هجوم افکار یا وسواس فکری چیست و برای رهایی از آن چه باید کرد؟

رهایی از هجوم افکار مزاحم و منفی

چکیده مقاله

همه انسان‌ها افکار مزاحمی دارند که هر از چند گاهی به سراغ آن‌ها می‌آیند. در دنیای پر‌تلاطم و آشفته امروزی، کمتر کسی را می‌توان یافت که هجوم افکار ناخواسته را به‌ویژه پیش از خواب تجربه نکرده باشد. اما در برخی افراد این حالت شدت پیدا می‌کند و فرد در طول روز با افکار منفی و […]

همه انسان‌ها افکار مزاحمی دارند که هر از چند گاهی به سراغ آن‌ها می‌آیند. در دنیای پر‌تلاطم و آشفته امروزی، کمتر کسی را می‌توان یافت که هجوم افکار ناخواسته را به‌ویژه پیش از خواب تجربه نکرده باشد. اما در برخی افراد این حالت شدت پیدا می‌کند و فرد در طول روز با افکار منفی و وسواس فکری تکرار‌شونده در ذهن خود مواجه می‌شود و تلاش برای بیرون کردن آن‌ها از خانه ذهن،تنها برای مدت کوتاهی دوام خواهد داشت.
گاهی این نشخوار فکری یا تا جایی فرد را آزار می‌دهد که به هر راهکار غیرعلمی برای درمان افکار مزاحم و تکراری چنگ می‌زند. این افراد ممکن است به‌صورت مداوم در مورد ابتلا به بیماری‌های مختلف فکر ‌کنند یا مدام افکار و رفتار خود و دیگران را وارسی و مرور کنند یا ممکن است مدام دلواپس عزیزان خود باشند.
در چنین مواردی فرد سعی می‌کند با مراقبت گری و توجه بیشتر مانع از رخداد موضوع اضطراب زا شود. در اینجا این احتمال وجود دارد که فرد به وسواس فکری مبتلا باشد که بخشی از اختلال وسواس فکری-عملی است.

وسواس فکری عملی یا OCD چیست؟

وسواس فکری عملی یا Obsessive-Compulsive Disorder که به‌اختصار به آن OCD نیز اطلاق می‌شود، یک اختلال روانشناختی است که باعث تکرار افکار یا احساسات ناخواسته (وسواس) یا اصرار به انجام مکرر یک کار (اجبار) می‌شود. در واقع، اجبار یا وسواس عملی، رفتارهایی هستند که باید بارها و بارها انجام شوند تا اضطراب ناشی از وسواس فکری فرد کاهش یابد. برخی افراد هم به وسواس فکری و هم به وسواس عملی مبتلا هستند، اما عده‌ای ممکن است تنها به یکی از آن‌ها دچار باشند.

فرد مبتلا به این اختلال ممکن است متوجه نباشد که وسواس فکری و یا وسواس عملی او بیش از اندازه یا غیر‌منطقی است و زمان زیادی را از او گرفته و در کارهای روزمره، اجتماعی، مدرسه یا کار وی تداخل ایجاد می‌کند. گاهی نیز فرد به این مسئله واقف است، اما توانایی متوقف کردن آن را ندارد.

تفاوت بین وسواس فکری، وسواس عملی و رفتار طبیعی

علائم وسواس فکری عملی

اختلال وسواس فکری-عملی شامل وسواس و اجبار است. ممکن است عده‌ای فقط علائم وسواس و عده‌ای علائم هر دو را داشته باشند. در ادامه به تشریح علائم مختص هر دسته خواهیم پرداخت.

علائم وسواس فکری

وسواس فکری شامل افکار مزاحم و تکرار شونده، تمایلات یا تصاویر مزاحم تکراری و مداوم است که باعث پریشانی یا اضطراب فرد می‌شوند. افکار منفی و وسواس فکری معمولاً زمانی به ذهن هجوم می‌آورند که در حال فکر کردن یا انجام کارهای دیگر هستید.

