انواع عشق (types of love) در روانشناسی، دسته بندی های مختلفی همچون عشق کامل یا ایده آل، عشق شهوانی، عشق رمانتیک، عشق پایدار، عشق فریبنده، عشق دوستانه، عشق پوچ و انواع دیگر را شامل می شود. عشق یک نیاز اساسی و مهم برای همه انسان ها است، چرا که انسان ها تمایل به دوست داشتن یا دوست داشته شدن دارند و برای عشق ارزش زیادی قائل هستند. عشق یا دوست داشتن فردی دیگر، یک مفهوم پیچیده است، که در زمینه های روانشناختی، فیزیکی و عاطفی مورد بررسی قرار می گیرد. اگر می خواهید درباره انواع عشق در روانشناسی، تعاریف متعدد عشق و مراحل عاشق شدن بدانید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
انواع عشق چیست؟
انواع عشق، اشاره به ابراز محبت، میل، دوست داشتن و توجه به فردی دیگر دارد که همراه با سطوح متفاوتی از احساس تعهد، لذت و دلبستگی، است. انجمن روانشناسی آمریکا (APA)، عشق را احساسی پیچیده توصیف می کند که شامل محبت به فردی دیگر، لطافت رفتاری، بالا بودن حساسیت، احساس لذت و تعلق خاطر می شود. همچنین انواع مختلفی از عشق در روانشناسی وجود دارد که هر کدام یک جنبه از عشق را مد نظر قرار می دهند، مانند عشق شهوانی که اشاره به برانگیختگی و میل جنسی به فردی دیگر داشته یا عشق مادرانه که احساس دوست داشتن فرزند و ابراز محبت به او را شامل می شود.
اسکار وایلد: عشق را در قلب خود نگه دارید. زندگی بدون آن مانند یک باغ بی آفتاب است که گلهای آن در حال مرگ هستند.
انواع عشق در افراد با ابراز علاقه و محبت آن ها به خانواده، فرزندان، دوستان، خود و شریک عاطفی شان، ارتباط دارد. تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۱۶، نشان می دهد که بخش مهمی از تجربه عشق در انسان ها ناشی از فعالیت سیستم مغزی و انتقال دهنده های عصبی مانند دوپامین و اکسی توسین است که موجب ایجاد احساس دوست داشتن می شوند. عشق علاوه بر آنکه نیاز های فردی، مانند نیاز به همدلی و درک شدن، نیاز جنسی و نیاز مورد توجه واقع شدن را شامل می شود، باعث تقویت پیوند های اجتماعی و شکل گیری روابط بین فردی نیز می شود. انواع عشق در روانشناسی، با توجه به نطریات مختلف در این حوزه، طبقه بندی ها مختلفی دارد که یکی از بهترین آن ها، انواع عشق از نظر استرنبرگ است که شامل موارد زیر می شود:
- عشق کامل یا ایده آل
- عشق دوستانه یا مادرانه
- عشق شیداگونه یا شهوانی
- عشق پوچ
- عشق رمانتیک
- عشق پایدار
- عشق فریبنده
- عدم وجود عشق
بیشتر بخوانید: عشق یک طرفه چیست و چگونه از آن رهایی پیدا کنیم؟
۸ نوع عشق استرنبرگ
عشق انواع مختلفی دارد که هر کدام از آن ها یک جنبه مهم از زندگی انسانی را شامل می شود. انواع عشق، نشان میدهد که انسان ها تنها عشق شهوانی را تجربه نکرده و می توانند اشکال متفاوتی از عشق که جنبه جنسی ندارد مانند عشق به حیوانات، عشق به طبیعت و عشق والدین به فرزندان را هم داشته باشند. انواع عشق در روانشناسی بر اساس نظریه عشق سه جزئی استبرنبرگ، بر اساس سه مولفه زیر مشخص می شود که عبارتند از:
- صمیمیت: جزء عاطفی عشق که مبتنی بر پیوند عاطفی و احساس نزدیکی و راحتی است.
- اشتیاق: بخش فیزیکی عشق که شامل جاذبه و برانگیختگی جنسی و احساس عاشقانه می شود.
- تعهد: جنبه شناختی عشق، که تصمیم یا انتخاب برای دوست داشتن یک نفر و نداشتن ارتباطی از همان نوع با فردی دیگر را شامل می شود.
