدامات بی پروا در رانندگی، ارتباط با دیگران، تفریحات و سرگرمیها و…
امروزه آنچه بیشتر باعث شده تا مردان دچار افسردگی شوند فشار اقتصادی و فشار روحی ناشی از مشغله کاری بالا میتواند باشد. مردان برای بهبود علائم خود میتوانند به روانشناس و در مرحله بعد در صورتی که درمان نشدند به روانپزشک مراجعه کنند.
افسردگی شدید در نوجوانان
افسردگی در سنین نوجوانی میتواند بسیار خطرناک باشد، این سن چالشهای بسیاری دارد که افسردگی میتواند این چالشها را بیش از قبل سخت کند.
افسردگی شدید بعد از زایمان
افسردگی پس از زایمان، نوعی از افسردگی است که برای بسیاری از مادران بعد از زایمان ایجاد میشود. در کشور ما طبق نظر کارشناسان حدود ۱۵ درصد از زنان پس از زایمان دچار افسردگی میشوند. این حالت در ماههای ابتدایی که کودک به دنیا آمده است ایجاد شده و اگر به موقع نسبت به درمان آن اقدام نکنید، ممکن است تا ماهها ادامه داشته باشد.
دلایل افسردگی
بروز افسردگی در فرد میتواند دلایل بسیار مختلفی داشته باشد. اما افسردگی پس از زایمان به دلیل تغییرات هورمونی ایجاد میشود. از این رو تغییرات ناگهانی سطح هورمونهای بدن مادران، تغییرات سطح استروژن، تغییرات سطح پروژسترون و… میتواند دلیل ایجاد افسردگی در مادران شیرده باشد.
بسیاری از زنان بعد از زایمان احساس میکنند که خود عامل بروز این بیماری هستند، این تفکر شدت این عارضه را بیش از قبل افزایش میدهد. از دیگر عواملی که میتواند شدت افسردگی را بیشتر کند میتوان به گرفتگی خلق پس از زایمان، محرومیت از خواب، بیخوابیهای مداوم، خستگی جسمی پس از زایمان، عوامل زیست محیطی، ژنتیکی و عاطفی اشاره کرد.
علائم افسردگی
شاید برای شما این موضوع سوال باشد که از کجا متوجه شویم به افسردگی مبتلا شدهایم؟
در ادامه علائم افسردگی را برایتان عنوان خواهیم کرد، در صورتی که حداقل پنج مورد از این علائم را برای دو هفته در خود مشاهده کردید، بهتر است نسبت به درمان خود اقدام کنید. همانطور که گفتیم درمان افسردگی در مراحل ابتدایی بسیار آسانتر است دیگر مراحل است. در ادامه با علائم این عارضه بیشتر آشنا خواهید شد:
- حواس پرتی
- احساس غم، اندوه و خشم
- کنارهگیری از دوستان و خانواده
- عدم توانایی در تمرکز کردن
- داشتن افکار منفی
- ترس از تنها ماندن
- عدم توانایی مراقبت از نوزاد و بی میل شدن نسبت به نوزاد
- عدم توانایی در حل مشکلات
- وسواس زیاد
- ترس بی دلیل
- احساس گناه شدید و بی ارزش بودن
- عدم تعادل در خواب
- از دست دادن اشتها
- بی علاقگی و لذت نبردن از فعالیتها
- گریههای بی دلیل
درمان افسردگی
افسردگی ازجمله بیماریهایی بوده که بهتر است در همان مراحل ابتدایی درمان شود. این بیماری هرچه شدت بیشتری پیدا کند، طبیعتا روند درمان آن هم به مراتب سخت تر خواهد شد. از این رو بهتر است زمانی که علائم خفیف این بیماری را در خود مشاهده کردید سریعا برای درمان و جلوگیری از شدت یافتن آن به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید. مشاور میتواند از طریق مکالمه و استفاده از تکنیکهای مختلف به شما در حل این مشکل کمک کند و در صورت نیاز شما را به روانپزشک معرفی خواهد کرد تا درمان دارویی خود را آغاز کنید.