وسواس فکری اغلب به‌صورت موارد زیر بروز می‌کند:

  • ترس از آلودگی یا بیماری
  • نیاز شدید به اطمینان یافتن
  • نیاز شدید به نظم و تقارن
  • افکار تهاجمی یا وحشتناک در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران
  • افکار ناخواسته از جمله پرخاشگری، یا موضوعات جنسی یا مذهبی

مثال‌هایی از علائم وسواس فکری:

  • از لمس اشیایی که دیگران آن‌ها را لمس کرده‌اند، ترس دارید
  • از موقعیت‌هایی که سبب آغاز وسواس فکری شما می‌شوند، مانند دست دادن، اجتناب می‌کنید
  • شک دارید که در را قفل کرده باشید یا اجاق گاز را خاموش کرده‌ باشید
  • وقتی اشیا حالت منظم ندارند یا با روش خاص شما مرتب نشده‌اند، استرس شدیدی می‌گیرید
  • تصاویری از راندن خودرو به میان جمعیتی از مردم به ذهن شما می‌آید
  • افکاری در مورد انجام رفتار زشت یا اقدام نامناسب در ملأعام دارید
  • تصاویر جنسی ناخوشایند در ذهن شما تداعی می‌شود
برای درمان مشکلات سلامت روان خود، از بهترین متخصصین روانشناس نوبت رزرو کنید: برای مشاهده لیست و رزرو نوبت رواندرمانی با بهترین روانشناس سایر شهرها کلیک کنید.

تفاوت بین وسواس فکری، وسواس عملی و رفتار طبیعی

نوع رفتار ویژگی‌ها و نشانه‌ها نمونه در زندگی روزمره
وسواس فکری (Obsessions) افکار تکراری و ناخواسته که باعث اضطراب می‌شوند. کنترل‌ناپذیر و مزاحم هستند. حتی وقتی فرد می‌داند منطقی نیست، باز ادامه دارند. فکر مداوم درباره‌ی اینکه شاید باکتری روی دست‌هاست حتی بعد از چندبار شستن.
وسواس عملی (Compulsions) رفتارها یا اعمال ذهنی تکرارشونده برای کاهش اضطراب ناشی از وسواس فکری.  معمولاً وقت‌گیر و خارج از کنترل‌اند.  تسکین موقتی ایجاد می‌کنند. شستن دست‌ها برای بیش از ۲۰ دقیقه بعد از هر تماس با هر سطح.
رفتار طبیعی یا مراقبتی سالم واکنشی منطقی و موقت به موقعیت واقعی خطر یا نگرانی. قابل کنترل است و زندگی روزمره را مختل نمی‌کند. معمولاً بدون احساس اجبار یا اضطراب انجام می‌شود. شستن دست‌ها قبل از غذا یا بعد از بازگشت از بیرون به‌صورت معمول.

ویژگی های افکار وسواسی

افکار وسواسی زمانی اتفاق می افتد که مدیریت افکار منفی و وسواس فکری ما بسیار سخت است. ویژگی افکار وسواسی این است که آنها به ما احساس ناراحتی می دهند و تأثیر منفی بر زندگی روزمره ما می گذارند. افکار وسواسی و مزاحم ممکن است در ذهن ما گیر کنند و ما ممکن است نگران این باشیم که چه زمانی از بین خواهند رفت. افکار وسواسی اغلب تکراری هستند و از بین نمی روند و هرچه بیشتر به آن فکر کنید، بیشتر مضطرب می شوید و افکار بدتر می شوند.

علائم وسواس عملی

وسواس عملی شامل رفتارهای تکرارشونده است که احساس می‌کنید ناچار به انجام آن‌ها هستید. این رفتار‌های تکراری به‌منظور کاهش اضطراب ناشی از وسواس فکری شما یا جلوگیری از وقوع یک اتفاق بد است. انجام چنین کار‌هایی، هیچ لذتی به‌همراه ندارد و ممکن است فقط سبب کاهش موقت اضطراب شود.

