پیامدهای روانی منفی سرطان و راهکارهای درمانی آن
شنیدن کلمه «سرطان» از زبان یک پزشک میتواند برای هر کسی هولناک باشد.
تشخیص سرطان در یک فرد، سرآغاز یک سفر طولانی است که سلامت جسمانی، وضعیت روحی و روابط او با عزیزانش را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر این، هزینههای مالی تحمیل شده برای درمان، فشار روانی نبرد با مرگ و هراس از تکرار آن میتواند آسیبهای روانی متعددی را به دنبال داشته باشد و فرد به مشکلاتی نظیر افسردگی، اضطراب و بدبینی دچار شود.
بنابراین زمانیکه فردی به سرطان مبتلا میشود، علاوه بر درمان جنبههای جسمانی بیماری، باید به مسائل روحی و عاطفی او نیز توجه شود. به دلیل اهمیت تأثیرات روانی سرطان بر زندگی مبتلایان، در ادامه به معرفی مهمترین این مشکلات و راه مقابله با آنها خواهیم پرداخت.
معرفی و درمان تأثیرات روانی منفی ناشی از سرطان
۱. تاثیر سرطان بر روابط
معرفی مشکل:
افرادی که تحت درمان سرطان هستند، ممکن است موی خود را از دست بدهند، تغییرات وزنی داشته باشند، جای زخم ناشی از جراحی روی بدن آنها مانده باشد، عضوی از بدن خود را بهخاطر سرطان از دست داده باشند و یا حتی ارگانهای تولیدمثل آنها (مانند سینه، بیضه، پرستات و غیره) تحت تأثیر قرار گرفته باشد و هویت جنسی آنها را بهعنوان یک زن یا یک مرد تحتالشعاع قرار داده باشد. این موارد میتواند برای تمامی افراد در هر سن، با هر جنسیت، با هر فرهنگ و هر نوع سرطان رخ دهد، اما چون اغلب پزشکان درباره آنها با بیماران خود صحبت نمیکنند، ممکن است فرد اشتباها تصور کند که غیرطبیعی است و دچار آسیبهای روانی متعدد شود.
اهمیت:
گاهی این افراد علاقهای به ارتباط جنسی یا حتی صحبت درباره آن نشان نمیدهند. این مشکل بهویژه زمانیکه اعضای جنسی فرد آسیب دیده باشند، نمود بیشتری دارد و زندگی جنسی فرد را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. بهمرور زمان، ممکن است بیماران به ادامه زندگی و بازگشت به فعالیتهای عادی خود تمایل نشان دهند، اما تغییر در تصویر بدنی میتواند صمیمت و روابط آنها را تحت تأثیر قرار داده و بازگشت به روال معمول زندگی را مشکل کند.
درمان:
افراد مبتلا به سرطان باید بدانند که کمی زمان خواهد برد تا با خستگی، تغییر احساسات یا پروتزهای کاشته شده در بدن خود کنار بیایند. این افراد باید هر سؤال یا هر گونه نگرانی خود را با پزشک خود مطرح کنند و پزشکان نیز باید تا حد امکان اطلاعات مربوط به تغییرات بدن را به بیمار ارائه کنند. متأسفانه تحقیقات چندانی در رابطه با تغییرات جنسی، تصویر بدنی یا خودپنداره انجام نشده است، ولی تلاش برای ایجاد روابط صمیمانه با شریک جنسی میتواند به کاهش رنج و داشتن حس بهتر کمک کند. در این رابطه مشاوره با یک روانشناس خوب میتواند در بازگرداندن صمیمیت از دست رفته میان زوجین بسیار مؤثر باشد.