قطعا درمان بدون دارو برای مادران باردار و زنان شیرده بهتر است زیرا این داروها میتوانند عوارض بسیاری روی بدن مادر و نوزاد داشته باشند. برخی از عوارض آن در مدت زمان کوتاهی از بین خواهد رفت. افسردگی بعد از زایمان یک امر بسیار مهم است، از این رو بهتر است نسبت به درمان و بهبود آن سریعا اقدام کنید.
مطلب مفید: چگونه شاد باشیم و راه شاد بودن چیست؟ ۱۵ روش کاربردی
مصرف دارو در زمان شیردهی
در زمان شیردهی نوزاد، مادر هر دارویی مصرف کند به نوزاد منتقل میشود. از این رو روانپزشکان برای کمک به درمان درمان افسردگی از دارویی با دوز پایین استفاده میکنند. در زمان شیردهی استفاده از مهارکنندههای بازجذب سروتونین جایز است. البته علاوه بر این داروها استفاده از داروهای سه حلقهای و مهارکنندههای بازجذب نوراپینفرینها هم بلامانع است.
استفاده از این داروها در زمان شیردهی به نوزاد ممکن است به روی میزان خواب، تغذیه و…. کمی تاثیرگذار باشد. اگر در زمان استفاده این تغییرات را در نوزاد خود دیدید، بهتر است با روانپزشک خود در رابطه با ادامه مصرف این داروها مشورت کنید.
درمان افسردگی شدید
درمان افسردگی شدید در مقایسه با افسردگی مزمن دارای مراحل بیشتر و استفاده از داروهایی با دوز بالاتر است. درمان افسردگی شدید به شرح زیر است:
- تغییر سبک زندگی: تغییر سبک زندگی یکی از اولین و رایجترین راههای درمانی است که پزشک در مواجهه با یک فرد افسرده آن را پیشنهاد میکند. فرد با تغییر محل زندگی، سبک و شیوه زندگی، تغییر لوازم و.. میتواند در شادابی و تغییر روحیه خود قدم بزرگی بردارد.
- دارو درمانی: گزینه آخر در افسردگی شدید، دارو درمانی است. استفاده از دارو با وجود اینکه میتواند دارای مزایای بسیاری باشد، معایبی هم با خود به همراه دارد.
عوارض داروهای ضدافسردگی به مرور زمان خود را نشان میدهند. ازجمله داروهایی که روانپزشک برای درمان افسردگی از آنها استفاده میکند میتوان به داروهای ضدافسردگی آتیپیک، داروهای ضدافسردگی تریسیکلیک، محدود کنندههای مونو آمین اکسیداز، محدود کنندههای بازجذب نوراپی نفرین، محدود کنندههای انتخابی بازجذب سروتونین، محدود کنندههای انتخابی بازجذب نوراپی نفرین-دوپامین و… اشاره کرد. برای تاثیر گذاری موثرتر و ماندگاری درمان همراهی رواندرمانی با دارودرمانی ضروریست. - درمان افسردگی بستری: اگر علائم افسردگی شدید در حال پیشرفت باشد و پزشک نتواند آن را کنترل کند به ناچار بیمار را بستری خواهند کرد. بستری شدن در بیمارستان به معنی ضعیف بودن فرد یا اختلال روانی آن نیست، بلکه به این معناست که در محیط مناسبتری میتوان افسردگی را کنترل و درمان کرد. پزشک با این کار سعی میکند تا شما را از سایر خطرات ایمن نگهدارد.
- درمانهای مکمل: درمانهای مکمل، درمانهایی هستند که میتوانید در کنار سایر روشهای درمانی از آن استفاده کنید. استفاده از درمانهای مکمل میتواند روند بهبود افسردگی را تسریع کند.
طب سوزنی، ماساژ، مراقبه، یوگا از درمانهای مکمل و تاثیرگذار هستند. - روان درمانی:روان درمانی یا گفتار درمانی در بیشتر مواقع به کاهش علائم افسردگی شدید کمک بسیاری میکند. انواع مختلف روان درمانی عبارتنداز:
- درمان شناختی رفتاری (CBT): این روش درمانی به شناسایی افکار منفی که منجر به افسردگی در فرد میشوند، کمک بسیاری میکند.