علائم وسواس عملی شبیه علائم وسواس فکری هستند، تنها تفاوت آن‌ها در این است که علاوه بر ذهن، در عمل نیز ظاهر می‌شوند. این علائم عبارتند از:

  • شستشو و تمیز کردن مکرر
  • چک کردن مکرر
  • شمارش کردن مکرر
  • نظم بیش از حد
  • دنبال کردن مجددانه یک روال
  • نیاز به اطمینان

مثال‌هایی از علائم و نشانه‌های وسواس عملی:

  • دست‌ها را به‌صورت مکرر شستشو می‌دهید، تا جایی‌که پوست شما خشک و آسیب‌دیده می‌شود
  • برای اطمینان از قفل بودن درب‌ها، بارها و بارها آن‌ها را چک می‌کنید
  • اجاق گاز را بارها و بارها چک می‌کنید تا مطمئن شوید که خاموش است
  • قدم‌هایتان، بطری‌ها یا سایر اشیای اطرافتان را دائماً شمارش می‌کنید
  • زیر لب به تکرار دعا، کلمه یا عبارت خاصی می‌پردازید
  • قوطی‌های کنسرو‌ را همیشه با یک ترتیب مشخص قرار می‌دهید

وسواس فکری ترس از اتفاقات بد

اضطراب پیش‌بینی یا وسواس فکری ترس از اتفاقات بد به خودی خود یک اختلال نیست، بلکه نشانه‌ای از اختلال اضطراب فراگیر، اختلال هراس یا وسواس فکری است. اضطراب پیش بینی به نگرانی در مورد رویدادهای خاص آینده و ترس از اتفاقات بد اشاره دارد. وسواس فکری ترس از اتفاقات بد می‌تواند از یک حس گذرا تا یک ترس ناتوان‌کننده متغیر باشد. فرد در وسواس فکری ترس از اتفاقات بد ممکن است زمان زیادی را صرف تصور بدترین سناریوها کند. تمرکز بیش از حد بر روی این نتایج ناخواسته می تواند ناامیدی فرد را افزایش دهد.

وسواس فکری ترس از اتفاقات بد می تواند در زمینه های مختلفی اتفاق بیفتد، اما معمولاً روی چیزهایی تمرکز می کند که فرد نمی تواند پیش بینی یا کنترل کند. این نگرانی‌ها تا جایی طبیعی هستند که بر زندگی روزمره شما تاثیر منفی نگذارند.

عوارض هجوم افکار منفی

پیامدهای وسواس فکری

وسواس‌های عملی پیامد مستقیم وسواس‌های فکری هستند، اما به‌غیر از وسواس عملی، افراد مبتلا معمولا بسیار مضطرب و احساساتی هستند و علائمی مانند علائم افسردگی، نگرانی بیش از حد، تنش شدید و احساس مداوم اینکه هیچ چیز درست نیست را دارند.

افکار مزاحم و تکرار شونده ممکن است چندین اثر کوتاه‌مدت از جمله عدم توانایی شخص در کار کردن به‌عنوان فرد مفیدی در جامعه، ایجاد مشکلات در مدرسه یا محل کار، ایجاد مشکل در حفظ دوستی یا روابط عاشقانه را به‌دنبال داشته باشد. اثرات طولانی‌مدت این اختلال عمدتاً به‎دلیل کیفیت پایین زندگی مبتلایان ایجاد می‌شوند. این اثرات طولانی‌مدت شامل افسردگی، اضطراب مداوم و افزایش خطر سوء‌مصرف مواد هستند.