۲. سرطان و اضطراب
معرفی مشکل:
اضطراب یک واکنش طبیعی به تشخیص سرطان در فرد است. هنگامیکه افراد احساس میکنند که مورد تهدید واقع شدهاند، سطح اضطراب در آنها بالا میرود. سرطان نیز میتواند بسیار خطرناک باشد و جان مبتلایان را تهدید کند، به همین دلیل بسیاری از بیماران مضطرب میشوند. اضطراب میتواند در تمام مراحل معاینه، تشخیص و درمان رخ دهد و علائم آن شامل لرزش، ضربان قلب تند یا نامنظم و نگرانی شدید میباشند. حدود ۴۸% از بیماران سرطانی سطوح بالای اضطراب را گزارش میکنند و ۱۸% به اختلالات اضطراب دچار میشوند.
اهمیت:
بیمارانی که مجرد هستند و تحت معالجه قرار دارند، بیشتر در معرض خطر اضطراب میباشند. درد شدید، عدم حمایت اجتماعی، پیشرفت بیماری و سابقه اختلالات اضطرابی در فرد میتوانند خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی در طول درمان را افزایش دهند. اضطراب میتواند در کیفیت زندگی بیماران و پیگیری درمان آنها اختلال ایجاد کند. تغییرات هورمونی، سطوح بالای بیخوابی، انتظار درد و افسردگی میتوانند نتیجه اضطراب باشند.
درمان:
بیمار میتواند با کسب اطلاعات بیشتر در مورد سرطان خود و مداخلات روانشناسی و همچنین با کمک برخی داروها، اضطراب خود را کاهش دهد. در مواردی که اضطراب در اثر درد ایجاد شده است، برای مثال، تومور هورمون خاصی تولید میکند یا عوارض جانبی دارو سبب ایجاد درد میشوند، درمان منشأ درد میتواند اضطراب فرد را کمتر کند. همچنین استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی مانند انواع مدیتیشن ها، نقش بسیار موثری در مدیریت هجوم افکار منفی و کاهش استرس بیماران دارد.
۳. سرطان و افسردگی
معرفی مشکل:
افسردگی میتواند یک مشکل روانی بسیار مهم برای بیماران سرطانی باشد. برآورد شده است که ۱۶ تا ۲۵% از بیماران مبتلا به سرطان دچار افسردگی میشوند که پزشکان حدود ۳۵% از این موارد را تشخیص نمیدهند و بسیاری از بیماران برای این مسئله تحت درمان قرار نمیگیرند.
تحقیقات نشان دادهاند که میزان افسردگی در بیماران سرطانی بیشتر از افراد سالم است، و افسردگی عمده (Major Depression) در میان مبتلایان از سایر انواع شایعتر است. افسردگی عمده با وجود حداقل پنج علامت از علائم زیر به مدت دو هفته یا بیشتر تعریف میشود:
- داشتن خلقوخوی افسرده در بیشتر ساعت روز و تقریبا هر روز
- از دست دادن علاقه به فعالیتهای معمول و لذت نبردن از چیزهایی که در گذشته برای فرد شادیآفرین بودند در بیشتر ساعات روز و تقریبا هر روز
- کاهش/ افزایش قابلتوجه وزن و اشتها
- خوابیدن بسیار بیشتر یا بسیار کمتر از حد معمول
- خستگی یا کمبود انرژی بهصورت تقریبا روزانه
- احساس بیارزشی یا احساس گناه
- کاهش توانایی تفکر یا تمرکز
- وجود افکار مکرر مرگ یا خودکشی
نباید افسردگی را با غم حاصل از بیماری اشتباه کرد، پس برای تشخیص قطعی افسردگی باید به روانشناس مراجعه کرد.
اهمیت:
مواردی همچون سابقه افسردگی، درد کاملا کنترل نشده، سرطان پیشرفته، عدم حمایت خانواده و برخی از انواع خاص سرطان (مانند سرطان لوزالمعده) با افزایش خطر افسردگی در بیماران سرطانی همراه هستند. علل افسردگی عبارتند از:
- استرس روانی
- مشکلات جسمانی
- اثر جانبی دارو
- واکنش به شیمیدرمانی
- اختلال در عملکرد غده تیروئید
- رژیم نامناسب
بیماران مسن و زنان بهترتیب بیشتر از بیماران جوان و مردان به افسردگی مرتبط با سرطان مبتلا میشوند.