- درمان بین فردی (IPT): این روش درمانی به بررسی روابط بین فردی و تعاملات اجتماعی میپردازد. روابط بین فردی میتواند سلامت روان فرد را تحت تأثیر قرار دهد.
- درمان روان پویشی: این نوع درمان به فرد کمک میکند تا شناخت بیشتری نسبت به احساسات و عواطف خود به دست آورد.
- درمان تحریک مغزی: معمولا پزشکان برای افرادی که افسردگی شدید دارند و مشاوره و دارودرمانی نتوانسته به درمان آنها کمکی کند، از درمانهای تحریک مغز استفاده میکنند. نمونه درمانهای تحریک مغزی عبارتنداز:
- درمان تشنج الکتریکی (ECT)
- تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS)
- تحریک عصب واگ (VNS)
عوامل موثر در درمان افسردگی شدید
در روند درمان افسردگی عواملی چون ورزش کردن، حمایت اطرافیان، تغییر سبک و سیاق زندگی، انگیزه فرد برای بهبود و… میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. روانپزشک با تجویز دارو و روانشناس با صحبت و گفتگو، سعی میکنند تا افسردگی در فرد را درمان کنند. اما درمان و بهبود فرد انگیزه و تعهد خود مراجع هم مهم است. داشتن انگیزه و تعهد برای تغییر میتواند بزرگترین کمک برای درمان افسردگی شدید در افراد باشد.
افسردگی شدید و خودکشی
افسردگی یک اختلال پنهان است، ممکن است شما تا سالهای سال این مشکل را همراه خود داشته باشید و اطرافیان هم متوجه آن نشوند. طبق آمار منتشر شده از مرکز سلامت آمریکا، آمار خودکشی در زنان بیشتر بین ۴۵ تا ۶۴ سال است. در بین مدران هم آمار خودکشی از سن ۷۵ سال به بالا بیشتر خواهد شد. در این سن امید به زندگی افراد در اثر عوامل مختلفی چون بیماری، ژنتیک و…. به شدت کاهش پیدا خواهد کرد. بیماریهای روحی و روانی ارتباط بسیار نزدیکی با خودکشی دارند.
هرچه شدت این بیماریها ازجمله افسردگی بیشتر شود، میزان خودکشی هم افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. زمانی که فری با افسردگی دست به گریبان است با فکر کردن به آنچه از دست داده است، ماهیت انعطافپذیری شناختی خود را مختل خواهد کرد. این اختلال توانایی آن را دارد تا الگو و احساسات فرد را تغییر دهد، به گونهای که فرد دیگر راه نجاتی برای خود متصور نباشد. این دسته از افراد آینده را بسیار گنگ و نامفهوم میبینند و به گفته آنها خودکشی تنها راه نجات آنها است.
تفاوت ناراحتی شدید با افسردگی شدید چیست؟
ناراحتی شدید با افسردگی تفاوت بسیاری دارد، افرادی که دچار افسردگی هستند باید راه درمانی خود را به صورت جدی دنبال کنند. تفاوت اساسی بین این دو مورد وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- افسردگی یک بیماری روحی و روانی است اما ناراحتی یک تنها یک حس خواهد بود: زمانی که شما به افسردگی مبتلا میشوید، از لحظ روحی و روانی آسیب جدی خواهید دید. اما در زمان ناراحتی کمی اخلاق و رفتار فرد تغییر میکند. البته تغییر اخلاق و رفتار موقتی و کوتاه مدت است و به سرعت بهبود پیدا میکند.
- ناراحتی موقت بوده اما افسردگی یک بیماری طولانی مدت است: افسردگی یک بیماری است که خود به خود درمان نمیشود و برای درمان آن هرچه سریعتر اقدام کنید، زودتر بهبود پیدا خواهید کرد. هرچه افسردگی کهنهتر شود روند درمان آن هم طولانیتر خواهد شد.
اما در مقابل ناراحتی تنها یک تغییر حالت کوتاه مدت است و بعد از گذشت مدتی خود به خود از بین میرود.