آیا وسواس قابل درمان است؟

درمان وسواس امکان پذیر است اما بیمارانی هستند که به درمان افکار مزاحم و تکراری مقاومت نشان می‌دهند.
  1. دسته اول بیمارانی هستند که علائم به جزئی از وجودشان تبدیل شده است به این بیماران، خودهمخوان می‌گویند. بیماران خودهمخوان از علائم خود بی خبر هستند و نمی‌دانند جزئی نگری افراطی و قوانین سفت و سختشان مانع از تجربه ی زندگی سالم و شاد است و با هر تجربه ی ناکامی، قوانین جدیدتری وضع می‌کنند که زندگی آنها را محدودتر می‌کند. بسیار مشکل است یک بیمار خودهمخوان را وارد رواندرمانی کنید. زیرا از نظر آنها هیچ مشکلی وجود ندارد.
  2. دسته دوم افرادی هستند که از قضاوت شدن و سرزنش توسط خود و دیگران ترس دارند و دریافت یک تشخیص روانشناسی می‌تواند در آنها باعث احساس شرم و تحقیر شود و ترس از طرد شدن مانع شروع یا ادامه رواندرمانی در آنها شود.
  3. دسته سوم کسانی هستند که اختلالات رفتاری برایشان نشانه ضعف است. همانطور که شنیده اید اغلب مردم می‌گویند “هر کسی باید بتواند مشکلات خود را حل کند.” بخصوص در مردان به این معنی است که نیاز به کسی نداشته باشید.
در این موارد خانواده و دوستان بایست از متقاعد کردن ملایم استفاده کنند و دشوار بودن اعتراف را برای فرد تسهیل کنند و همراه و حامی باشند.

مطالعه بیشتر: برای وسواس فکری چه بخوریم؟ غذاهای مفید برای وسواس فکری

درمان وسواس فکری و رهایی از افکار وسواسی

اگر افکار شما ناشی از مشکلات غیر‌واقعی هستند و کیفیت زندگی شما را تحت تأثیر قرار داده‌اند، به وسواس فکری مبتلا هستید و لازم است که هر چه زود‌تر به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.

روان‌ درمانگر با ارائه راهکار‌های مؤثر شما را در نبرد با هجوم افکار منفی و وسواس فکری یاری می‌کند و معمولا از یکی از دو روش زیر بسته به ‌شدت اختلال استفاده می‌نماید.

همچنین بخوانید: بهترین روش درمان وسواس فکری بدون دارو چیست؟ معرفی انواع روشها

رواندرمانی وسواس فکری

روانکاوی به ریشه های اضطراب می‌پردازد و به فرد کمک می‌کند با تجربه ی دوباره ی اضطراب ها در فضایی امن، هیجانات بازسازی شوند و فرد در بستری ایمن نیاز نداشته باشد برای گریز از اضطراب به علائم تکرار شونده چنگ بزند.
رفتاردرمانی شناختی (CBT) نوعی روان‌درمانی برای از مبتلایان به وسواس است. مواجهه‌درمانی (ERP)، بخشی از درمان CBT است که در آن، فرد مبتلا به‌تدریج در معرض ترس یا وسواس خود قرار می‌گیرد و راه‌های مقابله با اجبار ناشی از آن را می‌آموزد.

دارو‌درمانی وسواس فکری

برخی داروهای روانپزشکی می‌توانند به کنترل وسواس کمک کنند. معمولاً متخصصان دارو‌های ضد‌افسردگی را در مرحله اول امتحان می‌کنند که عبارتند از:

در پایان به‌خاطر داشته باشید که وسواس فکری جزو اختلالات روانشناختی است که در طول زندگی با شما باقی می‌ماند، اما خوشبختانه به درمان‌های رایج به‌خوبی جواب می‌دهد. شما هر چه زود‌تر به مشاور فردی، روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید، درمان افکار مزاحم و تکراری آسان‌تر و تبعاتش کمتر خواهند بود.