بر اساس وجود این سه نوع مولفه عشق، رابرت استربنگ ۸ نوع عشق را معرفی کرده که عبارتند از:
۱. عشق کامل یا ایده آل
عشق کامل یا ایده آل در برگیرنده هر سه جزء عشق استرنبرگ یعنی تعهد، صمیمت و اشتیاق است. این نوع عشق را می توان در روابط عاطفی سالم مشاهده کرد که در آن افراد ضمن داشتن میل جنسی به یکدیگر که یک نیاز انسانی است، به همدیگر احترام گذاشته، احساس تعلق خاطر داشته و آرامش خوبی را تجربه می کنند. عشق ایده آل را می توان در کتاب ها، فیلم ها و داستان های اسطوره ای عشق، مشاهده کرد.
مطلب خواندنی: رابطه پاراسوشیال چیست؟ آیا عشق به افراد مشهور سالم است؟
۲. عشق دوستانه
عشق دوستانه که از انواع عشق غیر جنسی است، شامل پیوند های نزدیک افراد با کسانی می شود که ارتباط دوستانه ای با آن ها دارند. عشق مادرانه را هم می توان شکلی از عشق دوستانه دانست که بر پایه محبت، دلبستگی و مراقبت از دیگری است. این نوع عشق، همچنین می تواند شامل احساس دوست داشتن همکاران، دوستان نزدیک و همکلاسی ها می شود. در عشق از نوع دوستانه، جزءـ صمیمیت وجود داشته اما تعهد و اشتیاق وجود ندارد.
۳. عشق شیداگونه یا شهوانی
از دیگر انواع عشق، می توان به عشق شیداگونه یا شهوانی اشاره کرد. افراد با عشق از نوع شیداگونه، میل و اشتیاق جنسی بسیار زیادی را نسبت به کسی تجربه کرده، اما احساس تعهدی نسبت به او نخواهند داشت. عشق در نگاه اول را می توان، یکی از اشکال مختلف عشق شیداگونه دانست که صرفا بر اساس جذابیت ظاهری، میل و برانگیختگی جنسی اتفاق افتاده و لایه های عمیق تری از عشق را شامل نمی شود.
۴. عشق پوچ
عشق پوچ زمانی ایجاد می شود که افراد در ارتباطات خود، سطح بالایی از تعهد را تجربه کرده اما هیچ صمیمت و اشتیاقی ندارند. عشق پوچ را می توان در بعضی ازدواج های سنتی دهه های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ مشاهده کرد، جایی که افراد بدون آنکه از قبل یکدیگر را دیده باشند و صمیمت یا اشتیاقی میان آن ها شکل گرفته باشد، ازدواج کرده و تعهد را تجربه می کنند. این افراد پس از تعهدی که میان آن ها با فردی دیگر شکل می گیرد، ممکن است در طول زمان اشتیاق و صمیمیت را تجربه کنند.
۵. عشق رمانتیک
عشق رمانتیک که از انواع عشق در روانشناسی است، شامل احساس نزدیکی، محبت و میل به فردی دیگر می شود که معمولا افراد را از نظر جنسی برانگیخته می کند. عشق رمانتیک، در ارتباطاتی که رابطه جنسی در آن ها پر رنگ است، مشاهده می شود. در عشق رمانتیک، مولفه شور و اشتیاق و صمیمیت بسیار زیاد است.
گوته: عشق سلطه یافتن نیست، پرورش دادن است
۶. عشق پایدار
عشق پایدار، نتیجه ی ارتباط طولانی مدت و با دوام افراد با یکدیگر است. مهمترین جزء عشق پایدار، تعهدی است که در نتیجه سال ها ارتباط شکل گرفته است. افرادی که عشق پایدار را در زندگی تجربه می کنند، معمولا با فردی که به او احساس خوبی دارند، ارتباط پایداری شکل داده اند. عشق پایدار، با سطوح بالایی از صمیمیت و تعهد، اما بدون وجود اشتیاق، در ارتباط است.
مطلب مفید: راهکارهایی برای بهبود رابطه با همسر
۷. عشق فریبنده
از نظر روانشناسی، عشق فریبنده، عشقی آتشین و سوزناک است که خیلی زود خاموش و سرد می شود. عشق فریبنده با میل و اشتیاق زیادی همراه است که جنسی بوده و معمولا صمیمت و تعهد بسیار کمی را شامل می شود. عشق فریبنده را می توان مانند یک موشک در نظر گرفت، که با قدرت و سرعت زیادی پیش رفته و در نهایت خاموش شده و در جایی فرود می آید بدون آنکه توانایی پرواز دوباره داشته باشد. اگر کسی درگیر عشق فریبنده شود، ممکن است تصمیمات زود گذر و بی فکری را گرفته که بعد از مدتی از آن ها پشیمان شود.