- ناراحتی یک واکنش لحظه ای است اما افسردگی میتواند یک واکنش پایدار باشد: زمانی که شما از کسی یا چیزی ناراحت میشوید میتواند برای یک مدت زمان کوتاه باشد. اما افسردگی را تا زمانی که درمان نکنید نمیتوانید نسبت به بهبود حال روحی و روانی خود امیدوار باشید. برای درمان افسردگی نیاز به کمک روانشناس دارید.
- ناراحتی تنها میتواند موقت رفتار شما را تغییر دهد درصورتی که افسردگی موجب تغییر زندگی شما خواهد شد: تا زمانی که شما ناراحت هستید میتوانید این ناراحتی را در اخلاق و رفتار خود نشان دهید، زمانی که ناراحتی شما از بین برود اخلاق و رفتار شما به حالت اولیه برمیگردد. اما در رابطه با افسردگی اینگونه نیست، افسردگی به حدی علائم دارد که میتواند زندگی روزمره شما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
بسیاری از افرادی که دچار افسردگی میشوند دیگر نمیتوانند فعالیتهای روزانه خود را به درستی انجام دهند، در زمینه کسب و کار هم دچار مشکل خواهند شد.
تفاوت افسردگی شدید با اختلالات دو قطبی
افسردگی شدید و اختلال دو قطبی هردو در مرتبط با اختلال روحی و روانی فرد هستند. اما با هم تفاوتهای بسیاری دارند. برای فهم و درک بهتر، این دو اختلال را به طور کامل توضیح میدهیم. این توضیح میتواند بیانگر تفاوتهای موجود در بین افسردگی شدید و اختلالات دو قطبی باشد.
- افسردگی شدید: افسردگی در واقع روح و روان فرد را درگیر خود میکند. ممکن است در صورتی که درمان نشود تمام ابعاد زندگی فرد ازجمله کاری، زناشویی، روابط با فرزندان و.. را مورد هدف خود قرار دهد. از این رو بهتر است درصورتی که به افسردگی دست به گریبانید برای درمان سریعا اقدام کنید. افسردگی اختلالی است که هرچه کهنهتر شود، روند درمانی آن هم طولانیتر خواهد بود.
افرادی که دچار افسردگی شدید هستند علاوه بر اینکه به فکر خودکشی و مرگ میباشند، مدام در حالت ناراحتی، غم، گریه کردن و.. قرار دارند. - اختلالات دوقطبی: اختلال دو قطبی به افسردگی جنون آمیز هم شهرت پیدا کرده است. در این اختلال تغییرات روانشناختی بسیار شدیدی در فرد ایجاد میشود، همین امر باعث شده تا بتوان آن را به دو درجه شیدایی کم و زیاد تقسیم کرد. اختلال دو قطبی در هر فردی میتواند متفاوت باشد، به طوری که در برخی فاز شیدایی تنها چند ساعت و در برخی از افراد چند روز طول میکشد. البته مواردی بودهاند که ماهها و سالها دچار اختلال دوقطبی هستند.
در صورتی که درمان نشود میتواند بسیار خطرساز باشد. پزشکان بر این باورند که در صورتی که افسردگی شدید درمان نشود میتواند به اختلال دو قطبی تبدیل شود.
فردی که دچار اختلال دوقطبی میشود، علاوه بر اینکه با افسردگی مقابله میکند. شرایط روحی و روانی آن به ناگاه تغییر خواهد کرد، یعنی ممکن است در یک لحظه در اوج خوشحالی باشد و در لحظه دیگر احساس کند که بدبختترین فرد جهان است.
افسردگی در سنین مختلف به چه صورت است؟
افسردگی در سنین مختلف میتواند دارای علائم متفاوتی باشد. در هر سن و سالی افسردگی علائم و نشانههایی دارد که با شناخت آنها میتوانید به افسرده بودن فرد و اختلالات روحی و روانی آن پی ببرید. اگر قصد دارید با علائم افسردگی در سنین مختلف (کودکی، نوجوانی، بزرگسالی و سالمندی) آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید:
- افسردگی در دوران کودکی: کودکان وابستگی بسیاری به والدین خود دارند، از این رو میتوان گفت که اولین چیزی که ممکن است موجب افسردگی آنها شود، مشکلات به وجود آمده در رابطه با خانواده و والدین است. فوت والدین، طلاق، دور شدن از والدین، بیماری والدین، سواستفاده جنسی و.. از عواملی هستند که میتواند باعث افسردگی در کودکان شود.