مطالعه بیشتر: چه قرصی برای وسواس فکری خوب است؟ بهترین قرص برای وسواس فکری

امتیاز شما به مقاله:
4.6 (از 5 امتیاز)

ثبت دیدگاه

551 Responses

  1. نفس۴۰
    گفت:
    ۶

    سلام
    خواهش میکنم کمکم کنید افکار منفی پدرمو در آورده
    یه حسی که مثلا دختر کوچولو تو بغلته بندازش زمین
    بزن تو گوش برادرت پشت فرمون ماشینو چپ کن
    حسی مثل اینکه شیطان تو وجودته
    من ۴۰ سالمه بچه دارم یه دختر

    1. ۱

      درود بر شما؛ این افکار نیاز به بازنگری و کشف آن توسط متخصص دارد تا بدانید چه اتفاقی در درون‌تان می‌افتد؟ حاصل این افکار در زندگی روزانه و ارتباطات‌تان چگونه بروز پیدا می‌کند ؟
      برای رسیدن به پاسخ و راهکارهای عملی آنها از روانشناس کمک تخصصی بگیرید. با آرزوی موفقیت.

  2. bardia
    گفت:
    ۷

    سلام ودرود، من دوتا مشکل بزرگ دارم یکیش بطور ناخواسته به امامان توهین میکنم توهین های جنسی زشت که اصلا نمیخام و دوست ندارم ولی میاد تو ذهنم و باعث استرس و اظطراب شدید و تیک میشن میشن، من امامارو خیلی دوست دارم و اعتقاد دارم، دومیش اینه که من یه عمویی دارم معتاد و بیکار همیشه میاد تو ذهنم که میگه تو اگه فلان کارو نکنی شبیه اون میشی یا گذشته اون میاد سرت یا میگه نزدیکش نرو اصلا و حرف نزن ،در صورتی که میدونم خرافات ولی باز میاد تو ذهنم، لطفا راهنماییم کنید ممنون

    1. ۱

      با درود؛ متاسفانه قادر نیستم کمک چندانی بکنم، بررسی دقیق‌تر و بیشتر نیاز است تا بدانیم در چه شرایطی رشد کردید؟ جنسیت شما چیست؟ آیا با عمو یا افراد دیگر مقایسه شده‌اید؟ مهم است بدانیم در چه بستری این افکار در ذهن شما مرور می شود؟ پیشنهاد می‌شود از روان شناس کمک بگیرید.

  3. نیلوفر
    گفت:
    ۷

    سلام
    من دانش آموز دبیرستانی هستم و تقریبا یک ماه هست که وسواس شدیدی پیدا کردم و افکار مزاحم خیلی زیادی دارم که باعث ترس و استرسم شده
    با اطرافیانم که صحبت میکنم بهم میگن که این افکار چیز خاصی نیستن و نباید بهشون زیاد اهمیت بدی و اما من هر چه سعی میکنم اهمیت ندم بدتر میشن، البته به نظر خودم هم افکار بی معنی ای هستن اما نمیدونم چطور متوقفشون کنم
    و از جایی شروع شد که خودمو با بقیه توی مدرسه مقایسه کردم و کم‌ کم همش حواسم پرت بقیه شد، مثلا فلانی امروز خوابش میومد، معلومه دیشب درس خونده، یا فلانی گفت من آنقدر خوندم و … هر وقت میخوام درس بخونم حرفای بقیه میاد توی ذهنم
    و بعدشم افکاری که همش توی سرم میومد این بود که شاید موفق نشم، نکنه بهش نرسم و…
    البته من قبلا اینشکلی نبودم و اصلا به بقیه اهمیت نمی‌دادم و روی خودم تمرکز میکردم اما الان هر چی سعی میکنم به زور میتونم تمرکز کنم و همش میترسم و حس میکنم گاهی از درس فرار میکنم و عملکردم اومده پایین
    خودم میدونم که آسیب زننده هستن و واقعا هم چیز خاصی نیستن، شاید من خیلی چیزای کوچیک رو توی ذهنم بزرگ میکنم ولی واقعا نمیدونم چطور باهاش مقابله کنم