۸. عدم وجود عشق
افرادی مانند مبتلایان به اختلال ضد اجتماعی (ASPD)، عدم وجود عشق یا بی عشقی را تجربه می کنند. در بی عشقی، هیچ کدام از مولفه های سه جزئی استرنبرگ وجود ندارد. این افراد توانایی عشق ورزی نداشته و در تعاملات اجتماعی خود افرادی بی عاطفه، سرد و غالبا بی احساس هستند. این افراد معمولا نسبت به احساسات دیگران، بی تفاوت بوده و هیچ صمیمیت و تعهدی را تجربه نمی کنند. عدم وجود عشق مانع برقراری روابط اجتماعی و پیوند های عاطفی با اطرافیانمان می شود.
۶ نوع عشق از نظر جان لی
جان لی نظریه ای درباره سبک های عشق یا انواع عاشقان را در کتاب خود به نام “رنگ های عشق” ارائه می دهد که از تحلیل نوشته های مربوط به عشق در طول قرن های گذشته توسط فیلسوفان و افراد صاحب نظر، به دست آمده است. جان لی به سه نوع عشق معتقد است و انواع دیگر عشق را ترکیبی از این سه نوعه اصلی می داند. سه سبک اصلی عشق جان لی، عبارتند از:
۱. عشق به فرد ایده آل یا اِروس: واژه اِروس، از یک کلمه یونانی به معنای “پرشور” یا “شهوانی” گرفته شده است. عشق از نوع اِروس، شامل اشتیاق جسمی و جنسی نسبت به ظاهر و ویژگی های فرد دیگر است که می تواند عشق به فردی ایده آل از نظر ظاهری باشد.
۲. عشق به عنوان یک بازی یا لودوس: لودوس، از کلمه یونانی به معنای “بازی” گرفته شده است. لودوس که از انواع عشق است، جنبه ای نه چندان جدی از روابط عاطفی را نشان می دهد که میزان تعهد در آن بسیار کم و از صمیمت بیش از حد اجتناب می شود.
۳. عشق دوستانه یا اِستورج: کلمه اِستورج از اصطلاح یونانی به معنای “عاطفه طبیعی” نشات گرفته و شامل عشق خانوادگی بین والدین و فرزندان، خواهر و برادر و اعضای خانواده می شود. عشق از نوع اِستورج، می تواند از یک دوستی شروع شده و به سمت جدی تر شدن پیش برود.
همچنین بخوانید: ازدواج موفق و پایدار چه ویژگی هایی دارد
جان لی معتقد بود، همانطور که رنگ های اصلی را می توان برای ایجاد رنگ های دیگر ترکیب کرد، سه سبک اصلی عشق را نیز می توان برای ایجاد سبک های ثانویه عشق ترکیب کرد. بنابراین، جان لی در سال ۱۹۷۷، لیست سبک های عشق را گسترش داد، که شامل موارد زیر می شود:
۴. عشق شیدایی: ترکیبی از اِروس و لودوس که به عنوان عشق وسواسی شناخته می شود و شور و اشتیاق زیاد و تعهد نه چندان جدی را نشان می دهد. در عشق شیدایی، افراد درگیر جذابیت های جسمی و ویژگی های مطلوب جنسی یکدیگر شده و در عین حالت میزان تعهدی کمی را تجربه می کنند.
۵. عشق پراگما: عشق پراگما، آمیخته ای از لودوس و اِستورج بوده و نشان دهنده عشق واقعی و عملی است. افراد درگیر با چنین عشقی، به دنبال فرد محبوبی هستند، که معیار ها و ملاک هایی که مد نظر آن ها است را برآورده کند.
۶. عشق آگاپه: ترکیبی از اِروس و اِستورج که نشان دهنده عشق فداکارانه است. فردی که چنین عشقی را تجربه می کند، بدون هیچ انتظاری از طرف مقابل، به او عشق ورزیده و او را دوست خواهد داشت. چنین عشقی در اساطیر ایرانی مانند لیل و مجنون به وضوح دیده می شود.