معمولا کودکان با کم حرف شدن، افت تحصیلی، پرخاشگری، بیقراری، عدم رابطه با هم سن و سالان خود و.. افسردگی خود را نشان میدهد. اگر کودک شما دچار چنین علائمی است بهتر است از زمان کودکی نسبت به درمان آن اقدام کنید، به این ترتیب مشکل حادتر و بزرگتر نخواهد شد.
- افسردگی در دوران نوجوانی و جوانی: یکی از بحرانیترین و پرچالشترین سنین در هر فردی میتواند سنین نوجوانی باشد. نوجوانان در این سنین تلاش میکنند تا هویت خود را بسازند و استعدادهای خود را پیدا کنند. همین امر میتواند با چالشهای بسیاری برای فرد همراه داشته باشد. به همین دلیل است که در این دوران باید توجه بیشتری نسبت به سلامت روحی و روانی فرزند خود داشته باشید. اگر افسردگی در این سنین به موقع درمان نشود میتواند پرخاشگری، روابط جنسی، لجبازی، خودکشی و.. را در بر داشته باشد.
در این دوران نوجوانان با مسائلی چون در رابطه با جنس مخالف، ادامه تحصیل، سربازی رفتن، ضربههای روحی و روانی، اختلاف با خانواده و… بیشتر درگیر هستند و همین موضوع میتواند زمینه را برای افسرده شدن نوجوانان مهیا کند.
- افسردگی در دوران بزرگسالی: در این سنین افراد میزان استرس و اضطراب بسیاری را تحمل میکنند که علاوه بر این عامل، عوامل ارثی و ژنتیکی هم میتواند مزید بر علت شوند و فرد دچار افسردگی شود. مشکلات عاطفی و احساسی، مرگ عزیزان، استرس کاری، فشار اقتصادی، تغییرات اساسی در زندگی چون ازدواج و تولد فرزند و… ازجمله عواملی هستند که میتوانند موجب افسرده شدن فرد شوند.
ممکن است در ابتدا علائم این افسردگی خفیف باشد اما در صورتی که درمان نشود و نسبت به آن بی توجه باشید، میتواند با شدت یافتن به یک مشکل اساسی تبدیل شود. - افسردگی در دوران سالمندی: به مرور زمان و با افزایش سن و سال، رفتار و اخلاق افراد تغییر بسیاری میکند. دلیل آن میتواند افزایش سن و کم شدن صبر و حوصله آنها نسبت به دوران جوانی باشد. سلامت روحی و روانی افراد سالمند اهمیت بسیاری دارد، متاسفانه امروزه توجه کمتری به این موضوع در بین سالمندان میکنند. در سنین سالمندی افراد با چالشهای بسیاری چون مرگ عزیزان، ازدواج فرزندان، بیماری، بازنشسته شدن و… روبهرو میشوند.
از این رو بهتر است با کمک روانشناسان برنامههای تفریحی و سرگرمی برای این دسته از سالمندان فراهم کنید تا کمتر دچار علائم افسردگی شوند. سالمندان باید در دوران بازنشستگی از زندگی لذت ببرند، به هیچ عنوان نباید احساس مصرف کننده بودن را داشته باشید، اکنون زمان استراحت و تفریح افراد سالمند است پس باید با ایجاد یک محیط شاد و مفرح از افسردگی و گوشهگیری آنها جلوگیری کنید. پرخاشگری، زوال عقل، مرور خاطرات، فکر خودکشی، گریه کردن و ناراحتی و.. از دیگر عواملی است که در افراد سالمندی که دچار افسردگی شدهاند بیشتر دیده میشود.
مقابله با افسردگی شدید
برخی اقدامات را میتوان به تنهایی و به منظور جلوگیری از افسردگی شدید و بروز علائم افسردگی شدید انجام داد. تغذیه مناسب، خواب کافی، ورزش روزانه، عدم مصرف مواد مخدر، تغییر شیوه زندگی از اقداماتی هستند که میتوان به کمک آنها از بروز علائم افسردگی شدید جلوگیری کرد.