    1. ۱

      سلام، متوجه نگرانیت می‍شم، معمولا تو نوجوانی و همزمان با شروع دبیرستان دغدغه ما درباره رشد و موفقیتمون زیاد می‌شه و متاسفانه خیلی وقت ها رو به مقایسه میاریم که خیلی دردسرسازه و حالمونو بد می‌کنه. مغزت داره یه نشونه بهت می‌ده که برای تو رشد و پیشرفت به دلایلی مهمه، ولی استراتژی ناموثری رو بهت پیشنهاد داده: «خودت رو با دیگران مقایسه کن!!!». باید بدونی مغزت فقط یه پیسنهاد داه که موثر هم نیست و مجبور نیستی تسلیمش بشی، کافیه راهکار موثرتری رو برای رشد و پیشرفت انتخاب و تمرین کنی تا کم کم مغزت دست از این راهکار برداره و باهات همراه بشه. به خودت یادآوری کن این فقط یه فکره، نه باهاش همراه بشو و نه سعی کن مقابله کنی فقط دوباره و دوباره تمرکزت رو برگزدون به کاری که واقعا لازمه انجام بدی (درس بخونی، تفریح کنی، استراحت کنی، …) اوایل تمرکز کردن سخته ولی کم کم بهتر میشه. در کنارش تمرین‌های ذهن‌آکاهی می‌تونه برای ارتقای تمرکز و حال و هوات بهت کمک کنه. اگر هم اوضاع خوب پیش نرفت به روانشناس نوجوان مراجع کن تا تو با بررسی دقیق‌تر بهتر تو این مسیر کمکت کنه.

  4. علیرضا
    گفت:
    ۱
    ۲

    من توضیحات و شرح بیماری OCD خواندم و بسیار قابل فهم بود! همسرم از نظر من دارای نود درصد علائم فوق میباشد. ما در سوئد زندگی میکنیم! و هیچ آرامش ، خوشی و خنده در زندگی ما نیست جز دعوا و ناسزا.

    1. ۱
      ۰

      سلام چنین شرایطی قطع برای شما سخته و اگه اقدامی نکنید روز به روز رابطه شما با همسرتون بیشتر صدمه می‌بینه و درنتیجه هم مشکلات ایشون شدیدتر می‌شه هم سلامت روان شما به خطر می‌افته. بهشون پیشنهاد مراجعه به روانشناس (با هم یا به تنهایی) بدید اگر موافقت کردند که عالی، ولی معمولا در این شرایط هر چه اصرار به درمان کنید مقاومت بیشتر و اوضاع وخیم‌تر می‌شه، ضروریه اول از همه برای مراقبت از سلامت روان خودتون و بعد ارتقای رابطه‌تون با همسرتون و شیوه صحیح تعامل با ایشون به روانشناس مراجعه کنید تا کم کم زمینه رو برای بهبودی و مشارکت ایشون در درمان فراهم کنید.

  5. ۱

    سلام، اول از همه باید بدونی هر چیزی ممکنه به فکر ما خطور می‌کنه و بگذره و معنایی نداره و اون فکر ما رو تعریف نمی کنه و منصفانه نیست بابت هر چیزی که مغز ما پیشنهاد می‌ده خودمون رو قضاوت کنیم و معمولا مشکل از همین قضاوت شروع می‌شه که «ای وای! من چرا به همچین چیزی فکر میکنم و …» و کم کم روی اون فک رو تلاش برای فکر نکردن بهش گیر می‌کنیم. در جواب سوالت هم بله معمولا این چالش‌های فکر عامل دیگه ای دارن که همون بحران جدایی در خانواده و نگرانی های تو و کیفیت رابطتت با پدر و مادره. اگه روی حل مسائل مربوط به جدایی پدر و مادر و شیوه جدید و موثر تعامل با هر کدوم، درمیون گذاشتن نگرانی و مسائل در این باره با پدر و مادر و حل چالش‌هات کار کنی این افکار هم کم کم کمرنگ تر می‌شن. بهتره به روانشناس مراجعه کنی تا در این مسیر کمکت کنه. . در کنارش تمرین‌های ذهن‌آکاهی می‌تونه برای ارتقای تمرکز و حال و هوات بهت کمک کنه.