مطالعات نشان دادهاند که اگر افسردگی بیماران درمان نشود، میتواند اثرات منفی زیادی بر سلامت آنها داشته باشد. افسردگی میتواند تصمیمگیری در مورد روش درمان را برای بیماران دشوار کند، سبب کاهش سرعت بهبودی آنها شود و خطر مرگ بیماران را افزایش دهد. پژوهشگران افسردگی را با تغییر در پاسخهای التهابی در بدن بیماران مرتبط دانستهاند و از آنجاییکه التهاب یکی از عوامل اصلی تحریک سرطان است، افسردگی میتواند سبب وخامت وضعیت فرد تحت درمان شود.
از سوی دیگر جلوگیری از افسردگی بهعنوان عامل اصلی خطر خودکشی اهمیت زیادی دارد.
درمان:
دو نوع درمان برای افسردگی وجود دارد: رواندرمانی و دارودرمانی.
در روان درمانی، به بیماران کمک میشود تا با احساسات و افکار نگرانکننده خود کنار بیایند. این نوع مداخله میتواند شامل مشاوره، آموزش تکنیکهای آرامش، ارائه اطلاعات در مورد سرطان، هیپنوتیزم و عضویت در گروههای حمایتی و گروه درمانی باشد. شرکت در گروه درمانی های مختص به بیماران سرطانی بسیار تاثیرگذار است، چرا که اشخاص مبتلا با افراد دیگری ملاقات میکنند که دقیقا مشکل مشابه را دارند. بنابراین میزان درک و همدلی بالاتر رفته و همچنین از تجربیات یکدیگر به خوبی بهرمند میگردند.
دارودرمانی، به جنبههای شیمیایی و بیولوژیکی مغز میپردازد و شامل استفاده از داروهای ضدافسردگی است. مطالعات نشان دادهاند که بهترین راه درمان افسردگی مرتبط با سرطان، استفاده همزمان از روان درمانی و دارودرمانی میباشد.
۴. سرطان و سایر مشکلات روانی
برخی از مشکلات روانی دیگری که میتوانند در اثر ابتلای فرد به سرطان رخ دهند، عبارتند از:
- احساس گناه: افراد بهبودیافته بهخاطر اینکه خود نجات یافتهاند و دیگران بهویژه افرادی که در حین فرآیند درمان با آنها آشنا شدهاند، فوت کردهاند، ممکن است احساس گناه کنند.
- بدبینی: فرد ممکن است از خود بپرسد که چرا از میان این همه انسان، او به چنین مشکلی دچار شده است و شکست برخی از روشهای درمانی نیز بر منفینگری او بیفزاید.
- عدم قطعیت: افراد بهبودیافته معمولا بهدلیل آنکه ابتلا به سرطان برنامهریزیهای آنها برای آینده را مختل کرده است و همچنین بهخاطر ترس از عود مجدد سرطان ممکن است دچار عدم قطعیت در سایر تصمیمات خود شوند.
- تنهایی: بهدلیل اینکه فرد تصور میکند که با دیگران متفاوت است و ممکن است که به او ترحم شود، از صحبت با همکاران یا حضور در جمع دوستان دوری میکند. مشکلات جسمانی ناشی از سرطان هم میتوانند بر فاصله فرد با دیگران بیفزایند.
- خشم: خشم یک واکنش طبیعی به از دست دادن زندگی عادی است که در اثر تشخیص سرطان رخ میدهد. اگر احساس خشم بیمار ابراز نشود، میتواند مشکلاتی مانند افسردگی، خستگی، ناامیدی و کمبود انگیزه را ایجاد کند.
اغلب مشکلات روانی ناشی از سرطان با شرکت در جلسات مشاوره و صحبت با یک روانشناس حرفهای برطرف خواهند شد. تنها بهخاطر داشته باشید که باید به همان میزان که به شرایط جسمانی خود یا فردی که دوستش دارید، اهمیت میدهید، به مشکلات روانی هم توجه داشته باشید.
سپاس از مطالب کارامد