این افراد معمولاً از مرگ و خودکشی صحبت میکنند یا پیش از آنکه بالاخره موفق به گرفتن جان خود شوند برای آن حداقل یک بار تلاش میکنند. اگر فکر میکنید فردی در خطر خودکشی است:
- با اورژانس یا ۱۱۰ تماس بگیرید.
- تا زمانی که کمک نرسیده همراه فرد بمانید.
- چاقو، اسلحه، دارو و سایر ابزارهایی که آسیب میزنند دور کنید.
- به او گوش دهید اما قضاوت، بحث، تهدید و فریاد نکنید.
جمع بندی
اگر برخی از هشت علامت افسردگی شدید را که در این مقاله بررسی کردیم به مدت بیش از دو هفته تجربه کردهاید احتمالاً به افسردگی مبتلا شدهاید. پذیرفتن این که افسرده شدهاید قدم اول درمان و کمک گرفتن از روانشناس است.
افسردگی هر سال میلیونها نفر را درگیر میکنید. درمانهای مختلفی برای افسردگی وجود دارد؛ از تغییر سبک زندگی گرفته تا دارودرمانی. کمک گرفتن از یک فرد حرفهای (یک روانشناس یا روانپزشک خوب) اولین قدم بهبود علائم و درمان افسردگی شدید است.
منبع: Healthline
سوالات متداول
- آیا افسردگی پس از زایمان تنها مادر را تحت تاثیر قرار میدهد؟
خیر، افسردگی پس از زایمان تنها مادر را تحت تاثیر قرار نمیدهد، معمول از هر ۱۰ پدر یک نفر از آنها به افسردگی مبتلا میشوند.- آیا با داشتن رژیم غذایی مناسب و ورزش میتوان این عارضه را درمان کرد؟
باید بگوییم که بله، با داشتن یک برنامه غذایی مناسب، ورزش کردن و… میتوان بر افسردگی در مراحل ابتدا غلبه کرد. اگر شدت آن افزایش پیدا کرده باشد بهتر است برای درمان کاملتر به پزشک مراجعه کنید.- استفاده از داروهای ضدافسردگی چه عوارضی را برای فرد به همراه دارد؟
خشکی دهان، تاری دید، یبوست، سرگیجه، لرزش، احساس بیماری و… از عوارض مصرف این داروها هستند.- در زمان افسردگی پس از زایمان باید چه اقداماتی انجام داد؟
معمولا پزشکان از رفتار درمانی شناختی، روان درمانی، استفاده از داروهای مختلف، ماساژ، الکتروشوک برای درمان استفاده میکنند.
سلام.
من احساس افسردگی شدید می کنم.
من آدم شدیدا درونگراییم و از همون بچگی دوستان زیادی نداشتم،و دوست جنس مخالف هم خیلی کم داشتم .توی ارتباط ضعیف بودم و بعد از فوت پدرمم این احساس افسردگی شروع شد.الان خیلی احساس تنهایی میکنم ، نه انرژی ای برای کار و تلاش دارم نه انرژی ای برای ارتباط دارم ، از اونور هم توی سنی هستم که اینور اونور همه صحبت میکنن راجبم که چرا زن نمیگیرم . مدتیه که خودمو با بازی های مختلف سرگرم کردم که الان همونا هم دیگه بهم لذتی نمیده …. دارم از شدت تنهایی و افسردگی دیوونه میشم
با درود؛ یك نشانه خوب در شما وجود دارد که از شدت مشکل کم می کند و آن هم تمایل شما به ارتباط است. حاصل گوشه گیری و درونگرایی احساس تنهایی است، نیاز است به جایی برسید که دایره دوستان صمیمی را بیشتر و متنوع کنید، تا جایی که میتوانید از محل زندگی خارج شوید، در مکانهای ورزشی، تفریحات و کارهای گروهی انجام دهید . پیشنهاد می شود از روانکاو کمک تخصصی بگیرید.