  6. زهره سادات
    گفت:

    من واقعا کل زندگیم درگیر افکار منفی شده دارم داغون میشم همش ترس از دست دادن خانوادم مخصوصا همسرم رو دارم . تو ذهنم افکار خیلی بدی میاد صحنه های وحشتناک صحنه های از دست دادن عزیزانم دارم دیوونه میشم راهنماییم کنید لطفاً . دگه نمیتونم تحمل کنم کل زندگیم مختل شده کاملا ناخودآگاه سناریو از دست دادن همسرم تو ذهنم هست و کاملا این افکار منو نابود کرده کمک کنید

  7. ۱

    سلام، اول از همه باید بدونی هر چیزی ممکنه به فکر ما خطور می‌کنه و بگذره و معنایی نداره و اون فکر ما رو تعریف نمی کنه و منصفانه نیست بابت هر چیزی که مغز ما پیشنهاد می‌ده خودمون رو قضاوت کنیم و معمولا مشکل از همین قضاوت شروع می‌شه که «ای وای! من چرا به همچین چیزی فکر میکنم و …» و کم کم روی اون فک رو تلاش برای فکر نکردن بهش گیر می‌کنیم. در جواب سوالت هم بله معمولا این چالش‌های فکر عامل دیگه ای دارن که همون بحران جدایی در خانواده و نگرانی های تو و کیفیت رابطتت با پدر و مادره. اگه روی حل مسائل مربوط به جدایی پدر و مادر و شیوه جدید و موثر تعامل با هر کدوم، درمیون گذاشتن نگرانی و مسائل در این باره با پدر و مادر و حل چالش‌هات کار کنی این افکار هم کم کم کمرنگ تر می‌شن. بهتره به روانشناس مراجعه کنی تا در این مسیر کمکت کنه. . در کنارش تمرین‌های ذهن‌آکاهی می‌تونه برای ارتقای تمرکز و حال و هوات بهت کمک کنه.

  8. ۱

    سلام. برای حل مشکلتون به اطلاعات بیشتر نیازه، بهتره به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیق‌تر مساله بهتون کمک کنه بهترین راهکارها رو برای بهبود طراحی و تمرین کنید. همره اون تمرین‌های ذهن‌آ’اهی هم می‌تونه خیلی موثر باشه.

  9. روشنا
    گفت:

    سلام لطفا الان که یک‌سال گذشته بگو ‌که چه حالی داره و حالت خوب شده؟

  10. ناشناس
    گفت:

    سلام من اظطراب از مرگ داشتم پیش دکتر رفتم سه تا قرص بهم داده ولی الان همش تیکه های آهنگ های مختلف تو ذهنم میاد میترسم به بچه عمم آسیب برسونم میترسم همش نمیدونم واقعا باید چیکار کنم فکر میکنم دارم عقلم از دست میدم

  11. درود بر شما؛ احتمالا تصور میکنید چون خانواده پدری وسواس دارند ،پس شما هم مبتلا هستید در صورتی که الزاما اینطور نیست ،بنظر می‌رسد ناخودآگاه و عملا انگار در حال مبارزه با افکار هستید. در حالی که اصلا اینطور نیست اشاره داشتید که کنترل آن دست خودتان نیست، هر فکری هر چند بد به اضطراب ناشی از آن تن دهید و اجازه عبور آن را در ذهنتان بدهید، بنظر می‌رسد آن بخشی که شما بدون شفقت و سرزنشگرانه با خودتان رفتار می‌کنید بیشتر حائز اهمیت است. تاکید می‌کنم هر فکری از ذهن ما می‌گذرد مساوی با انجام دادن آن نیست. ممکن است در ذهن فرد بدترین فکر عبور کند اما انجام آن نیست، اینها ترس‌های غیر واقعی‌اند. پیشنهاد می‌کنم از روانشناس کمک بگیرید در میان گذاشتن افکار آزاردهنده با متخصص راهی می‌شود برای رهایی از تمام این احساسات ناخوشایندی که تجربه می‌کنید و بابت آن خودسرزنشگری می‌کنید.

  12. امیرحسین
    گفت:

    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما روانپزشکی که به ما ملت روح می بخشید ببخشید بنده یه مدتی هستش که خیلی افکار بدی در مورد خدا و امامان و پیامبران دارم و این مدت که یک سال برایم گذشت خیلی سخت و پر مشقت بود یعنی یک ثانیه بدون این افکار بهترین لحظات زندگیمه اگه میشه یه درمانی چیزی که داره بگید بنده اصلا حال روحی خوب ندارم و رنگ روز رو به چشم ندیدم و اینکه پدر و مادر دارن از هم جدا میشن که خیلی بنده رو تضعیف کرد و امید وارم شما با مشاورتون حالم رو از این که هست بهتر کنید خیلی ممنون و اینکه یه سوال بنده که پدر و مادرم دارن از هم جدا میشن و من با پدرم دوسال هست باهم زندگی میکنیم می‌تونه عامل ایجاد این افکار توهین به مقدسات باشه ؟ یا خیر ؟

  13. ۰

    با درود؛ همراه عزیز شما آدم بدی نیستید، این‌ها افکار شما هستند، بهتر است افکار و احساسات شما توسط درمانگر آنالیز شود تا از این دشواری و رنجی که هستید رها شوید. اهمیتی ندارد که نام این حالت‌ها چیست، آنچه مهم است این است که شما از وجود این افکار در رنج هستید، و پراهمیت تر از نام بیماری، گذراندم پروسهٔ درمان و اقدام عملی در این مسیر است . پیشنهاد می‌شود برای بهبودی شرایط درونی از رواندرمانگر و روانشناس کمک تخصصی بگیرید.

  14. با درود؛ والد عزیز از اعتماد بنفس فرزندتان صحبت می‌کنید، نیاز است بررسی دقیق توسط روان شناس انجام گیرد تا فرزندتان بداند چه عاملی سبب عدم اعتماد به نفس او شده است؟ فرزندتان در سن حساس رشد یعنی سن ورود به نوجوانی قرار دارد، به او کمک کنید تا با با برقراری ارتباط با روان شناسان حوزه کودک نوجوان، اعتماد از دست رفته را بازیابد، هم تنش او کم شود وهم نوجوانی را بدون بحران طی کند.

  15. با درود همراه عزیز، تشخیص‌گذاری توسط خودتان، باعث وخیم‌تر شدن حال و علائم خواهد شد. هر درگیری ذهنی نشانه وسواس و نشخوار نیست، مجوعه‌ای از علائم و بسیاری شرایط دیگر باید وجود داشته باشد تا درمانگر وسواس یا هر اختلال دیگری را نام گذاری کند، مهمتر از هر چیز پروسه درمان و انجام کارهای عملی در مسیر سلامت روان است. شاید نگرانی و ترس هایی دارید که نیاز است کمك تخصصی بگیرید، مهم پروسه درمان است و دریافت کمک تخصصی است.

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی‌کننده: فرزانه مهدیان

مشاور، روانشناس

نویسنده مقاله: میترا سیفان

مقالات مرتبط

متخصصان پیشنهادی

شهاب افراز

روانشناس نوجوان | مشاور فردی

124 تایید مقاله

526 پاسخ

دکتر سعید بابایی

زوج درمانگر

185 تایید مقاله

183 پاسخ

هادی ظهور

روانکاو | مشاور ترک اعتیاد

62 تایید مقاله

293 پاسخ

امینه رحمت

روان درمانگر | روانکاو | زوج درمانگر | مشاور فردی

0 تایید مقاله

376 پاسخ