من ۱۲ سالمه افسردگی دارم ولی خیلی گریه میکنم و همیشه ناراحتم و ۴ بار درحال خودکشی بودم ولی انجامش ندادم دختر خاله ی مامانم به خاطر افسردگی خودشو توی شهر بازی از یه اشتباهی زمین انداخت ضربه مغزی شد🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤مراقب خودتون باشین
من خودم سنم پایین ۱۸هست 😁بالای ۱۰علاعم افسردگی شدید دارم خطرناکه ولی چه کنم 😂😑😖😖😖😖😖😖😖😖😖😖😖😖😖😓
ببینید با سنی که دارید کلا جریان هیجان وعواطف سریع هستند وبرای هرفردی تجربه میشه ولی نکته ای هست اگر این نشانه ها بالای ۶ماه هست که تجربه میشه وحداقل تو چند زمینه تاثیر گذاشته باید جدی گرفته بشه وحتما مراقبت های لازمه رو دریافت کنیم.
با درود ؛ پرسش شما بسیار کلی مطرح شد، در روابط بین فردی توسط والدین تان درک نمی شوید، در سنی قرار دارید که بحران را تجربه میکنید عموما والدین در سنین بحرانی فرزندان مهران های لازم را ندارند و به دلیل تغییر نگرش و سبک رفتاری متفاوت فرزندانشان به جای کسب مهارتهای سازشی ، ممکن است مقابله کنند ، ضمنا شما در مرحله کسب هویت هستید و نیاز دارید خودتان را بهتر شناسایی کنید و به استقلال فکری برسید که قدم مهم آن سازگاری با والدین و اعضاء خانواده است ، با روانشناس خود مهارتهای ارتباطی مناسب شرایط کنونی را آموزش ببینید .
خیلی خوب بود
با سپاس فراوان مطالب بسیار عالی بود من خودم افسردگی پس از زایمان داشتم ولی چون دوره درمانی کامل نمیشد الان چهارده ساله با اون درگیرم وپنج ساله مرتب دارو مصرف میکنم یک ساله که دیگه حالم خوب خوب شده و دیگه میترسم داروهامو قطع کنم
با درود ؛ از اینکه بهبود یافتید خرسندم، نگرانی تان به جاست ، دارو را بدون نظر روانپزشک قطع نکنید، قطع دارو بدون مشورت پزشک امکان دارد عوارض بدتری ایجاد کند.
من ۱۱ سالمه و دختر هستم افسردگی شدید دارم و الان فهمیدم که این چقدر میتونه خطرناک
پدر و مادرم هنوز نمیدونن فقت تو بعضی از کامنتا گفتم و به یکی از دوستای صمیمیم
گفتم که مثل منه اما اون افسردگیش کمه ولی من………………😔😔😔😔😔😔😔😔😭😭😭😭😭😢😢😢😢😢🥺🥺🥺🥺🥺🥺🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
احساسی که تجربه میکنید رو متوجهم ولی نکته هست که باید درجریان باشید قبل از اینکه برچسب افسردگی بخودتون بزنید باید حتما عامل ها ونشانه هارو هم در نظر بگیرید چیزی که از شما متوجه میشم یه فاصله احساسی وعاطفی بین شما وخانواده شماست که هرچقدر خانواده به این احساس ها توجه نمیکنند شماهم این احساسات رو تو خودتون سرکوب میکنید وتواین سن داره بیشتر بهتون فشار میاره.
با درود ؛ اصلا نگران نباشید
نکته مهمی را توجه کنید که تشخیص افسردگی با متخصص است با وجود آنکه علائم انرا در خود میبینید نگرانی بیشتر نگران می شوید و متقابل نگرانی روی نشانه ها و عملکرد تان تاثیر میگذارد و در دایره معیوب می مانید.
با توجه به سن پایین تان شخصا نمیتونید کمک بگیرید با والدین خود مطرح کنید تا بتوانید کمک های تخصصی دریافت کنید بدون احتمال کاری این مار را انجام دهید، نیاز است با روانشناس کودک ارتباط داشته باشید.
من۲۳ سالمه بخاطر شکست های عشقی پیاپی دچار اضطراب بدبینی بی انگیزگی و احساس گناه و خود کم بینی و پشیمونی هستم جوری که بعضی وقتا از درون آتیش میگیرم و هیشکی هم نفهمیده اصن من افسرده ام ولی داغونم ولی رو ظاهرم زیاد اثر نذاشته خاستم خودمو تغییر بدم اینکارم کردم الان وسواس دارم مردم منو به چشم آدم جدید ببینند ولی خجالت میکشم اصن با کسی در موردش حرف بزنم حتی خونواده م نمیدونند ولی دارم میسوزم نمیتونم خوب بشم هرچی تلاش میکنم
خیلی بده عزیزم مواظب باش.منم دارم دیگ کم آوردم برای کمک بخودم.درکت میکنم.
چیزی که تجربه میکنید رو میفهمم وچیزی که نوشتید بیشتر یک باوری از شماست که من باید به کوچکترین وریز ترین رفتارها تو بیرون دقت کنم وبهشون پاسخ بدم وارتباطات رونگه دارم ولی موقعی که نوبت خودم میشه چیزی به بیرون نشون داده نشه یا به بیرون درز نکنه وخودم باید تو خودم حل کنم وتنهایی هر فشاری رو باید به عهده بگیرم که این خودش فشاررو چند برابر میکنه حتما با رواندرمانگر میتونید ارتباط خوبی رو تجربه کنید ودر مورد اینها صحبت کنید ومراقبت لازم رو انجام بدید.
با درود ؛ بابت شکست های دردناک تان متاسفم ، به همین دلیل هم فشار زیادی را تحمل میکنید درون گرایی شما که مانع صحبت کردنتان هست اضطرابات شما را به وسواس تبدیل کرده ، جای نگرانی نیست روانشناس میتواند کمک شایان توجهی برای تجدید قوای ذهنی و بهبود روابط بین فردی شما انجام دهد در همین پروسه وسواس و اضطراب کنترل می شوند.
من ناراحتی اعصاب دارم و وقتی کسی صحبت مکنه باهام احساس مکنم رو مغزم حوصله ندارم به حرفاش گوش کنم وقتی یک جام در مکنه احساس مکنم مریضی بد دارم یا دارم میمیرم قبل ای نکنه این توری بشم اول اشتهام کم میشه مگی کلن سیرم هیچی نمتونم بخورم چون مگی سیرم همیشه تا دیر وقت هم میخام اول علاعم یک مدل دیگه بود احساس مکردم دارم میمیرم ولی بهتر شدم الان وقفط مگی مخم فکر پر کسی که حرف مزنه رو مغزم دوست دارم صحبتش تموم بشه باید چکار کنم وقتی کسی از یک حرف ناراحت کننده حرف میزنه من بهم میریزم ربطی به من نداره مورد بحثش ولی من به خودم مگیرم ۷سال دارو استفاده مکنم دوسال خورده ای خوب بودم باز الان دوباره اومده سراغم مدل دیگش خاب زیاد و حوصله کسی حرف بزنه رو ندارم گوش بدم بعضی آدم ها رو تو رو خودا راهنمایی کنید ممنون سنم ۲۸ سال دارم
چیزی که نوشتید اینو متوجه میشم که محیطی که توش رشد کردید همیشه نظرده بوده وشماهم باید تابع این نظرات میبودید چه درست وچه غلط واین انقدر تکرار شده که الان هم تو هرموقعیتی انتظار چنین واکنشی رو از خودتون دارید هرحرفی که میشنوی رو باید بپذیری وتو حق نداری وخود این باعث بهم ریختگی شما میشه ودارو هم به بخشی از این جریان کمک میکنه ولی کامل نمیتونه شمارو بیرون بیاره از این جریان تکراری، علاوه بر دارو حتما رواندرمانی هم انجام بدید با سنی که دارید فرصت تغییر این رفتار وجریان امکان پذیر هست.
با درود ؛ احتمالا افسردگی و اضطراب با هم شما را درگیر کرده است و ظرفیت روانی شما را پایین آورده است ، همه این مشکلی که گفتیم ممکن است آنقدر بزرگ نباشد که ذهن افراد انرا بزرگ جلوه می دهد، درمانگر خیلی خوب می توانند به مورد شما کمک کنند .
مطلب مفیدی بود ممنون